گنجینهٔ سخن

ganjine sokhan

شیخ محله می گفت: اول دیدن است، بعد از آن گفت و شنود، چنانکه سلطان را همه می‌بینند، و لیکن خاص آن کس است که با وی سخن گوید.
فرمود: این کژ است و رسواست و باز گونه است.
موسی، علیه‌السلام، گفت و شنود و، بعد از آن، دیدار می‌طلبید.
مقامِ گفت، آنِ موسی، و مقامِ دیدار از آنِ محمد، صلی الله علیه و سلم. پس آن سخن چون راست آید و چون باشد؟

مولانا / فیه ما فیه

***********

گر عشق نبودی و غم عشق نبودی                    چندين سخن نغز که گفتی که شنودی

 ور باد نبودی که سر زلف ربودی                    رخسارهٔ معشوق به عاشق که نمودی

اولین مخلوق خدا، عقل است و این گوهر سه صفت دارد:
۱) شناخت حق 
۲) شناخت خود 
۳) شناخت آن که مخلوقی محدود است.

صفت این سه به ترتیب عبارت است از:
۱) حسن یا نیکویی و زیبایی
۲ ) عشق یا مهر 
۳) حزن یا اندوه که از یک چشمه پدید آمده‌اند و برادران هم‌اند.

شهاب‌الدین سهروردی / فی حقیقة العشق

***********

هنگام مواجه شدن با ابلهان فقط یک راه برای نشان دادنِ عقل وجود دارد و آن این است که با آنان هم‌کلام نشویم.

آرتور شوپنهاور

***********

چرا…؟!

ضربه خوردیم و شکستیم و نگفتیم چرا؟!

ما دهان از گله بستیم و نگفتیم چرا؟!

جای «بنشین» و «بفرما»، «بتمرگی» گفتند..!

ما شنیدیم و نشستیم و نگفتیم چرا؟

«تو» نگفتیم و «شما»یی نشنیدیم و هنوز

 ساده مثل کف دستیم و نگفتیم چرا؟!

دل سپردیم به آن «دال» سر دشمن و دوست

 دشمن و دوست پرستیم و نگفتیم چرا؟!

چه «چراها» که شنیدیم و ندانیم چرا؟

ما همین بوده و هستیم و نگفتیم چرا؟

سیمین بهبهانی

***********

نادرستی یک حکم باعث نمی‌شود که آن حکم را رد کنیم، احکام نادرست برای زندگی بشری ضروری است و رد کردن آنها به معنای رد کردن زندگی است.

نیچه

***********

دو چیز انسانیت را در وجود انسان‌ها از بین می‌برد:
فریاد، وقتی باید سکوت کرد
سکوت، وقتی باید فریاد زد

برتراند راسل