دو خبر از شیخ اصلاحات

اما اهمیت نامه آقای کروبی، هم به عنوان نامزد ریاست جمهوری و هم به عنوان یکی از مسئولان ۳۱ سال اخیر حکومت ایران، در این است که با تایید شکنجه و تجاوز در زندانها، عملا این مساله را طرح کرد. اهمیت این نامه رسمیت بخشیدن به چیزی بود که همه به صورت زمزمه طرح می کردند، اما ادله خاصی برای آن نبود.”

 

 

 

 

 

 

کروبی درگفتگوباگاردین:به پیروزی مردم اطمینان دارم/نامه های توسط زندانیان مبنی بر فروکردن سرهاشون در توالت به من رسیده است 

سحام نیوز:آقای کروبی در گفتگوی با گاردین که امروزصبح منتشرشد ابراز داشت  اگر فرد خاصی به عنوان رهبر این جنبش مطرح بود تاکنون یا حذف شده بود و یا در زندان بود. این امتیاز بارز جنبش است که در میان توده های مردم است و رهبری آن را خود مردم به عهده دارند و همین دلیل تداوم این راه است. اختلافی در میان ما وجود ندارد و ارتباط بنده با آقای موسوی به صورت مرتب و منظم انجام میگیرد

 

۱-   با گذشت بیش از یک‌سال از آغاز جنبش سبز، شما به عنوان یکی از اصلی‌ترین رهبران این جنبش، وضعیت هم‌اکنون جنبش سبز را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ بعضی از منتقدان و تحلیل‌گران خارج از کشور به این خاطر که شاهد تظاهرات خیابانی نیستند، گمان می‌کنند که جنش سبز شکست خورده است. پاسخ شما به این گمان چیست؟

 

من یک عضوی از این مردم هستم. از دو زاویه به این مسئله باید پرداخته شود. اول آنچه مسلم است این جنبش مردمی مانند روزهای نخستین نیست که بیایند در خیابان ها و اعتراض کنند و درگیر شوند. چون رژیم و دولت سخت ترین شرایط را برای مردم بوجود آورده است و مقدور مردم نیست که به خیابان ها بیایند و توصیه هم به مردم شده است که در خیابان ها حضور نیابند چون متاسفانه حکومت با بدترین شیوه به مردم حمله میکند و این باعث ایجاد تلفات میشود. از طرف دیگر به نظر بنده جنبش دیگر ضروریتی به حضور در خیابان ها ندارد زیرا خواست و نظر این جنبش هم برای حکومت و هم برای تمام مردم دنیا واضح و روشن شده است. اما جنبش کاملا وجود دارد و تحرک دارد  و از  هر فرصتی برای حضور استفاده میکند. مدام و مستمر با امکانات و فضای مجازی که در اختیار این جنبش هست با جلساتی که تشکیل میدهند. بدلیل برخورد های تند جریان حاکم این جنبش حتی عمیقتر هم شده است.همکنون شاهد هستیم که مدام جراید حکومتی بر علیه این جنبش می نویسند و هنوز دستگیری ها ادامه دارد و دادگاه ها هم همچنان رفتارهای خود را با این متهمان ادامه میدهند. حکومت حتی از یک مراسم ترحیم که برای یک نماینده سابق مجلس برگزار گردد میترسد و این نشان دهنده زنده بودن این جنبش است.

 

۲-   آیا مشروعیت نظام را زیر سئوال می‌دانید؟ آیا به نظر شما جنبش سبز همچنان به‌دنبال رای خود است یا تمنیات جنبش سبز تغییر کرده است؟ چه اهداف و خواسته‌هایی را برای جنبش سبز مشخص می‌کنید؟ آیا در یک‌سال گذشته هیچ دچار یاس و ناامیدی شده‌اید؟

 

نظام به معنای جمهوری اسلامی را زیر سوال نمیبریم. جنبش نشانه خواست رای مردم است و ثمره تقلب در انتخابات همین جنبش است. تقلبی که در دوره های گذشته هم وجود داشته است. جنبش متشکل از افراد با سلایق و افکار و دیدگاه های گوناگون است ولی آنچه که ما مدنظر داریم و بدنبال آن هستیم، انتخابات آزاد،اجرای کامل قانون اساسی، آزادی مطبوعات و مسائلی از این دست هستیم. شاید برخی به دنبال تغییر نظام باشند ولی بنده بدنبال اصلاحات هستم و نه انقلاب و دگرگونی نظام. در این یکسال حرکت ما رو به جلو و مثبت بوده است و به پیروزی مردم هم اطمینان دارم و هیچگاه دچار یاس و تردید برای احقاق حقوق مردم نشده ام.

 

۳-   برای تحقق پیروزی جنبش سبز حاضرید که چه هزینه‌ای پرداخت کنید؟ آیا از دستگیر شدن نمی‌ترسید؟ آیا هم‌اکنون نگران سلامتی جسمی خود و خانواده خود هستید؟

 

هیچگاه ناراحتی،یاس و تردید در من بوجود نیامده است. مردم کاملا پشتیبانند و خواسته ای دارند. من و خانواده ام، خود را برای هر حادثه ای آماده کرده ایم و از هیچ چیز ترس و ابایی نداریم. همانطور که تاکنون طی این یکسال مسائل بسیاری را برای من و خانواده ام بوجود آوردند. حتی در ۲۲بهمن سال قبل خودم موردحمله قرار گرفتم و فرزندم علی را دستگیر و به بدترین شکل ممکن مورد شکنجه و آزار قرار دادند. در قزوین به سمت خودروی من تیراندازی کردند و بعد از آن نیز به منزل من حمله کردند و خساراتی را به ساختمان وارد کردند.روزنامه راتوقیف ودفترم راپلمپ کردندو این فشارها هنوز هم ادامه دارد ولی همه ی این مسائل نمیتواند جلوی حرکت و خواست برحق ما را بگیرد.

 

۴-   بعضی از منتقدان بر این باورند که رهبری واحدی در جنبش سبز وجود ندارد. نظر شما در پاسخ به این انتقاد چیست؟ رابطه‌ی خودتان را با آقایان موسوی و خاتمی چطور می‌بینید؟

 

درست است که رهبری واحدی در این جنبش مردمی وجود ندارد ، اما خواست واحدی میان اکثریت مردم وجود دارد و آن حقوق مدنی و انتخابات آزاد است. اگر فرد خاصی به عنوان رهبر این جنبش مطرح بود تاکنون یا حذف شده بود و یا در زندان بود. این امتیاز بارز جنبش است که در میان توده های مردم است و رهبری آن را خود مردم به عهده دارند و همین دلیل تداوم این راه است. اختلافی در میان ما وجود ندارد و ارتباط بنده با آقای موسوی به صورت مرتب و منظم انجام میگیرد و جلسات منظمی را باهم برگزار میکنیم وبیانیه های مشترک صادرمی کنیم

 

۵-   بسیاری از فعالان شجاعت شما را در مطرح ساختن مسئله‌ی تجاوز در زندان‌ها ستایش می‌کنند. آیا همچنان ماجرای زندانیان و شکنجه‌دیدگان و کشته‌شدگان را دنبال می‌کنید؟ نظر شما درباره‌ی دادگاهی که اخیرا درباره‌ی متهمان پرونده کهریزک برگزار شد، چیست؟

 

درمورد کهریزک بنده تحقیقات کردیم و افرادی آمدند و مدعی بودند و من پیگیری خودم رو انجام دادم که خوشبختانه تا حدودی در وضع زندان ها بهبودی بوجود آمد و کهریزک بسته شد.  فضای همکنون زندان ها با فضای وحشتناک و خشن روزهای نخستین تا حدودی متفاوت شده است. با همه این احوال هنوز شرایط زندان ها مطلوب نیست. اما در مورد متهمان کهریزک، یک عده را محکوم کردند ولی متاسفانه عده ای ناشناس هستند و کسانی که در آن روزها نامشان مطرح بود و در گزارش تحقیق و تفحص مجلس نامشان به عنوان متهم برده شده بود در این لیست نبودند. هنوز برای من مشخص نیست که نتیجه دادگاه به کجا رسیده است.

 

۶-   آیا موافقید که بزرگترین مشکل جنبش سبز نداشتن رسانه‌ای موفق و متمرکز است؟

 

بله مشکل جدی است. هیچگونه فرصتی داده نمی شود. روزنامه ها همه تعطیل شده اند و معدود روزنامه مستقل هم که هست مدام زیر فشارند و اجازه انتشار هیچ گونه مطلبی را در خصوص جنبش ندارند و تهدید به تعطیلی می شوند. حتی برای چاپ آگهی تسلیت هم مورد عتاب قرار میگیرند.

 

۷-   شما اصولا نسبت به آقایان موسوی و خاتمی و خانم رهنورد، فعال‌تر هستید و عکس‌العمل‌های بیشتری نسبت به وقایع نشان می‌دهید. خیلی‌ها صراحت لهجه شما را بسیار ستایش می‌کنند. به نظر شما چرا مثلا آقای خاتمی به اندازه شما نسبت به وقایع عکس‌العمل نشان نمی‌دهد؟

 

این نظر لطف مردم است ولی بنده مدعی نیستم که بیشتر از دیگران فعال هستم.آقای موسوی و خانم رهنورد هم در حد توان شان فعالیت می کنند و آنها هم از هیچ کوششی دریغ نمی کنند.  من احساس میکنم وظیفه ای دارم و در قبال همین وظیفه فعالیت میکنم و از حقوق مردم تا جایی که در توانم باشد دفاع میکنم. این کاری که من انجام میدهم ناچیز است و بیش از این دین به مردم دارم.

 

۸-   آیا می‌توانم نظر شما را درباره‌ی حکم سنگسار در ایران و خصوصا حکم سنگسار خانم سکینه محمدی آشتیانی بپرسم؟.    امام در مورد سنگسار فرموده بودند که اجراء نشود و بارها هم این مطلب توسط برخی اعضای شورای عالی قضایی گفته شده است و نمیدانم این سلیقه های که برخی قضات انجام میدهند منشاش کجاست.  بنده با این گونه احکام  بشدت مخالفم.

 

۹-   سران جنبش سبز چندین مرتبه نشان دادند که در تلاشند تا اهداف و چهارچوب‌های جنبش را تبیین کنند، برای مثال منشور جنبش سبز که آقای موسوی مطرح کردند خیلی نقطه شروع خوبی بود اما این حرکت به ظاهر جلو نرفته و ادامه پیدا نکرده است. چراa.    شرایط دشوار است و فشارها زیاد. اما اهداف جنبش کاملا واضح و روشن است. مردم خواست و هدفشان را میدانند و از منشورخودشان پیروی می کنند. این حاکمیت است که باید به خواست مردم تن دهد.

 

۱۰-           در روزهای اخیر شاهد این بوده‌ایم که شما بارها گفته‌اید که این کارهایی که این نظام دارد با فرزندان خود می‌کند، نظام شاهنشاهی هم با ایرانیان نکرد. آیا این بدان معنی‌ست که ظلم در نظام فعلی ایران را بیشتر از دوران شاهنشاهی می‌دانید؟

 

نخیرنظام شاهنشاهی یک نظام فاسد بود و وابسته به بیگانه ولی جمهوری اسلامی برامده ازرای وپشتیبانی مردم میباشد ولی اکنون منحرف شده است

 

وتوسط یک جریانی که رای مردم رابه اندازه کافی نداردقوانین زیرپاگذاشته شده است ورفتارهای بامردم وزندانیان صورت میگیردکه دررژیم گذشته به خاطرفشارهای خارجی وافکارعمومی صورت نمی گرفت ماننداین اخباری که اخیراتوسط زندانیان مبنی برفروکردن سرهاشون درتوالت به جهت اعتراف گیری منتشرشده است که به خودمن هم نامه های ارسال شده است منظور من این بود که اگرچه آنان منحرف بودند اما یکسری ملاحظات را نیز در نظر می گرفتند. چهارچوب هایی رعایت می شد که متاسفانه اینهارعایت نمیکنندوماهم صرفابدنبال اصلاح جمهوری اسلامی هستیم

 

۱۱-با توجه به تحریمهای شدیدی که وضع شده آیا مردم یا دولت متحمل آسیب میشوند؟

 

ببینیدازیک طرف عملکرد دولت بزرگترین مشکلات اقتصادی را برای مردم همراه داشته و باعث تورم و رکود اقتصاد کشور شده و در نتیجه خیلی از کارخانجات و طرح های بزرگ اقتصادی مثل عسلویه به خاطر همین مشکلات اقتصادی تعطیل شده اند و دلیل عمده آن رشد بیکاری در کشور است.

 

از طرف دیگر هم که کشورهای غربی تحریم های اقتصادی را بر ایران اعمال کرده اند که متاسفانه به اعتقاد من تنها نتیجه این تحریم های اقتصادی قدرتمندتر شدن دولت نامشروع کنونی ایران است و مردم ضربه اصلی آن را خواهند خوردو در نهایت این تحریم ها مردم را متضرر خواهد کرد.

 

و دولتی که از رای مردم برنخاسته را قوی تر می کند و باعث می شود این دولت اهرم دیگری به نام اهرم اقتصادی پیدا کند و به بهانه مقابله با تحریم های اقتصادی مخالفان دولت را سرکوب کند

&&&&&&&&&&&&&

یک سال خشم حکومت از افشاگری مهدی کروبی

 

بی بی سی:

 

با وجود گذشت یک سال، انتشار درخواست مهدی کروبی از اکبر هاشمی رفسنجانی برای تحقیق در مورد گزارشهای تجاوز به زندانیان سیاسی، هنوز چالشی بزرگ برای مشروعیت اخلاقی حکومت ایران محسوب می شود.

هرچند مقامهای قضایی و سیاسی ایران این گزارشها را بی اساس می دانند، اما در این یک سال بعضی از قربانیان، سرگذشت هولناک خود را برای رسانه ها و نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر بازگو کرده اند.

همچنین خودداری حکومت از همکاری با یک تیم مستقل حقیقت یاب، دستگیری اعضای کمیته پیگیری امور جان باختگان و زندانیان و نقض مکرر حقوق ابتدایی سایر زندانیان سیاسی دستاویزی برای مخالفان شده تا اصرارهایی مانند “در کهریزک تخلف شده، ولی تجاوز نه” را فرسنگها دور از حقیقت بدانند.

کلیک حقیقت جو: نامه کروبی نور به تاریکخانه تاباند

کلیک معینی: جمهوری اسلامی متهم به جنایت علیه بشریت است

کلیک ولی زاده: برخورد حکومت با نامه کروبی امنیتی – پلیسی بود

آگاهی افکار عمومی

بی بی سی اطلاع یافته که اولین مورد دادخواهی به دفتر آقای کروبی در تیرماه ١٣٨٨، یعنی اندکی پس از خیزش بزرگترین چالش برای مشروعیت سیاسی حکومت ایران، صورت گرفت.

مراجعه موارد مشابه، “خواب را از سر” آقای کروبی ربود.

او در هفتم مرداد در نامه ای خصوصی برای آقای هاشمی رفسنجانی نوشت: “برخی افراد با دختران بازداشتی با شدتی تجاوز نموده‌اند که منجر به ایجاد جراحات و پارگی در سیستم تناسلی آنان گردیده است. از سوی دیگر افرادی به پسرهای جوان زندانی با حالتی وحشیانه تجاوز کرده‌اند به طوری‌که برخی دچار افسردگی و مشکلات جدی روحی و جسمی گردیده‌اند و در کنج خانه‌های خود خزیده‌اند.”

آقای کروبی پس از نگارش نامه، از پسرش حسین خواست چنانچه رییس مجلس خبرگان رهبری تا ده روز ترتیب اثری نداد، مردم را از محتوای آن آگاه کند. پنج روز بعد آقای کروبی به سفر رفت و حسین کروبی به سفارش پدر در هجدهم مرداد این بمب خبری را منتشر کرد.

رضا معینی، از سازمان گزارشگران بدون مرز، می گوید: “شکنجه و تجاوز در زندانهای ایران وجود داشته و وجود دارد، اما اهمیت نامه آقای کروبی، هم به عنوان نامزد ریاست جمهوری و هم به عنوان یکی از مسئولان ۳۱ سال اخیر حکومت ایران، در این است که با تایید شکنجه و تجاوز در زندانها، عملا این مساله را طرح کرد. اهمیت این نامه رسمیت بخشیدن به چیزی بود که همه به صورت زمزمه طرح می کردند، اما ادله خاصی برای آن نبود.”

پاسخ تلویزیونی

یکی از این زمزمه های پس از انتخابات، سرگذشت دختری جوان به نام ترانه موسوی بود.

آقای کروبی با چنین کاری پیشاپیش اعلام می کند که مرجع رسیدگی به این نوع وقایع را رهبر ایران نمی داند …

رضا ولی زاده، خبرنگار

چند وبلاگ نویس معترض نوشته بودند که خانم موسوی در هفتم تیر ۱۳۸۸ در حوالی مسجد قبای تهران، محل برگزاری تجمع حامیان آقای کروبی و میرحسین موسوی، ربوده می شود. به گفته این منابع، ماموران در همان خودروی ون مخصوص بازداشت به او تجاوز می کنند، به دلیل پارگی دستگاه تناسلی و مقعد، او را به یک بیمارستان می برند، سپس از بیمارستان بیرون برده و جنازه اش را آتش می زنند.

اما فردای انتشار نامه آقای کروبی، تلویزیون حکومتی ایران گزارشی در رد این ادعا، با استناد به سخنان مسئولان انتظامی و ثبت احوال پخش کرد. در این گزارش اعلام شد که تنها سه ترانه موسوی وجود دارد که همگی سالم هستند، اما بعدا برخی منابع مخالف دولت اثبات کردند چند دختر دیگر با همین نام وجود دارند.

بدین ترتیب موضوع تجاوز به زندانیان به بحثی عمومی در کوچه و بازار و شبکه های اجتماعی اینترنتی بدل شد.

رضا ولی زاده، خبرنگار که زمستان گذشته تحت فشارهای زیاد ناگزیر به ترک ایران شده، می گوید: “بسیاری از مردم نسبت به این مساله واکنش نشان دادند و عواطف خیلی ها را جریحه دار کرد که چنین چیزهایی در زندانهای جمهوری اسلامی رخ داده است. اما از طرفی هم مطمئن بودند که پیگیری نخواهد شد و می دانستند آقای کروبی تنها راه را در جریان گذاشتن افکار عمومی دیده است. در واقع نوشتن این نامه یک تاکتیک برای آگاه کردن افکار عمومی بوده است.”

آبروی نظام

آقای کروبی هر چند منابع خبری خود را افراد “نام و نشان دار” و متعهد به حکومت معرفی کرد، اما همچنان ابراز امیدواری می کرد که این گزارشها صحت نداشته باشد، تا عده ای “اراذل و اوباش آبروی نظام و امام و جمهوری‌اسلامی را بر باد ندهند.”

با این حال، رهبران و حامیان حکومت تا به امروز عقیده دارند این آقای کروبی بوده که آبروی نظام را برده، زیرا ادعایش صحت نداشته و نتوانسته مدرکی محکمه پسند ارائه کند.

آنچه آنها را عصبانی تر می کرد، انتشار این نامه پس از افشای حوادثی در بازداشتگاه کهریزک بود که بعدا رهبر ایران این موارد را جنایات خواند.

کشته شدن محسن روح الامینی، پسر مشاور محسن رضایی، نامزد پیشین و فرمانده اسبق سپاه، و متعاقبش فرمان آیت الله خامنه ای برای بستن بازداشتگاه کهریزک در پنجم مرداد ۱۳۸۸، شماری از علمای بیطرف و اصولگرایان میانه رو را در مورد راستی ادعاهای برخورد انسانی و اسلامی با بازداشت شدگان دچار تردید کرده بود.

بعلاوه نامه آقای کروبی، یک هفته پس از آغاز دادگاه های “فله ای” معترضان منتشر شده بود. تصویر تکیده و رنجور متهمان و کیفیت بعضی “اعترافها” پرسشهایی درباره نحوه برخورد با بازداشت شدگان مطرح کرده بود.

عملکرد خانه ملت

در چنین وضعیتی، حمله برق آسای علی لاریجانی، رییس مجلس، به سلفش چندان غیرمنتظره نبود.

متاسفانه مجلس خیلی بد عمل کرد. رییس مجلس خیلی بد عمل کرد. مجلس خانه ملت و پناهگاه مردم است

فاطمه حقیقت جو، نماینده پیشین مجلس

او تنها سه روز پس از انتشار نامه، با استناد به گزارش کمیته ویژه مجلس، سخنان آقای کروبی را رد کرد و گفت: “این امر هشدارباش به سیاستمداران است که مراقبت کنند در شرایط غبار آلود افکار عمومی هر ادعایی را پیش از تحقیق کافی به سطح رسانه ها نکشانند تا دستاویز بیگانگان شود.”

یک روز بعد آقای کروبی، آقای لاریجانی را به شتابزدگی متهم کرد و گفت: “آقای لاریجانی نگران آن است که به سرنوشت دکتر حداد عادل گرفتار شود و او را از ریاست مجلس حذف کنند. چطور می شود که بدون آن که تحقیقی صورت گیرد و جلسه ای تشکیل شود، می گویید این ماجرا کذب محض بوده است؟”

فاطمه حقیقت جو، نماینده پیشین مجلس، می گوید: “آقای لاریجانی می توانست این (نامه آقای کروبی) را در فرایند درست رسیدگی قرار بدهد و خواستار برخورد با خاطیان بشود. اما متاسفانه این برخوردها نشان داد که این نوع کارها سیستماتیک بوده، مسئولان در جریان بودند و در گذشته احتمالا چنین مواردی تکرار شده بود و اینها بعضی از روشهای پنهان برای اعترافگیری در زندانها بوده و به نظر من رفتار رییس مجلس در این خصوص اصلا قابل پذیرش نیست.”

آقای لاریجانی دو روز بعد اتهام شتابزدگی را رد کرد و گفت که مواضعش را با “چند موضع تند و نیشدار” آقای کروبی عوض نمی کند.

آقای کروبی که از محکم بودن ادله اش مطمئن به نظر می رسید، در نامه ای به علی لاریجانی خواهان برگزاری جلسه ای مشترک با سران سه قوه، رئیس مجلس خبرگان و دادستان کل کشور شد تا مستنداتش را ارائه دهد. رییس مجلس این پیشنهاد را پذیرفت.

در دوم شهریور شش عضو کمیته ویژه مجلس با مهدی کروبی دیدار کردند و قرار شد آقای کروبی چهار نفر از کسانی را که می گویند به آنها تجاوز شده، برای تحقیقات به قوه قضاییه معرفی کند.

در نهایت مجلس مستندات آقای کروبی را بررسی نکرد. گروهی از ناظران کیفیت برخورد کمیته ویژه با این مساله را جای بحث می دانند.

فاطمه حقیقت جو که با برخی از قربانیان تجاوز پس از خروجشان از ایران دیدار کرده، می گوید: “متاسفانه مجلس خیلی بد عمل کرد. رییس مجلس خیلی بد عمل کرد. مجلس خانه ملت و پناهگاه مردم است و اصلا به همین دلیل کمیسیون اصل ۹۰ که رسیدگی به شکایات مردم از دستگاه های دولتی را بر عهده دارد، طبق قانون اساسی در خانه ملت نهاده شده تا ملجا و پناه مردم باشد.”

عملکرد هاشمی رفسنجانی

آقای کروبی چندین بار مورد حمله فیزیکی حامیان حکومت قرار گرفته است

رسما اعلام نشده که آیا آقای هاشمی رفسنجانی مطابق درخواست آقای کروبی مساله را با رهبر ایران در میان گذاشته است یا خیر، اما پرهیز او از موضعگیری علنی بر سر این نامه با توجه به شرایط آن روز قدری طبیعی به نظر می رسد.

درخواستش در خطبه های نماز جمعه ۲۶ تیر برای آزادی زندانیان سیاسی و دلجویی از آنها، فوران خشم تندروهایی را به همراه داشت که او و خانواده اش را بخشی از “فتنه” پس از انتخابات می دانستند. در اولین جلسه دادگاه های دسته جمعی، محمد علی ابطحی نیز اعتراف کرده بود که آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی علیه محمود احمدی نژاد هم قسم شده بودند، اتهامی که تکذیب شد.

فشارها بقدری بود که دفترش اعلام کرد که او به علت “جلوگیری از درگیری احتمالی” در نماز جمعه ۲۳ مرداد شرکت نخواهد کرد.

اما با توجه به این فشارها، چرا آقای کروبی نامه را برای اکبر هاشمی رفسنجانی نوشت؟

رضا ولی زاده، خبرنگار، می گوید: “در واقع آقای کروبی با چنین کاری پیشاپیش اعلام می کند که مرجع رسیدگی به این نوع وقایع را رهبر ایران نمی داند و … بنابراین به شخص دیگری در بدنه نظام متوسل می شود و ماجرا را برای او گزارش می دهد.”

عملکرد قوه قضاییه

بهرحال گفته می شود که آقای هاشمی رفسنجانی پس از دریافت، نامه را برای محمود هاشمی شاهرودی می فرستد که واپسین روزهای ریاستش بر قوه قضاییه را سپری می کرد.

از قول آقای کروبی نقل شده که آیت الله شاهرودی، قربانعلی دری نجف آبادی، دادستان وقت کل کشور، را مامور رسیدگی می کند. از جانب آقای دری نجف آبادی، سعید مرتضوی، دادستان وقت تهران و از جانب آقای مرتضوی، قاضی مقدمی، رئیس بازپرسی شعبه سیزدهم دادسرای دولت، مامور رسیدگی به آزار جنسی بازداشت شدگان می شود.

با آمدن صادق لاریجانی در مقام رییس جدید قوه قضاییه، آقای کروبی نسبت به رسیدگی منصفانه و غیرسیاسی به درخواستش ابراز خوش بینی می کند و حتی در هفتم شهریور می نویسد: “امیدوارم که در طلیعه حضور شما بر مسند ریاست قوه قضائیه، شاهد اجرای عدالت باشیم.”

آقای لاریجانی نیز در یکی از اولین اقداماتش هیاتی ویژه برای رسیدگی به پرونده های پس از انتخابات تشکیل داد. ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضاییه، غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل کشور و علی خلفی از مشاوران رییس قوه قضاییه، عضو این هیات معرفی شدند.

اما سه روز بعد قاضی مقدمی در گفتگو با تلویزیون ایران حرفهای آقای کروبی را غیرمستند دانست. دفتر آقای کروبی در یازدهم شهریور توضیح داد که چند روز پیشتر این مقام قضایی با یکی از قربانیان دیدار کرده و ضمن پرسیدن سوالهای نامرتبط، او را تحت فشار گذاشته بود.

اواسط شهریور ماه دیداری میان هیات ویژه قوه قضاییه و آقای کروبی جهت ارائه مستندات صورت گرفت و اعلام شد که نتیجه تحقیقات یک هفته دیگر اعلام می شود. اما یک روز بعد ماموران امنیتی به دفتر کمیته پیگیری زندانیان و آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات حمله کردند و اسناد و مدارک موجود و یک دستگاه لپ تاپ را با خود بردند.

فردای آن روز هم در هفدهم شهریور ماموران دادستانی تهران دفتر مهدی کروبی و نیز دفتر حزب اعتماد ملی را پلمپ کردند و اسناد و مدارک را با خود بردند.

همچنین مرتضی الویری و علیرضا بهشتی از اعضای کمیته پیگیری و محمد داوری، سردبیر سایت سحام نیوز که مسئول مستندنگاری شواهد تجاوزها معرفی شد، بازداشت شدند.

رضا ولی زاده، خبرنگار، این شیوه برخورد را امنیتی – پلیسی می خواند و می گوید: “حاکمیت بجای رسیدگی به این پرونده، با آن یک برخورد امنیتی کرد و حتی کسانی را که می خواستند این حقوق پایمال شده را احقاق کنند، مورد تعقیب قرار داد. مرتضی الویری و علیرضا بهشتی و بعدا محمدرضا مقیسه از اعضای این کمیته را بازداشت کردند و تحت فشار گذاشتند که بگویند چه کسانی با کمیته در ارتباط بودند تا سرنخهایی را که ممکن است جنایتهای داخل زندان را افشا کند، از بین ببرند و روی آن سرپوش بگذارند.”

اگر اینها را در کنار آنچه درباره تعرضات جنسی و سوال و جوابهای خاصی که بویژه از زندانیان زن صورت می گیرد، بگذاریم، عملا یک نوع حرکت سیستماتیک دستگاه های امنیتی برای خرد کردن، برای شکستن، برای وادار به اعتراف کردن شکل می گیرد

رضا معینی، از سازمان گزارشگران بدون مرز

آقای کروبی نیز در نامه ای که پس از این بازداشتها برای صادق لاریجانی نوشت، اذعان کرد که نیروهای سپاه و وزارت اطلاعات به هیات ویژه قوه قضاییه اجازه نمی دهند درباره سرنوشت قربانیان خشونتهای بعد از انتخابات تحقیق کند. با این حال، او افزود که نمی گذارد “عده ای تازه به دوران رسیده چوب حراج” به ایران بزنند.

سرانجام در بیست و یکم شهریور ساعاتی پس از آن که روزنامه کیهان ادعای تجاوز جنسی به بازداشت شدگان را دروغین توصیف کرد، هیات ویژه قوه قضاییه مدارک مهدی کروبی را جعلی خواند.

اندکی بعد هم ابراهیم امینی از اعضای مرکزی حزب اعتماد ملی که نامش در گزارش هیات ویژه آمده بود، بازداشت شد.

آقای کروبی نیز در بیست و سوم شهریور در آنچه آخرین نامه اش درباره ماجرای تجاوز خواند، نوشت که حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری “نه تنها مایه ننگ جمهوری اسلامی شده بلکه مایه ننگ ایران شده است.”

فاطمه حقیقت جو، فعال سیاسی اصلاح طلب، درباره تاثیر نامه آقای کروبی بر مشروعیت اخلاقی حکومت ایران می گوید: “طبیعی است که همه بیایند و آن را انکار بکنند چون بر خلاف معیارهای بین المللی هم هست. علاوه بر این که آبروی نظام اسلامی پیش مردم کشور و سایر مسلمانهایی می رود که ممکن است امیدی به جمهوری اسلامی بسته باشند، پیش جامعه جهانی هم می رود. به همین دلیل هم هست که بلافاصله آقای خامنه ای عصبانی می شود و می گوید بردن آبروی نظام بدتر از جنایاتی است که در کهریزک شده است. از این حیث، به نظر من، کار آقای کروبی بسیار بسیار مهم بوده که نوری بر این تاریکخانه افکنده است.”

حملات به کروبی

در یک سال اخیر، مهدی کروبی آماج دهها مورد تهدید و حمله شفاهی و فیزیکی، از جمله شلیک به اتومبیلش، قرار گرفته که تا حدودی از انزجار حکومت و حامیانش از آن نامه نشات می گیرد.

در اولین جمعه پس از انتشار نامه، امامان جمعه شهرهای مختلف سخنان تندی علیه آقای کروبی بیان کردند که همگی نشان از یک حمله سازمان یافته داشت.

احمد علم الهدی، امام جمعه مشهد، آقای کروبی را “پیاده نظام دشمن و عامل استکبار” خواند و گفت که او با طرح این “اتهام های ناروا” می خواهد “آبروی نظام را در سطح ملی و بین المللی” ببرد.

آقای کروبی در پاسخ به این دسته از منتقدان، آنها را دین فروش خواند و گفت با این “فحاشی کردنها” از میدان بیرون نمی رود. میرحسین موسوی هم به یاری آقای کروبی آمد و ضمن تقدیر از تلاش او گفت:”آیا حکومت علاقه ندارد بداند دستان او با مردم چکار می کند؟”

با وجود این حملات، آقای کروبی همچنان پای حرفش ایستاده است.

خودسر یا سازمان یافته؟

کسانی که خود را قربانی تجاوز معرفی می کنند، بعد از مایوس شدن از قوه قضاییه، درصدد طرح شکایت خود در مراجع بین المللی هستند.

رضا معینی از سازمان گزارشگران بدون مرز می گوید که در یک سال اخیر، این سازمان چهار مورد تجاوز به زندانیان ایرانی را مستند کرده و به این نتیجه رسیده است که این اعمال توسط نیروهای خودسر صورت نگرفته است.

او به بی بی سی فارسی گفت: “این چهار مورد و سایر موارد دیگر نشانگر سیستماتیک و منظم بودن تجاوز در زندانهای ایران است. اگر اینها را در کنار آنچه درباره تعرضات جنسی و سوال و جوابهای خاصی که بویژه از زندانیان زن صورت می گیرد، بگذاریم، عملا یک نوع حرکت سیستماتیک دستگاه های امنیتی برای خرد کردن، برای شکستن، برای وادار به اعتراف کردن شکل می گیرد و این نوع شکنجه از سال ۱۹۹۴ به عنوان جنایت علیه بشریت شناخته می شود.”

آقای معینی می گوید که جمهوری اسلامی در رابطه با تجاوز به زندانیان، مظنون به جنایت علیه بشریت است و این پرونده باید در دادگاه های بین المللی مورد رسیدگی قرار بگیرد.