قتل از روی ترحم

e170d086 7c7c 4075 8b76 b228537b9b6fشخصی را تصور کنید که ادامه‌ی زندگی برایش سخت و دشوار است، از پسِ مخارج سنگین دارو و بستری بودن در بیمارستان بر نمی‌آید، احساس بیهودگی و سربار دیگران بودن لحظه‌ای ر‌هایش نمی‌کند، احساس می‌کند به طور کامل مرتبه و ارزش خود را از دست داده است و به این نتیجه می‌رسد که تنها راه نجاتِ وی مرگ است. در این حالت از شما درخواست می‌کند با قطع راه درمان یا تزریق دارو که علامت حیاتی ادامه‌ی زندگی اوست به زندگانی وی پایان دهید. در این صورت عکس‌العمل شما چیست؟ در صورتی که به این درخواست بیمار پاسخ مثبت دهید با پدیده‌ای به نام «اتانازی» روبه‌رو می‌شویم. اتانازی واژه‌ای یونانی و به معنای مرگ خوب است و در زبان پارسی به آن قتل از روی ترحم نیز گفته می‌شود. پدیده‌ی اتانازی در سال‌های اخیر در سراسر جهان بسیار مطرح بوده و به‌خصوص در کشورهای غربی همیشه همایش‌های مختلفی در نقد اتانازی برگزار می‌شود. آنچه مسلم است کشورهای تابع نظام کامن لا (کشورهایی که قانون نوشته ندارند) هیچگونه حمایت قانونی از این پدیده به عمل نمی‌آورند و همین باعث شده سازمان‌های مردم‌نهادِ مختلفی همانند انجمن اتانازیا و انجمن خروج در انگلستان با هدف حمایت از این‌گونه قتل‌ها تشکیل شده که اعضای آن را به طور عموم پزشکان، قضات و… تشکیل می‌دهند.

نکته‌ای که خالی از لطف نیست این است که هم‌اکنون در کشورهای هلند و ایالت ارِگان امریکا قانونِ اتانازی تصویب شده و بنابراین مرتکبان آن تحت پیگرد قانونی قرار نمی‌گیرند.

متن این ماده واحده به این صورت است: «بیمارانی که از درد و عذابِ بیماری لاعلاج رنج می‌برند می‌توانند با اراده و سلامت عقل، خواهانِ پایان دادن به زندگی دردناک خود باشند و از این پس پزشکانی که بنا به درخواست بیمارانِ خود با تزریق مواد مرگ‌زا به رنج بیمار پایان می‌دهند تحت پیگرد قانونی قرار نخواهند گرفت».

همچنین در کشور سوئیس قوه‌ی مقننه وارد عمل شد و قتل از روی ترحم را هم مورد توجه قرار داد. محتوای قانونِ تصویب‌شده در کشور سوئیس این‌گونه بود که انگیزه‌ی مرتکبِ جرم را در میزان مجازات تأثیر می‌داد، به این مفهوم که اگر کسی با انگیزه‌ی خیرخواهانه و دلسوزی و ترحم به درخواست بیمار مبنی بر رهانیدن او از رنج بسیار از طریق مرگ مبادرت به این امر ورزد، نسبت به کسی که با انگیزه‌ی انتقام یا قصد قتل یا حتی عصبانیت مرتکب قتل می‌شود شامل مجازاتِ تخفیف‌یافته‌تری است و در این حالت با تأسیس نهادی، یک جرم مجزا با مجازات جداگانه‌ای در نظر گرفتند که در مقایسه با مجازات قتلِ عمدی از مجازات سبک‌تری برخوردار است. در کشورهای بلژیک و لوکزامبورگ هم نمونه‌ای از موارد فوق یافت می‌شود. اما از دیدگاه دین مبین اسلام قتل از روی ترحم به طور کامل مردود است زیرا اعتقاد بر این است که حیاتِ انسان به عنوان امانتی در دست انسان است و انسان مالک حیات خویش نیست که بتواند آن را ساقط کند، بر همین اساس اسلام حق مرگ را برای انسان به رسمیت نمی‌شناسد (آیه ۱۵۱ سوره انعام و آیه ۲۹ سوره نساء). بنابراین از دیدگاه اسلام و فقها اگر شخصی با انگیزه‌ی دلسوزانه و ترحم هم به حیات یک انسان پایان دهد حرام است و مشمول گناه قتل نفس می‌شود و صرف رضایت مقتول نمی‌تواند سبب از بین رفتن حرمتِ کشتن نفس انسان باشد.

اتانازی در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۰

اتانازی به چند روش اتفاق می‌افتد:
– گاهی ممکن است بیمار در شرایطی باشد که آگاهانه بتواند در مورد مسائل خود تصمیم‌گیری کند و خودش خواهانِ پایان زندگی شود (فعال داوطلبانه).
– گاهی بیمار شرایط لازم برای تصمیم‌گیری در مورد پایان زندگیش را ندارد به عنوان مثال بیمار در بیهوشی است و پزشک کمیته اخلاق یا اولیای بیمار نسبت به آن تصمیم‌گیری می‌کنند (فعال غیر داوطلبانه).
– گاهی بیمار قدرت تصمیم‌گیری نسبت به وضعیت خود را دارد اما دیگران وی را مجبور به تصمیم‌گیری نسبت به مرگ می‌کنند (فعال اجباری).
– در مواردی بیمار به عمد اقدام به درمان نمی‌کند تا مرگش سریع‌تر اتفاق بیفتد در این زمینه می‌توان به خودکشی یا مساعدت دیگران به‌خصوص پزشک اشاره کرد (غیر فعال داوطلبانه).
– و در ‌‌نهایت اینکه بیماران شرایط بسیار حادی دارند و پزشکان هم مطمئن هستند که درمان آن‌ها امکان‌پذیر نیست از این رو بدون رضایتِ بیمار درمان را قطع می‌کنند (غیر فعال غیر داوطلبانه).

قبل از ورود به این بحث که موضع قانون مجازات اسلامی در کشورمان به چه نحو است ذکر این نکته ضروری است که در زمینه‌ی پذیرش قتل از روی ترحم و نپذیرفتن آن اختلاف‌ نظر وجود دارد.
موافقانِ پذیرش قتل از روی ترحم بر این باورند که با توجه به استقلال فردی و اصل خودرفتاری و کاهش رنج انسانی می‌توان قتل از روی ترحم را مورد پذیرش قرار داد.
اما مخالفان، بر مبنای رابطه‌ی اخلاقی میان پزشک و بیمار و این که پزشک از لحاظ اخلاقی معتقد به انجام این عمل است معتقدند پذیرش قتل از روی ترحم با سوء‌استفاده‌های زیادی همراه خواهد بود. عامل اصلی مخالفت این دسته هم مذهب و نظریه‌ی فقها و ادیان آسمانی است که خودکشی را مورد نکوهش قرار داده‌اند چرا که زندگی را هدیه و موهبتی الهی می‌دانند و همان‌طور که توضیح داده شده اسلام حقِ مرگ را برای انسان به رسمیت نمی‌شناسد. با استناد به این نظریه در نظام حقوقی ایران قتل از روی ترحم یا اتانازی به طور عموم به‌عنوان قتل عمدی شناخته می‌شود که مجازات قصاص را در پی خواهد داشت. اما به نظرِ نگارنده با توجه به بررسی انواع اتانازی می‌توان با استناد به قانون در مواردی که بیمار، آگاهیِ لازم نسبت به شرایط خود را دارد نسبت به زمانی که خودِ بیمار از پزشک می‌خواهد که با قطع کردن راه درمان روند مرگ وی را تسریع بخشد باید قائل به تفکیک بود. 

گاهی عمل پزشک سبب مرگ مستقیم بیمار را فراهم می‌کند که در این مرحله با استناد به ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی محکومیت پزشک به قصاص نفس محتمل به نظر می‌رسد اما گاهی بیمار به علت شرایط بیماری آخرین لحظات زندگی‌اش را می‌گذراند، یعنی اگر پزشک راهِ درمان بیمار را قطع نکند، وی دچار مرگ مغزی می‌شود. در این حالت پر واضح است سقوط مجازات پزشک از قصاص نفس به ماده ۳۷۲ قطعی به نظر می‌رسد. این ماده عنوان می‌کند: «هر‌گاه کسی آسیبی به شخصی وارد کند به‌گونه‌ای که وی را در حکم مرده قرار دهد و تنها آخرین رمق حیات زندگیش در او باقی بماند، در این حالت دیگری با انجام رفتاری به حیات غیرمستقر او پایان دهد، نفر نخست قصاص می‌گردد و نفر دوم تنها به مجازات جنایت بر میت محکوم می‌گردد.» البته نباید از نظر دور داشت که در صورت انجام جرم در صورتی که ترس از ارتکاب مجدد جرم یا عمل وی موجب اخلال در نظم جامعه باشد دادگاه می‌تواند مرتکب جرم را به ۳ تا ۱۰ سال حبس محکوم کند. همین روند در اتانازی غیرفعال داوطلبانه هم جاری خواهد بود. در مورد اتانازی فعال اجباری هم به طور کامل مشخص است که اجبار بیمار به مرگ به طور قطع مجازات قصاص نفس را در پی خواهد داشت. در مواردی هم بیمار قصد خودکشی دارد و در این راه پزشکان و… مساعدت لازم را با وی می‌کنند، اگرچه خودکشی در دین اسلام مورد نکوهشِ بسیار زیادی قرار گرفته اما از نظر قانونِ مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۰ خودکشی جرم نیست پس مساعدت لازم به بیمار برای خودکشی هم جرم نیست.

در پایان باید در نظر داشت که با توجه به قانون مجازات اسلامی و با استناد به اصل تفسیر به نفع متهم و از طرفی با توجه به قداست حیات انسانی از دیدگاه الهی همواره باید به درمان بیمار امیدوار بود. نگارنده معتقد است قانونگذارِ ما می‌بایست میان کسی که با رضایت و گاهی التماسِ بیمار یا نزدیکانِ وی و از روی ترحم و عطوفت، دیگری را کشته است و کسی که با انگیزه‌ی انتقام و قصد قتل، اقدام به گرفتن نفس از دیگری می‌کند تفکیک قائل شد. با توجه به اینکه انگیزه‌ی شرافتمندانه در قتل می‌تواند به‌عنوان یک عامل مخففه در مجازات مجرم مورد توجه قرار گیرد اما باید در نظر گرفت که این تخفیف مواردی که اتانازی را در قالب قصاص و دیه مطرح می‌کند در بر نمی‌گیرد. بنابراین به نظر می‌رسد قانونِ کشور ما با وجود تصویب و اجرای قانون مجازات اسلامی جدید همچنان در بحث اتانازی یا قتل از روی ترحم با ضعف‌های گسترده‌ای روبه‌روست و قانونگذاران محترم مجلس شورای اسلامی می‌بایست با توجه به دیدگاه‌های حقوقی مختلف به قانونگذاری در این زمینه بپردازند.

محمدرضا آرامش
مدرس دانشگاه