نامه به ژنرال آیزنهاور رئیس جمهور امریکا در سال 1959

 

یک اقدام سیاسی در خارج از کشور

در سال 1336 بعد از تنظیم امور شغلی مقدمات سفر به خارج از کشور را به منظور ادامه ی تحصیل فراهم ساختم . بعضی از دوستان نزدیک استقبال زیادی از این نظر ننمودند ولی دکتر خنجی به تشویق من پرداخت و مرا به ادامه ی تحصیل در خارج از ایران ( کشور فرانسه ) مصمم ساخت . در مدتی که در شهر پاریس اقامت داشتم به فعالیت سیاسی نپرداختم و بیشتر اوقات را مصروف امور تحصیلی و قسمتی را نیز صرف مطالعات سیاسی و اجتماعی کردم .

از معاشرتهای متفرقه به طور کلی پرهیز داشتم و فقط با بعضی از دوستان قدیم که در دانشکده ی حقوق پاریس برخورد نمودم ارتباط برقرار ساختم . یکی از این دوستان منیر الدین حجتی امامی قاضی دادگستری بود . حجتی امامی از سال 1330 در فعالیتهای نهضت ملی مشارکت داشت و در بیشتر تظاهرات حضور پیدا می کرد و مسائل سیاسی آن دوران را با علاقه مندی و حساسیت خاص تعقیب می نمود و چون منزل ما در نزدیکی یکدیگر قرار داشت برخورد و دوستی ما به طور مداوم ادامه یافت .  در دانشکده ی حقوق پاریس به وسیله ی حجتی امامی با نور علی تابنده که او نیز از قضات وزین دادگستری بود آشنایی پیدا کردم .

پس از مدتی به علت همفکری سیاسی و تفاهم اخلاقی ، صمیمیت و دوستی خاصی بین ما ایجاد شد . در مدت کوتاهی به ارزش شخصیت و فضائل اخلاقی نور علی تابنده نیز واقف شدم و از دوستی و معاشرت آنها بهره می بردم .

در سال 1959 در پاریس اعلام شد که ژنرال آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا به پاریس خواهد آمد و چندین روز در آن شهر اقامت خواهد کرد . پس از مشورت به اتفاق حجتی و تابنده تصمیم گرفتیم اقدامی به عمل آوریم و رئیس جمهوری امریکا را از وضع کشور ایران و نتایج عملیاتی که دولت آمریکا با اجرای طرح کودتای 28 مرداد علیه ملت ایران انجام داده است آگاه گردانیم .

در نامه ای که بدین منظور برای دکتر خنجی ارسال داشتم از او خواستم در این باره با اللهیار  صالح مشورت نماید و در صورتی که ایشان این امر را مورد تایید قرار دادند متن نامه ای را با نظر ایشان به عنوان رئیس جمهور آمریکا تهیه و برای من ارسال نماید  .

دکتر خنجی در پاسخ نوشت که اللهیار صالح این اقدام را تأیید و توصیه کرده است منتهی تهیه ی متن نامه و چگونگی تنظیم آن را به شما واگذار نموده است .

به اتفاق حجتی و تابنده به تنظیم یک نامه ی نسبتاً مشروح اقدام کردیم .

در این نامه پس از اشاره به سوابق روابط ایران و امریکا و کمکهایی که دولت و مردم امریکا در اوایل قرن حاضر نسبت به دولت و ملت ایران انجام دادند ، و موجبات خوشبینی مردم ایران را نسبت به امریکاییها در آن زمان فراهم ساختند ، آنگاه به چگونگی سیاست امریکا نسبت به دولت نهضت ملی و مشارکت در طرح ریزی و اجرای کودتای 28 مرداد علیه ملت ایران پرداختیم و نتایج مضر و تاسف آوری را که اقدامات دولت امریکا علیه ملت ایران به بار آورده ، برشمردیم . سپس مشخصات نهضت ملی ایران و هدفهای آن را یکایک توضیح دادیم و اشاره کردیم که اقدامات دولت امریکا علیه ملت ایران و حمایت از دولت انگلیس و هیئت حاکمه ی فاسد و مزدور عامل آنها نه تنها به رستاخیز یک ملت باستانی در راه استقلال و آزادی لطمات جبران ناپذیری وارد ساخت بلکه عواقب زیان بار آن ، هم در حال حاضر و هم در دراز مدت ، متوجه دولت امریکا نیز خواهد گردید . در قسمت آخر به تشریح وضع اسفبار کشور در آن سال پرداختیم و نشان دادیم که دولتهای پس از کودتا ، به جز در امر واگذاری منابع نفتی ایران به کنسرسیوم بین المللی ، در سایر اقدامات خود با شکست قطعی مواجه شده اند .

در پایان نامه به رئیس جمهوری امریکا اعلام داشتیم که ملت ایران انتظار دارد دولت امریکا از این سیاست دست بردارد و از ادامه ی حمایت یک حکومت فاسد و ضد مردمی و تحمیل آن به ملت ایران خودداری کند .

پس از مشورت با یکدیگر به این نتیجه رسیدیم که مراجعه و تماس با سفارت امریکا به منظور تسلیم نامه و مذاکره درباره ی آن عملی نبوده و ممکن است پس از اطلاع از مفاد آن از دریافت نامه خودداری نمایند .

مصلحت آن دیدیم که نامه را از طریق پست سریع السیر ( پنوماتیک ) که ظرف کمتر از دو ساعت به مقصد می رسید ارسال داریم . اگر نامه فوری به دست رئیس جمهور امریکا نرسد با توجه به شرایط حاکم بر محیط سیاسی فرانسه لااقل مشاورین نزدیک او از متن آن مطلع خواهند شد و ممکن است خلاصه ی آن را به اطلاع وی برسانند .

امضای نامه را « دانشجویان طرفدار نهضت ملی ایران در فرانسه » گذاشتیم و به ترجمه ی آن به زبان فرانسه پرداختیم . در ترجمه به زبان فرانسه نور علی تابنده بیشترین زحمت را متحمل شد و تحریر آن به صورت دست نویس به خط اینجانب انجام گردید .

در سال بعد تغییراتی در سیاست امریکا در قبال هیئت حاکمه ی ایران پدیدار گردید و نشانه هایی از فشارهای آن دولت برای اصلاحات اداری و اقتصادی به دولت ایران به چشم می خورد .

گرچه این تغییر سیاست به حدی نبود که علامت تغییر موضع  سیاسی آمریکا در برابر واقعیت مسائل اصلی ایران تلقی شود و در چارچوب و محدوده ی هیئت حاکمه باقی ماند و سیاست امریکا در دو دهه ی بعدی به روال گذشته ادامه یافت ولی آیا نامه ی ارسالی ما در این تغییر نسبی تأثیر داشته یا نه موضوعی بود که ما هیچ وقت از آن اطلاعی نیافتیم .

منبع:صفحه 226 و 227 از کتاب رویداد ها و داوری – خاطرات مسعود حجازی

سایت مجذوبان نور