از قلم تا زندگی/ به یاد قلم زدنهای دکتر احمد صدر حاج سید جوادی

sadr2در آن روزها در دایره المعارف تشیع مقاله می نوشتیم. بنیان گذار آن دایره المعارف کهن­سال زنی مهربان بود که مادر و همسر شهید بود. همسرش از اولین خلبانهای جنگ بود که همان اوایل به شهادت رسیده بود و پسرش هم با شروع جنگ درس را رها کرده، به ایران آمده و به شهادت رسیده بود.

 

 

 

یسنا نورانی:در آن روزها در دایره المعارف تشیع مقاله می نوشتیم. بنیان گذار آن دایره المعارف کهن­سال زنی مهربان بود که مادر و همسر شهید بود. همسرش از اولین خلبانهای جنگ بود که همان اوایل به شهادت رسیده بود و پسرش هم با شروع جنگ درس را رها کرده، به ایران آمده و به شهادت رسیده بود. خانم فهیمه محبی که علی رغم پیگیریهای متعدد، از حمایت دولت نا امید شده بود، هزینه  ی برپایی آن دایره المعارف را با سرمایه شخصی و سپس فروش خانه اش تامین کرده بود. از این رو هر اهل علمی که پا به آن دفتر میگذاشت، هر کاری یا حمایتی که برای پیشبرد نگارش مقالات و به ثمر رسیدن جلدی از اجلاد آن میکرد اغلب  برایش زحمتی اقتخاری بود و گویی ذکات علمش را می پرداخت. از جمله ی این سخاوتمندان علمی و فرهنگی دکتر احمد صدر حاج سید جوادی است که از فعالیتهای پر بار سیاسی اش – که بیش از هفتاد سال است در راستای حقوق بشر تلاش میکند- که بگذریم، باید از سخاوت فرهنگی اش بگوییم. اولین بار آنجا دیدمش که با دقت مقاله هامان را می خواند و اصلاح میکرد. بسیار خوش اخلاق، صبور و یا طمانینه بود و چهره ای داشت که در پس خطوط و امضاهای زمان، دوست داشتی ساعتها تماشایش کنی. پی حروف الفبا را گرفته بود و حرف به حرف مدخلها را برای نگارش به اهلش می سپرد. به یاد دارم با چه عشقی و بی هیچ چشم داشتی ساعتها مقاله ها را می خواند و از پس اصلاحات مقاله یادمان میداد چگونه بهتر بنویسیم. پس از آن نیز به مناسبتی با دوستان به خانه اش رقتیم. در خانه اش عکس زنی چشم را به سوی خودش راهنمایی میکرد. بچه ها گفتند عکس همسر دکتر است که دکتر بسیار عاشقش بوده است. اکنون دور از وطن نشسته ام و بسیار نگران این پیر فرزانه ام که با بیش از 90 سال سن به او هم رحم نمیکنند و با تهدید خانواده اش از هیچ تلاشی برای آزارش مضایقه نمیکنند.

خانم محبی که هر روز اول وقت در دفتر دایره المعارف حاضر بود چندی پیش فوت شد. نمیدانم اکنون بر سر آن دفتر که سرشار از حس خوب و پر از آدمهای استثنایی و بادغدغه بود چه امده ولی میدانم خوبانی چون صدر حاج سید جوادی از آن غافل نخواهند ماند؛ اویی که آن روز یادم داد چگونه بنویسم تا سهمی در ماندگاری تاریخ مردمان و فرهنگ کشورم داشته باشم و امروز یادم میدهد چگونه شجاعانه و با کرامت زیست کنم.