مجلس صبح شنبه  12-9-90  ( پیوند ولایت و بیعت ایمانی  -آقایان ) 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

در قرآن، در آیات مختلف، مراحل خلقت انسان یعنی همین انسانی که الان هست از وقتی که اصلا انسان نبود تا حالا که انسان شده،  ذکر شده ولی مثل اینکه خداوند قصد داشت یک شمه ای از تعقل

(عقل) به این موجود بدهد و یک قدری هم از اراده ای استقلالی به او بدهد که  مستقلا بتواند تصمیم بگیرد برای اینکه یک وقت یابو

ورش ندارد و بگوید دیگر من خودم خدا هستم استغفرالله

فرمود وقتی هنوز در گل بود زمان خلقت از همه بنی آدم( فرزندان آدم) وقتی در پشت پدر بودند (یعنی پدری که هنوز بدنیا نیامده) از آنها پیمان گرفتیم. پیمان یعنی چی؟ یعنی همان بیعت ( پیمان) گرفتیم. هنوز آن چیزهایی که میخواستیم در او بدمیم، ندمیده بودیم خودش میدانست. گفتیم (أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى ….)(سوره اعراف-آیه 172) آیا من خدای شما نیستم؟ همه گفتند بلی(قَالُوا بَلَى) بعد، که مراحل خلقت عملی شد و

موجود به دنیا آمد گفتیم که البته  این در قرآن نیست برای اینکه

یادش نرود و بداند که در تعهد و عقد خداوند است، یادآوریش کردیم که از بدو ورود یعنی بدستور ائمه، که اولا تو عهدی با خداوند داری و بعد از آن هم نگهدارنده این عهدو مراقب این عهد غیر از خودت که هستی بزرگانت هم هستند پیغمبر و علی هم هستند به گوش راستش اذان بخوانید که با دمیدن توحید همراه است

(أشهد أنْ لا إله إلا الله) بعد باز برای اینکه یادش نرود بداند که نه تنها از او بلکه از هر بشری پیمان گرفتیم از رهبرانش هم پیمان گرفتیم که میفرماید خدا پیمان گرفتیم از تو (خطاب به پیغمبر) از تو و از  نوح و ابراهیم و موسی  وعیسی پیمان گرفتیم.

این یک پیمان خاص هست با این همه پیمان گرفتن ها باز هم این اتفاق میافتد .که از همان اول خدا درواقع عذر ما را گفته(وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً)(سوره طه-آیه 115) به آدم گفتیم از این نخور یک خورده هم گوش داد ولی در او اراده ای ندیدیم (وَلَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً) (سوره طه-آیه 115)

بنابراین این پیمان واین بیعت که از قبل تولد هست( تولد بشر) این بشر فعلی، بعدش هم هست همیشه هم هست از قبل از آدم هست تا بعد از خاتم خواهد بود دلبستگی به این پیمان، ولایت ست ولایت که میگویند اینست ولایت هم خوب همین امانتی هست ،نسخه اصلی پیمان هست دست ولی خدا هست بعد همینجور دست به دست میگردد تا آخر بنابراین همانجوری که یکبار صحبت شد عید غدیر، عید ماست کار تازه ای نشد جز رحمت و محبت خداوند

به ما، که یکی از تصمیماتش را خداوند به ما اعلام کرد .خداوند تصمیمی که میگیرد به ما اعلام نمیکند اگر بخواهد بشود میکند

دیگر اعلام ندارد که به ما بگوید. میگوید خودتان بفرمایید.

بنابراین پیغمبر که علی را تعیین کرد ما میگویئم تعیین کرد نه آنروز تعیین نکرد بلکه از بدو خلقت، خدا پیغمبر را که آفرید ، ولایت را که آفرید علی را جانشین او قرار داد پیغمبر کاری که کرد به ما اعلام کرد. کمال محبت، خداوند نسبت به ما( بشر)انجام داد که من برای شما همچین کاری را کردم، پیغمبرتان که رفت و میرود یکی دیگر را تعیین کردم که گمراه نشوید بنابراین عید غدیر

را آنجوری که نطق هایی که این آقایان میگویند ،ما راه غدیر را ادامه میدهیم.  غدیر راه نیست غدیر یک اعلام جشنی هست مثل اینکه فرض بفرمایید رسم دنیا بوده در قدیم کسی که تازه پادشاه شده یا جانشین شده روزی را  به عنوان تاج گذاری جشن میگرفت. البته نه از آن قبیل تاجگذاری که ما دیدیم اینجا هم علی(ع)، از طرف خدا و پیغمبر صاحب تاج بود آن روز، جشن تاجگذاریش بود نه اینکه در آن روز،او را تعیین کردند.

این پیمان به هیچ وجه قابل لغو کردن نیست ممکن است خدای نکرده فاسد بشود مثل درختی که پیوند میزنیم .البته بعد از آنکه پیوند گرفت عوض نمیشود همیشه همان پیوندی هست که زدیم پیوند هلو را به زردآلوکه زدید این همان پیوند همیشه هست

تا مراقبت کنید این پیوند هست اگر موریانه هایی بیایند و آن را بخورند، ممکن است فاسد بشود ولی از بین نمیرود

فاسد شدن مثلا در تاریخ ، قاتل علی(ع) از صحابه خود پیغمبر و علی بود خودشش هم همینجوری که بعضیها گفته اند ، میدانست و

پیش بینی کرده بود که قاتل علی(ع) میشود، پیوندش فاسد شد و از بین رفت ولی برگشت ندارد یعنی بیعت که این پیمان باشد دو طرف دارد یکی خدا و دیگری بنده. هر پیوندی هر بیعتی و قراردادی خوب در کارهای دنیایی میبینیم قابل فسخ یکطرفه نیست مگر هر دو فسخ کنند. در اینجا خداوند که هرگز

فسخ نمیکند برای اینکه این رشته ای است که خودش به مردم داده است. چرا فسخ کند؟ به بشریت داده این بشر هم که به یک نفری

حق ندارد فسخ کند آن بیعت فسخ نمیشود خوب برای ما این مشکل فکری پش میآید که اگر اینجوری هست، چطور امام حسین فرمود من بیعتم را از شما برداشتم؟ وعده ای را مرخص کردند که بعضیها رفتند و بعضیها هم

ماندند این نشان میدهد یک بیعت دیگری هست یعنی این غیر از این بیعتی هست که خداوند مقرر کرده است. یک بیعتی هست  مثل حکومتی مثل شناسنامه در این دورانهای حالا، شناسنامه یا گذرنامه میشود پاره کرد و ریخت دور .این بیعت هم یعنی امام از اینها  بیعت گرفته بود

مثلا که بیایید کمک کنید که ما حکومت را بگیریم اون بیعت رو برداشت گفت بروید ولی

بیعت اصلی که برداشته نمیشود دیدیم که بعد از این قضیه،

توابین پیش آمدند یک عده ای گفتند  آن بیعت اصلی که هست یعنی امامت و ولایت را قبول داریم چرا نرفتیم به ولایت و امامت  کمک کنیم؟ توبه کردند و آمدند

ان شاالله شاید این بحث را بعدا مفصلتر بگوییم.