توجه به امرو نهی الهی/ روزه گرفتن یا نگرفتن…

دستوراتی که به ما مسلمانان در ماه رمضان داده اند، در واقع آزمایش اراده، فهم ودرک درست ماست. البته مُسلم حقیقی با مؤمن یکی است، لغت دو تاست. کما اینکه آیات سوره های اول قرآن- نه اول قرآن کنونی که در دست ماست- سوره های اولی که در مکه نازل شده، می بینیم لغت مُسلم ندارد.

 

 

 

 

 

توجه به امرو نهی الهی/ روزه گرفتن یا نگرفتن/ ماه رمضان/ اطاعت امر الهی/ استهلال[1]

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم. دستوراتی که به ما مسلمانان در ماه رمضان داده اند، در واقع آزمایش اراده، فهم ودرک درست ماست. البته مُسلم حقیقی با مؤمن یکی است، لغت دو تاست. کما اینکه آیات سوره های اول قرآن- نه اول قرآن کنونی که در دست ماست- سوره های اولی که در مکه نازل شده، می بینیم لغت مُسلم ندارد. همیشه از ایمان نامبرده شده ،یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا. برای اینکه کسی که در زیر فشار چوب و چماق ابوسفیان و ابوجهل و .. می امد مسلمان می شد از روی ایمان بود.

به هر جهت این امتحانی برای مؤمن است. شخصی دیروز یک کارهایی برایش مجاز بود، حتی در بعضی شرایط خوب و توصیه شده هم بود، امروز برایش حرام است. هفت هشت نفر که با هم هستند، شش نفرشان مشمول این حکم هستند و باید اطاعت کنند. یک نفر مریض است، یا اینکه سنّش زیاد است، از این قاعده مستثنی است. هر که خودش فکر می کند که می تواند روزه بگیرد، بگیرد ولی آن کس که نباید روزه بگیرد، اگر روزه گرفت، مثل آن کسی است که باید روزه بگیرد، روزه نگرفته است. مبادله نمی شود کرد واِلّا خود خدا با آن مبادله می کرد. یکی از اهداف روزه این است که توجه به امرونهی الهی بشود. ما می گوییم روزه سلامتی دارد، ائمه هم مثل نخودچی کشمش که به بچّه می دهند و مشغولش می کنند، ما را مشغول می کنند و خیال کنیم که همین طوری است. گفته اند روزه بگیرید تا سلامت باشید، صُومُوا تَصِحُّوا[2]، درست هم هست، ولی ما نباید روزه بگیریم که سلامت باشیم. سلامتی حاصل می شود، ما باید روزه بگیریم، چون خدا فرموده است روزه بگیرید.

عادتمان شود به امرونهی الهی توجه کنیم. بدانیم که از حالا که تقویم دقیق را تلویزیون و رادیو می گویند، که مثلاً فلان روز محرّم است، فلان ساعت نماز صبح است، دستورات دینی مان را باید به کار ببندیم. ولی آن وقتی که روزه تشریع شد که این چیزها نبود. گفتند که فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ[3] کسی که ماه رمضان را دید روزه بگیرد. می گویند استهلال کنید. استهلال چیست؟ بعضی از شما وقتی بیکارید، یک ساعت به آسمان نگاه کنید. من یادم می آید خیلی شب های تابستان در گناباد خوابم نمی برد. یک علت خواب نبردنم هم همین بود. آسمان را نگاه می کردم پر از نقطه بود. فکرم می رفت به اینکه هر نقطه ای از آن یک کره است، در خودم گم می شدم. حالا که همه را نمی توانند بگویند یک ساعت به آسمان نگاه کن، گفته اند که بگرد تا ماه را ببینی. دیدن ماه ظاهراً هیچ حکمتی ندارد می توانیم صبر کنیم تا شب چهاردهم ماه، تا ماه را به صورت بزرگ ببینیم، دیگر چرا دنبالش بگردیم؟ پس دیدن ماهِ کمر باریک لاغر هدف نیست، هدف این است که بگردیم. همان لحظاتی که می گردیم، خواهی نخواهی این پرسش برایمان پیش می آید که این ماه را من هفت هشت ده روز پیش می دیدمش خیلی بزرگ بود، چطور این قدر لاغر شده است؟ شعر شهریار است به نظرم خطاب به ماه:

کاهش جان تو من دارم و من می دانم                 که تو از دوری خورشید چه ها می بینی

کوششی برای دیدن آسمان، و روز دیگر هم مشغول فعالیت و کار تا اذان مغرب. حالا آن انسان روزه گیر اولیه که در شهر نیست و تلویزیون و … هم ندارد، چکار باید بکند؟ باید باز هم نگاه آسمان کند؟ ما که بچه بودیم، جوان بودیم، مغرب و اگر در سحر بیدار می شدیم، حضرت صالح علیشاه دست ما را می گرفتند و وضعیت آسمان را نشان می دادند که چطور صبح، اول یک خط سفیدی پیدا می شود، بعد کم کم خط کوتاه می شود، و بعد چه چیزهایی پیش می آید تا خورشید طلوع کند. همه ی اینها انسان را به تفکّر وادار می کند. انظُروُا ماذا فِی السَّماواتِ وَالأَرض[4] نگاه کنید چه چیزهایی در آسمان ها و زمین است. در آیه های دیگر هم توصیه به نگاه کردن آسمان، گردش روز و شب و ماه خورشید و ستاره و …. شده است.

داستان حضرت ابراهیم ع از دیدن ستاره ها پیش می آید- البته اول ستاره خاصی مورد نظرش بود ولی بطور کلی از دیدن ستاره ها- حضرت کمال پیدا کرد. سلوکش از این طریق بود. اول ستاره دید؛ یعنی در اول، مدت ها در خواب بود. چیزی دستگیرش نشد. می دانست خداوندی هست که همه ی این جهان را خلق کرده و بر همه جا مسلّط است. بعد ستاره ای را دید، گفت: این خیلی عظیم است حتماً به احتمال قوی این همان خدایی است که بر همه جا مسلّط است؛ فرض بفرمایید فیلم را شما در دوربین دستی، پروژکتور دستی خودتان می اندازید، این عکس دارد، روی دیوار می اندازید، این عکس کوچکی می شود.

بزرگترش می کنید، می بینید که باز هم دیده نشد تا مثلاً همه دیوار را می گیرد و پروژکتور عکس را به صورت بزرگ منعکس می کند، در این مرحله به خوبی می توانید ببینید. ابراهیم ع هم در لش، در روانش، عظمت الهی بود. این پرتو را باید روی چیزی بیندازد. اول که ستاره را دید آن عظمتی که در درونش برای خدا متصور بود، انداخت روی ستاره و گفت این همان خدا است. بعد که ستاره رفت، دید نه این نبود. همینطور بعد از ستاره، ماه و بعد خورشید، تا فهمید که این عظمت مال خدایی است که دیده نمی شود.

البته بسیاری از این مستحبات درست است، چون در زمانی که گفته شد، هدفی داشت، ولی حالا غیر از آن هدف، چون امر است، به عنوان استهلال انجام می دهیم. در آن روزگار مستحب بود تا مردم بروند و هلال ماه را ببینند، اما امروز که تلسکوپ ها هست، قواعد نجومی ریاضی تمامش مدون شده و مشخص است در کجا ماه دیده می شود و کجا دیده نمی شود، امروز استهلال، آن اثر گذشته را ندارد. ولی چرا ما برای استهلال می رویم؟ برای اینکه خدا گفته بروید.

حالا به عنوان استحباب و دیدن آسمان می رویم. همین طور بعد از نماز صبح بهتر است که یک ساعتی نخوابید و به دعا و قرآن بپردازید. اینها هم در ماه رمضان بیشتر تأکید شده است. بنابراین در ماه رمضان عده ای هستند که باید روزه بگیرند و موانع روزه را ندارند. عده ای هم که موانع خاصی دارند و با علم به این موانع و با حسرت ایامی که مانع نداشتند و می توانستند روزه بگیرند، روزه نمی گیرند. این دو تا هر دو مثل هم هستند. کسی که روزه نمی گیرد به امر الهی عمل می کند، مانند کسی است که به امر الهی روزه می گیرد. اما آن کسی که خلاف امر، رفتار می کند کار او صحیح نیست. آن کسی که باید روزه بگیرد ولی تنبلی می کند و نمی گیرد، گناه بزرگی انجام داده است. یا آنکه نباید بگیرد، ولی می بیند ک در خانه همه گرفته اند او هم می گیرد.

بنابراین در هر حال اطاعت امرالهی، چه در ماه رمضان چه غیر آن، برای ما واجب است، منتها در رمضان آزمایش الهی نیز برایمان فراهم شده است.

 



[1] .صبح پنج شنبه، تاریخ 14/6/1387 هـ.ش

[2] . بحارالانوار، مجلسی، لبنان، موسسه الوفا بیروت، 1404 ق.ج 93 ،ص 255

[3] . سوره بقره، آیه 185

[4] . سوره یونس، آیه 101