نکاتی در بارۀ انتصاب شیخ صوفیان به سمت عالی شیخوخت دانشگاه الازهر

وقتی که کسانی خواسته یا ناخواسته مثل علمای وهابی رفتارمی کنند. همان کسانی که از مخالفان اصلی تقریب مذاهب اسلامی هستند ، مخالف تصوف هم می باشند.

 

 

 

سایت مجذوبان نور : درخبرها آمده بود که شیخ تازه ای برای دانشگاه الازهر مهمترین نهاد آموزشی و پژوهشی مذهبی در جهان اسلام منصوب شد0

چهل و ششمین شیخ این دانشگاه هزار ساله شیخ احمد طیب است که از حدود هفت سال پیش مدیریت دانشگاه الازهر را به عهده داشته است .دانشگاه الازهر در زمان فرمانروایی خلفای فاطمی بر مصر در قرن چهارم هجری (دهم میلادی)تآسیس شد واز همان زمان به عنوان نهاد رسمی آموزشهای اسلامی تعیین شد با اینکه خلفای فاطمی شیعه اسلامی بودند اما دانشگاه الازهراز همان آغاز نهادی سنـّی بود0 از سیصد سال پیش و در زمان حکومت خلفای عثمانی بر مصر، مقام شیخ الازهر از ریاست الازهر جداشد، رئیس دانشگاه الازهر،  مدیریت دانشگاه، را به عهده دارد و شیخ الازهر علاوه بر نظارت بر مدیریت دانشگاه ریاست شورای علمای دانشگاه را بر عهده دارد و از جایگاهی مذهبی به عنوان بلند پایه ترین مقام روحانی مصر برخوردار است ،حوزه نفوذ این مقام مذهبی، معمولاً از مرزهای مصر هم فراتر می رود و در سراسر کشورهای مسلمان سنی مذهب دارای اعتبار واهمیت است.

شیخ احمد طیب که در سن 66 سالگی به جای شیخ طنطاوی نشسته ،اهل استان قنا در جنوب مصر، دانش آموخته فلسفه اسلامی در سوربن(پاریس) است .او در دانشگاه الازهر فلسفه تدریس می کرد ونویسنده ومترجم آثاری در زمینه فلسفه اسلامی است. شیخ احمد طیب در سال2002به مقام مفتی رسید وتا سال بعد که به  ریاست دانشگاه الازهر رسیدعهده دار این مقام بود. شیخ احمد طیب به شخصیتی مذهبی و دانشگاهی شهرت دارد که از جدلهای سیاسی دوری می گزیند اما از لحاظ مذهبی، همچون شیخ طنطاوی، شیخ پیشین الازهر، اظهارنظرها وفتواهای جنجال بر انگیزی از او صادر شده است.

مخالفت با روبند وصدور دستورممنوعیت آن در دانشگاه الازهر ومؤسسات تابعه آن،  آخرین اقدام جنجال برانگیز شیخ فقید الازهربود.شیخ احمدطیب نیز در این زمینه با شیخ پیشین هم نظر است.

شیخ احمد طیب علاوه بر جایگاه دانشگاهی ومذهبی از شیوخ صوفیه نیز به شمار می رود وپیشوایی پیروان طریقت خلوتی احمدی در جنوب مصر را نیزاز پدرش، شیخ محمد به ارث برده که بنیانگذار این طریقت در شهر اسوان در جنوب مصر بود. خانواده شیخ احمد طیب خود را از سادات ونسل امام حسن می دانند.

طریقت خلوتیه ریشه ایرانی دارد، بنیانگذار آن ،شیخ سراج الدین عمر اهجی در قرن هشتم هجری (چهاردهم میلادی)در تبریز بود، این طریقت در آذربایجان و قفقاز رشد کرد اما با قدرت گرفتن صفویان دراین سرزمینها ، مرکزیت خلوتیه به آسیای صغیر انتقال یافت پس از آن با گسترش امپراتوری عثمانی ،طریقت خلوتیه هم در سرزمینهای این امپراتوری و از جمله مصر اهمیت و جایگاه برجسته ای یافت.

انتصاب یک شیخ صوفی از طریقه خلوتیه به عالیترین مقام مذهبی در میان اکثریت اهل سنت جهان ، فارغ از اینکه وی شخصا چگونه آدمی است و طریقه وی چیست، حائز توجه به نکاتی است که در زیر اشاره می شود :

1- تصّوف در میان مسلمانان نقش اصلی دارد و از اهمیت و مرجعیت دینی و فرهنگی ویژه ای برخوردار است و در واقع همان وجه اتصال مذاهب اسلامی با یکدیگر است که می تواند مسلمانان جهان را فارغ از مذاهب فقهی وکلامی آنها به هم متصل و متحد کند و عملاً هم در تاریخ شاهد آن بودیم. به عنوان مثال می توان استناد کرد به جریان تاسیس جمعیت تقریب مذاهب اسلامی که به همت مرحوم شیخ محمد تقی قمی از طرف شیعه از ایران و شیخ محمد شلتوت از طرف اهل سنت از مصر در سال 1326 شمسی انجام گرفت که مشایخ اهل تصوف و عرفان، حضرت آقای صالحعلیشاه در طریقه نعمت اللهی و شیخ عبدالحلیم محمود شیخ وقت طریقه شاذلی در مصر از بزرگترین حامیان و مشوّقان این اقدام بودند، ولی متاسفانه اهمیت این کار در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت و در توسعه آن اهتمام جدی نشد.

2- ارتباط صمیمانه فقها و عرفای اهل سنّـت بسیار محکم و مورد اتکا بوده است و همین ارتباط در تاریخ نشان داده که ثمرات بسیاری برای تقویت اسلام و روحیه ایمانی مسمانان داشته است. در تاریخ شیعه نیز بزرگان هر یک از این دو رشته ، فقه و عرفان ، اتحاد و اتفاق کامل داشته اند تا اینکه در اواخر دوره صفویه دست بیگانه وسیاست میان آنها جدایی افکند و به تدریج شدت یافت . حال آنکه علمای شیعه مثل سید طاوس ، سید حیدر آملی ، ابن فهد حلی ، قاضی نورالله شوشتری، شهیدین ، شیخ بهایی ، سید بحرالعلوم و شیخ مرتضی انصاری یا شخصا اهل تصوف و سلوک عرفانی بوده یا علاقه مند به آن بوده اند . از این رو بود که تا قبل از دوره صفویه هیچ کتاب یا مطلب مستقلی علمای شیعه بر ضدّ تصوف ننوشتند. در حالی که بعضی علمای اهل سنت مثل ابن تیمیه یا ابن جوزی علیه تصوف کتاب نوشته بودند. یکی از علل اصلی سقوط حکومت صفویه جدایی میان بزرگان این دو رشته بود.

3- اینکه بالاترین مقام مذهبی اهل سنت را یک شیخ صوفی به عهده گرفته است در مصر بی سابقه نیست. قبل از شیخ احمد طیب ، شیخ عبد الحلیم محمود (1910 – 1978 میلادی) که شیخ طریقه شاذلیه و صاحب تألیفات بسیاری  در تصوف نیز بوده ، همین سمت را در سال 1973 احراز کرد. همو بود که می گفت برای ترویج روحیه ایمانی و تقویت  اخلاق اسلامی باید از تعالیم تصوف مدد جست . شیخ عبدالحلیم از زمره علمای الازهر بود که فتوای تاریخی شیخ محمود شلتوت رئیس وقت دانشگاه الازهر درباره جواز عمل و التزام به مذهب شیعه دوازده امامی را که در 17 ربیع الاول سال 1378 قمری صادر شد تاکید کرد. وی همچنین در پاسخ سوال فردی که شیعیان را خارج از اسلام می دانست و آنها را رافضی خطاب می نمود ، چنین فتوا داد : « شیعه دوازده امامی و زیدیه ، مسلمان هستند ، و خارج از اسلام نیستند و در آنچه می گویند تقوای خدا را رعایت کنید ».

4- دانشگاه الازهرمهمترین حوزه مذهبی مسلمانان اهل سنت است و شیخوخت عالی الازهر، یک مقام مذهبی متبّع فقط برای مسلمانان مصر نیست بلکه برای بخش اعظم مسلمانان اهل سنت جهان ، مرجعیت تامّ دارد. در واقع مخالفان اصلی این مقام در عالم سنی مذهب ، علمای وهابی هستند و همین علما مخالفان اصلی تشیع و تصوف ، هر دو ، هستند.با توجه  به اینکه اکثریت قریب به اتفاق سلسله های صوفیه از جمله سلسله خلوتیه که شیخ احمد طیب ، رهبر فعلی آن است، منشأ ایرانی دارند، اکنون که جانب علمای سلفی وهابی با ایران علناً دشمنی
می شود و وهابیون از مخالفان اصلی تقریب بین مذاهب اسلامی هستند و بعضاً مذهب شیعه را طرد و شیعیان را تکفیر می کنند ، اهمیت تصوف در ایران و نقش کلیدی آن در مقابه با دشمن مشترک، نمایان می شود. شاهد صدق این مقال، عکس العمل تند شورای عالی صوفیه در مصر در سال 1387 شمسی است نسبت به سخنان ضد شیعی شیخ یوسف قرضاوی و اینکه از وی خواستند از ریاست اتحادیه جهانی علمای مسلمان استعفا کند یا اینکه از شیعیان و صوفیان عذر خواهی کند. قرضاوی رسما در فتوای شیخ شلتوت در مورد به رسمیت شناختن مذهب شیعه تشکیک و بلکه آن را رد کرده بود. این نکته ای است که بیش از همه بایدمورد توجه دلسوزان شیعی در ایران قرار گیرد . بخصوص وقتی که کسانی خواسته یا ناخواسته مثل علمای وهابی رفتارمی کنند. همان کسانی که از مخالفان اصلی تقریب مذاهب اسلامی هستند ، مخالف تصوف هم می باشند.