هفت آسمان

مطالب گوناگون در عرفان و تصّوف،فلسفه،ادبیات،علوم قرآنی،طب سنتی،شعر،تاریخ،ادیان و مذاهب،شرح حال،ضرب المثل،کلمات قصار و…

تالیف :

مهرداد مصوری

کتاب هفت آسمان – قسمت اول

مقدمه:

از آنجایی که بسیاری از اشخاص در طول عمر خویش با مطالعه کتابهای مختلف دانش و آگاهی پیدا نموده و نشر و ترویج آن را بر خود لازم میدانند در سیر این مطالعه و کسب آگاهی در بوستان کتاب به نکات و مطالب بسیار ارزنده و درخور توجهی دست پیدا مینمایند و ای بسا تنها عبارتی از آن کتاب و مطلب نوع بینش و تفکر و مسیر زندگی خواننده را تغییر داده و راهی جدید و طریقی دیگر را بر سرنوشت شخص رقم بزند. مسلما این مجال و صرف وقت در طول عمر هر کسی شاید صورت پذیر نباشد ازینرو آدمی فرا گرفته است که تا بتواند از تجربیات رایگان دیگران استفاده نموده و آن را سرلوحه خویش قرار دهد و استفاده شایان نماید چه آن تجربه شیرین باشد و چه تلخ دیگران از آن به نحو احسن استفاده مینمایند. گاهی قرائت کتابی با چند صد صفحه دارای نکات آموزنده بسیار اندک بوده و بالعکس کتابی با داشتن صفحات بسیار کم اقیانوسی از معارف و حقایق و دقایق را در خود یکجا جمع نموده باشد همانند رساله شریفه “پند صالح” که در عین اختصار مشحون است از تمام معارف الهی و قرآنی، فلذا حقیر با قلت بضاعت آنچه که در این سالیان به مطالعه پرداخته و یادداشت برداری مینمودم را از باب اینکه زکات آن مطالعه را پرداخته باشم مبادرت به گردآوری این کتاب با نام “هفت آسمان” نموده تا هم دوستان طریق و هم اهل مطالعه را بکار آید. آنچه که مسلم است مطالعه کامل و با دقت هر کتابی در موضوع خود امری است لازم و ازاینرو هیچ محقق و پژوهشگری با مراجعه به گزیده آن کتاب خود را بی نیاز از مطالعه اصل متن نمیداند اما اینگونه کتابهای کشکول مانند که معروفترین و بهترین آن به نام عارف ربانی و دانشمند بزرگ اسلامی جناب شیخ بهایی رقم خورده است خود برای کسانی که به دنبال خواندن نکات و دقایق عمیق و کوتاه هستند بسیار درخور توجه و ارزشمند میباشد و در اینجا اهمیت اینگونه کتابها خود را نمایان میسازد که موضوع و یا کتابی را که شاید هر خواننده ای در طول عمر خویش از آن مطلب آگاهی پیدا ننماید را در این گونه تالیفات میتوان یافته و استفاده نمود. مسلما در اینجا ارزش گردآوری حقیر به واسطه مطالب و نامهای شریفی است که در متن کتاب بدانها اشاره شده و زینت بخش این تالیف میباشند.

اهم موضوعات این گردآوری عبارتند از : عرفان و تصوف، فلسفه، ادبیات، علوم قرآنی، طب سنتی، تاریخ، ادیان و مذاهب، شرح حال، کلمات قصار و …

بمنّه و کرمه

خاکپای فقراء نعمت اللهی سلطانعلیشاهی

مهرداد مصوری

نکته 1

با خداوند به بندگی، با عموم به شفقت و خیرخواهی، با برادران دینی به خدمت و کوچکی.

رساله شریفه پند صالح

نکته 2

خدمت بنا به نیّت است. لازم نیست فکر کنید که چه کاری از دستتان بر می آید. همین که نیّت خدمت و انجام کار خیر می کنید خداوند همان وقت به حسابتان می گذارد. البته نیّت باید واقعی و به دل باشد نه به زبان. به حساب آمدن هم به این معنی است که همان وقت دلتان را تکان می دهد و آماده می کند که هر وقت خدمتی از دستتان برآید انجام دهید. هرگاه توانستید نیّت تان را عملی کنید خداوند یک بار دیگر به شما اجر و پاداش می دهد. نشانۀ این پاداش هم این است که از انجام این کار خیر احساس لذّت معنوی می کنید. کار خیر حتماً ساختن مدرسه و بیمارستان نیست. کمک به یک نفر هم یک عمل خیر است و به منزله  ومن احیاها فکانّمااحیا النّاس جمیعا است.

حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوب علیشاه)

نکته 3

تصوّف در اسلام نه تنها مبهم و غامض نیست، بلکه عین نورانیت و روشنائی است.                                     پرفسور سید حسین نصر

نکته 4

عیب است بزرگ بر کشیدن خود را

و ز جمله خلائق برگذیدن خود را

از مردمک دیده ببایست آموخت

دیدن همه کس را و ندیدن خود را

خواجه عبدالله انصاری

نکته 5

اگر می خواهی در مورد تو قضاوت نکنند از قضاوت کردن و داوری در مورد دیگران احتراز کن(حکم مکنید تا بر شما حکم نشود).

حضرت عیسی (انجیل متی،باب هفتم،آیۀ 1)

نکته 6

حضرت علی (ع) : بگذارید و بگذرید، ببینید و دل نبندید، چشم بیاندازید و دل مبازید که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت.

نکته 7

کوه را به مویی کشیدن، آسان تر است که از خود به خود بیرون آمدن.

شیخ ابوسعید ابوالخیر

نکته 8

ز احمد تا احد یک میم فرق است   جهانی اندر این یک میم غرق است

هاتف اصفهانی

نکته 9

پس بدان ای دشمن دوست نمای راه خدا و ای منکر سالکان و همراهان با صفا که اعظم اسباب ترا و دیگر اهل شید و ریا و علمای دنیا را بر مذمت حکمت و انکار حکمای بحق و صوفیه،و عداوت اخوان صفا و تجرید و اصحاب وفا و تقرید می دارد، و مدام تخم خصومت روندگان شاه راه یقین و دانندگان علم توحید بی گزاف و تخمین در اندرون جان می پاشید، و نهال عداوت وفاکیشان در زمین دل جای میدهید، و در ارض موات “انها شجره تخرج فی اصل الجحیم” می نشانید، و باب هوای غرور نفس دغا “کسراب بقیعه یحسبه الظمان ما” پرورش داده، ثمره “طلعها کانه روًس الشیاطین” از آن شجرهً خبیثه “کشجره خبیثه اجتثت من فوق الارض ما لها من قرار”می چینید، و از این سخن چیدن و خباثت کردن که بمثابه گوشت میته خوردنست، چنانچه” اًیحب اًحدکم اًن یاًکل لحم اخیه میتا” افصاح از آن می نماید، طعام گنه کاران و اهل جهنم و عملهً نار جهیم حاصل میسازید…

(ملاصدرا_ رساله سه اصل_ص42)

نکته 10

قال امیرالمومنین علیه السلام: التصوف اربعه احرف: تاء و صاد و واو و فاء: التاء، ترک و توبه و تقی – الصاد، صبر و صدق و صفا – واو، ورد و ود و وفا – و الفاء، فرد و فقر و فناء

علی علیه السلام فرمودند: تصوف شامل چهار حرف است : تاء،صاد،واو،فاء : تاء، عبارت است از ترک دنیا و پشیمانی از گناه و پرهیز از آنچه که خلاف رضای خداست. – صاد، صبر و صدق و صفای قلب. – واو، ذکر خدا و دوستی و وفای بعهد است. – فاء، تنها بودن و دور شدن از کثرات و توجه به فقر خویش، و فانی شدن از انانیت است.

(غوالی اللئالی – ابن ابی جمهور احسائی – فهرست بحارالانوار علامه مجلسی)

نکته 11

تصوّف آن است که هیچ چیز ملک تو نباشد و تو نیز مالک هیچ چیز نباشی.                                                                سمنون محب

نکته 12

صد خانه اگر به طاعت آباد کنی

به زین نبود که خاطری شاد کنی

گر بنده کنی ز لطف آزادی را

بهتر که هزار بنده آزاد کنی

علاءالدوله سمنانی

نکته 13

تا به نفس خویش کافر نگردی، به خدای مؤمن نشوی.

شیخ ابوسعید ابوالخیر

نکته 14

اگر به آنچه که در دین مبین اسلام بدان امر و یا نهی شده است تدبّر شود اثرات مثبت و یا منفی آنها بر روح، جسم و اخلاقیات آدمی و فرزندانش و حتی نسلهای بعد از وی مکشوف خواهد شد.

دیده اید که در ادبیات ما ایرانیان بدین مسئلۀ، نژاد، اصل، بنیاد، خانواده، ریشه، آباء و اجداد و ژن چقدر اهمیت داده شده است و دربارۀ آن سخن گفته اند :

تربیت نیکو نیکو نگردد آنکه بنیادش بد است

تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است

و یا :

عاقبت گرگ زاده گرگ شود

گرچه با آدمیزاده بزرگ شود

فتدبّر.                                                             مهرداد مصوری

نکته 15

نخستین گام، آموختن این است که در همه جا احساس کنیم در خانه هستیم، و دومین گام آن است که بیاموزیم هیچ جا در خانه نیستیم.

یک گفته بودایی

نکته 16

حضرت رسول اکرم(ص):

من سره ان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف

هر که را خوش آید که همنشین خدا باشد با اهل تصوف همنشین شود.

(بشاره المصطفی لشیعه المرتضی- شیخ عماد الدین محمد بن ابی القاسم علی طبری- فهرست بحارالانوار علامه مجلسی)

نکته 17

حضرت آقای حاج شیخ محمد حسن بیدختی گنابادی (صالحعلیشاه) در رساله شريفه پند صالح در باب جمع شريعت و طريقت می فرمايند: (چه در احکام ظاهر و شريعت و آداب باطن و طريقت که اين هر دو نبايد از هم جدا باشد که بدون يکديگر نتيجه نبخشند. شريعت اعمال راجع به تنست و طريقت راجع به دلست. شريعت آراستن ظاهر به طاعت. طريقت پاکيزه نمودن باطن است به اخلاق پسنديده و دوستی و ياد خدا و روشن ساختن دل به شناختن او. پس اين هر دو مانند مغز و پوست بلکه مانند لفظ و معنيست و مانند جان و تن و يا چراغ و روشنائی آن يا مانند دوا و اثر آن و جمع بين ظاهر و باطن و…..)

نکته 18

انسان کامل بمثل، اسطرلاب تام هزار باب است.

علامه حسن زاده آملی

نکته 19

نیاز به مربی و مرشد الهی:

پس به هر دوری ولیئی قائم است
آزمايش تا قيامت دائم است ( مثنوی معنوی)

پير را بگزين که بی پير اين سفر
هست پر آفات و خوف وخطر
مگسل از پيغمبر ايام خويش
تکيه کن بر فن و بر کام خويش
هر که او بی مرشدی در راه شد
او ز غولان گمره و در چاه شد ( مثنوی معنوی)

دست را مسپار جز در دست پير
حق شدست آن دست او را دست گير
پير عقلت کودکی خو کرده است
از جوار نفس کاندر پرده است
عقل کامل را قرين کن با خرد
تا که باز آيد خرد زان کوی بد
چون که دست او به دست خود نهی
پس ز دست آکلان بيرون جهی
دست تو از اهل آن بيعت شود
که يدالله فوق ايديهم بود
چون بدادی دست خود در دست پير
پير حکمت که عليم است وخبير
کو نبی وقت خويشست ای مريد
که از او نور نبی آيد پديد
در حديبيه شدی حاضر بدين
وان صحابه بيعتی را هم قرين  (مثنوی معنوی)

نکته 20

کرم،عطاء بعد از سوال است و جود، عطاء پیش از سوال و سخا، عطاء به قدر قابلیت سائل است.

حضرت شاه نعمت الله ولی

نکته 21

ای عزیز بخدا که دشمنی درویشان و مخالفت اهل دل، دل را سنگ می کند و دوستی و متابعت ایشان سنگ را دل می سازد.

آنچنان دل که وقت پیچاپیچ                         اندرو جز خدا نباشد هیچ

اصل هزل و مجاز دل نبود                     دوزخ حرص و آز دل نبود

اینکه دل نام کرده ای بمجاز                     رو به پیش سگان کو انداز

(ملاصدرا_رساله سه اصل _ ص 112)