الزام حكومتى حجاب و ادله فقهی

خبرگزاري انتخاب : سید محمد علی ایازی ؛ هيچ يك از اين ادله ها براى اثبات جواز الزام و اجبار بر حجاب كافى نيست و جواز تعزير و كيفر را از آن ها نمى توان استفاده كرد. حكومت اسلامى اگر مى خواهد فرهنگ حجاب را در جامعه حاكم سازد و آن را به هنجارى عمومى تبديل كند ، بايد از راه هاى فرهنگى و روش هاى غيرمستقيم همراه با برنامه ريزى و هماهنگ با كارشناسى و رعايت نكات روان شناسى بهره بگيرد.
در وجوب پوشش زن در ميان هيچ يك از مذاهب اسلامى, ترديدى نيست و همه فقيهان و عالمان آشنا به نصوص دينى بر لزوم پوشيده بودن بدن از نگاه نامحرم اتفاق نظر دارند و اين حكم به دليل آن كه در قرآن آمده, ابدى و هميشگى است. از سوى ديگر, بايسته است نظام اسلامى اين وظيفه دينى را تبليغ و فرهنگ سازى كند و زمينه هاى اجراى آن را فراهم سازد تا جامعه را در برابر تهاجم فكرى وارداتى, ايمن سازى كند و براى پاس دارى از اخلاق خانواده و معنويت عمومى جامعه برنامه ريزى كند.

به طور كلى, بايد پرسيد آيا دليلى بر اجبار در اين واجب شرعى در قليل و كثير وجود دارد؟ آيا سابقه فقهى و تاريخى براى مجازات بدحجابى وجود دارد؟ آيا با وجود اقليت ها و كنيزكان, سيره اى از پيامبر و امامان بر الزام حكومتى حجاب نقل شده است؟ دليل كسانى كه به الزام حجاب روى آورده اند, چيست; سيره عقلا, روايات تعزير, اطلاقات ادله احكام فردى و اجتماعى, ادله نهى از منكر; كدام يك از آن ها يا همه آن ها؟ آيا اين ادله بر اين مبنا دلالت دارند؟
پيش از اين, در منابع و كتاب هاى فقهى, به طور خاص درباره الزام به حجاب گفت وگويى نشده است1, حتى درباره ضرورت حجاب و (غض بصر) به مناسبت احكام ستر و نظر در كتاب النكاح بحث نشده است. تنها از حدود 80 سال پيش و به دنبال رفت وآمد ايرانيان به غرب و اثرپذيرى مردم از جوامع اروپايى و به ويژه از آن هنگام كه كشف حجاب به فرمان رضاخان (1314) اجبارى شد, عالمان و فقيهان درباره حجاب, رساله ها و مقاله هايى نگاشتند و در ضرورت حجاب و مفاسد كشف آن سخن هاى بسيارى گفتند و ادله كسانى را كه وجوب حجاب را انكار مى كردند, رد كردند.2 با اين حال, در هيچ يك از اين رساله ها, سخن از الزام بر حجاب نيست.

متن كامل خبر را در وب سايت خبرگزاري انتخاب مطالعه كنيد.