جوابيه دراویش گنابادی به توطئه هاي خبرگزاری های دولتی

چند روز قبل ، برخی رسانه های وابسته به دولت در اقدامی هماهنگ با جوسازی و شانتاژ ، دید وبازدید دوستانه جمعی از بزرگان جبهه ملی و نهضت ازادی ایران در ایام نوروز را تأویل به تدارک حمایت از جنبش سبز و رهبران

 


 

 

چند روز قبل ، برخی رسانه های وابسته به دولت در اقدامی هماهنگ با جوسازی و شانتاژ ، دید وبازدید دوستانه جمعی از بزرگان جبهه ملی و نهضت ازادی ایران در ایام نوروز را تأویل به تدارک حمایت از جنبش سبز و رهبران آن نمودند که مقاله حاضر پاسخی اجمالی به آن است :


آلزایمر سیاسی

بزرگش نخوانند اهل خرد                                                 که نام بزرگان به زشتی برد

چندی قبل محفل های خبری و زنجیره ای وابسته به مراکز قدرت که وظیفه بسترسازی سرکوب را برعهده دارند و با جوسازی، افکار عمومی را آماده پذیرش فاجعه می سازند در راستای سیاست ایجاد وخلق بحران، اقدام به انتشار اخباری نمودند که در پاسخ به هدایتگران این لمپن های رسانه ای ، باید گفت :

در حکومتهای مردمی و مبتنی بر اصول دمکراسی و مردمسالار، رقابت افراد و گروهها و جناحهای مختلف سیاسی ، قانونمند و تابع ضوابط و معیارهایی است که برآیند جابجایی عناصر سیاسی در حاکمیت و تحولات ناشی از آن، نهایتا در جهت اراده مردم و در راستای منافع ملی می باشد .

دلایل این امر نیز بسیار روشن است زیرا زیربنای فکری و رفتاری همه فعالان سیاسی با هر روش و منشی تابع اصولی مشترک و حیاتی همچون احترام به قانون وخواست ملت ،استقلال کشور، وحدت ملی و…..می باشد و در صورتیکه احیاناً فرد یا گروهی از این اصول تخطی کند، قانون وخصوصاً افکار عمومی جامعه با آن برخورد نموده و مانع می شوند.

امروز متاسفانه به دلیل بایکوت خبری و سانسور وکنترل وکانالیزه نمودن اخبار و حاکمیت جو پلیسی بر کشور، بر عملکرد یک جریان سیاسی که دولت را تشکیل داده است ، افکار عمومی نظارتی ندارد و قانون نیز بر پاشنه قدرت می چرخد و همچون موم در دست مجریان امور بوده ، جهت گیری آن را مشخص و معین می کنند و کلیه مراکز تصمیم گیرنده متحد و متفق ازدولت حمایت کرده و از خود واکنشی یکسان نشان می دهند و البته گاهی نیز اختلافات و تضادهایی خود نمایی می کند که بی اثر ومصنوعی و برای خالی نبودن عریضه است.

شوربختانه در این کشمکشها ضمن آنکه حقوق ملت ایران بیش از پیش لگد مال می شود داشته ها و سرمایه های تاریخی ،اقتصادی ، فرهنگی و…نیز نابود شده واثرات و تبعات این مالباختگی ملی، کشور را به فاجعه ای بزرگ سوق می دهد.

وقتی تلاش، فعالیت و از خود گذشتگی نیروهای صدیق جنبش مردمی در سال 1357 نادیده گرفته می شود ومقامات عالی رتبه نظام در اوایل انقلاب را که خود سهم بسزایی در پیروزی آن داشته اند محارب ،مرتد، و ضد انقلاب می خوانند وجماعتی سعی می کنند با نفی دیگران ، خویش را اثبات کنند ،آیا این زیر سئوال بردن ماهیت و اساس انقلاب نیست؟

هر چند حافظه تاریخی ملت ایران متاسفانه ضعیف است، اما ملت ما و خصوصاً نسل دوم و سوم انقلاب از خود نمی پرسند، چگونه است که عده ای ضد انقلاب ، رهبران انقلاب بوده اند ؟!

امروز صاحبان قدرت دم از انقلابی می زنند که در آن هیچ نقشی نداشته اند و مغز متفکرو ایدئولوگهای پشت پرده آنها نیز حتی با اساس انقلاب مخالف بودند.

امروز کسانی دم از خون شهداء و دفاع مقدس می زنند که در جبهه ها حضور نداشتند!؟ و…

گویا برنامه ریزان و هوچی گران دچارآلزایمر سیاسی شده اند . در خبر منتشر شده معلوم نیست دراویش گنابادی از رهبران جنبش سبز پول دریافت نموده اند یا به آنها پول داده اند. وحشت از دست دادن قدرت و حفظ آن برنامه ریزان سیاست حاکم را مبتلا به بیماری توهم توطئه کرده است تا آنجا که یک دید و بازدید دوستانه که به مناسبت عید نوروز انجام گرفته است را تأویل به براندازی می کند.

جناب آقای دکتر نورعلی تابنده قطب معزز دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی شخصیتی سیاسی بوده اند و هیچگاه دیده و شنیده نشده است که ایشان این موضوع را انکار نموده باشند و پس از قطبیت نیز به دلیل مسئولیت امری الهی در تربیت سالکان طریق معرفت از دخالت در امور کناره گرفته و برای ایشان فرصتی باقی نمی ماند که یک فعال سیاسی باشند اما ایشان در مقام یک رجل دینی هنوز هم اصرار بر اجرای قانون و تحقق عدالت واحترام به آزادی و اصرار بر مطالبات مردمی نسبت به حکومت را دارند و عملکرد ایشان نیز در طی سالیان متمادی مبارزه علیه ستم و ظلم نشان می دهد که آموزه های عرفانی و درویشی را در عمل بکار بسته اند و دوستان ایشان نیز انسانهای فرهیخته و وارسته ای هستند که تاریخ مبارزات ملت ایران به وجود آنها افتخار می کند.

آنروز که جناب آقای دکتر تابنده در دفاع از نهضت ملی مردم ایران و محکومیت کودتای 28 مرداد به رئیس جمهور آمریکا ژنرال آیزنهاور در سال 1336 با جمعی از دوستانشان نامه می نویسند، مدعیان امروز و استادان نوحه خوان آنها، در همان سالها عدالت طلبی و مبارزه با استبداد را به استناد احادیث کعب الاحباری و ابوهریره ای حرام مطلق اعلان می کردند و ارتباط با ساواک و همکاری با آن را واجب و کمک به ظهور امام زمان(عج) می دانستند و امروز همانها و شاگردان آنها رهروان مصدق را ضد انقلاب، مرتد و ضد دین می نامند.

آقایان با افترا وانتساب مفاخر سیاسی کشور به اجانب و تهمت ارتداد به جبهه ملی وضد دین خواندن عارفانی متقی و پرهیزگار که تجسم عینی دیانت هستند، سعی بر آن دارند که شان و آبرویی برای خود دست و پا کنند و با به خدمت گرفتن واژگانی که در حوزه دینی و اعتقادی کاربرد دارد عوام­فریبی نموده دین را به خدمت سیاست سرکوب گرفته با کشیدن نقاب تقدس بر خویش توجیه گر خشونت باشند .

باید دید تعزیه گردانان و سناریو نویسان سیاست، از انتشار اینگونه اخبار چه اهدافی را دنبال می کنند!! سرکوب و درگیری با دراویش گنابادی یا توطئه ای جدید علیه فعالان ملی – مذهبی و سرکوبی جنبش سبز ملت ایران ؟ !