سالروز بزرگداشت سهروردی: شیخ اشراق و اقتدار فلسفه و حکمت

Imageشیخ اشراق در نظر بزرگان حکمت و فلسفه از مقام و منزلت والایی برخوردار است. قاطبه این بزرگان او را در حکمت و فلسفه یگانه و سرآمد روزگارش می‌دانند، در مباحث فقه و اصول نیز در مذهب خود صاحبنظر و در بحث و مجادله دارای قدرت فراوان و در سلوک عرفانی نیز صاحب کرامات و مکاشفات بود.

زنجان – خبرگزاری مهر : امروز سه شنبه هشتم مرداد ماه روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی است، مردی که فلسفه اشراق را پایه‌گذاری کرد و تاریخ فلسفه و حکمت را اقتدار و جلا بخشید.

سهروردی یکی از قله‌های تفکر فلسفی در سرزمین ایران است. او سعی وافر داشت تا حکمت اسلامی را با حکمت معنوی پیش از اسلام جمع کند و در تحقق این امر تلاشهای بسیاری کرد. 

شیخ شهاب الدین سهروردی معروف به شیخ اشراق در سال 549 هجری قمری در سهرورد از توابع شهرستان زنجان دیده به جهان گشود.

شیخ شهاب الدین ابوالفتوح یحیی سهروردی، معروف به «شیخ اشراق»، شهاب مقتول و شیخ مقتول، «مؤسس حکمت اشراق» و از حکمای بزرگ اسلام در قرن 6 میلادی (587 هـجری قمری) است. شیخ اشراق، حکمت و اصول فقه را در مراغه نزد مجدالدین جیلی، که استاد امام فخر رازی نیز بود، فرا گرفت و در حکمت تبحر و احاطه تمام یافت سپس به تفکر و ریاضت پرداخت و چند سالی را در عراق و شام به سیاحت و مطالعه گذراند،‌ چنانکه مشهور است در علوم غریبه نیز متبحر شد.

تولد فلسفه در اسلام هرچند در مقایسه با مغرب زمین دیر هنگام بود، اما بی‌تردید اهتمام فوق‌العاده اسلام به فراگیری دانش و حکمت و نیز ذوق، فراست و هوشمندی مسلمانان، خاصه ایرانیان در همان اوان تولدش توانست دانش حکمی و فلسفی را در جایگاه بسیار شایسته‌ای بنشاند و جانهای تشنه حکمت و معرفت را نه تنها در منطقه جغرافیایی اسلام، بلکه حتی در مغرب زمین، برای قرنها سیراب سازد. 

نظام فلسفی مشاء که بیشتر بازتاب اندیشه‌های فلسفی ارسطو بود در همان قرون اولیه توسط دانشمند نام آور و پرآوازه اسلامی «ابن سینا» پایه گذاری و سپس توسط پیروان دیگر حکمت مشاء روزبه روز فربه‌تر شد.

چندی بعد دانشمندان بزرگ دیگری چون ابوحامد غزالی، ابوالبرکات بغدادی و فخر رازی ظهور کردند و فلسفه مشاء را مورد نقادیهای جدی و موشکافانه خود قرار دادند در این ارتباط سهم حکیم فرید شیخ شهاب الدین سهروردی از همه بیشتر است. این فیلسوف جوان که برخی او را «لب الفلاسفه» لقب داده‌اند، توانست در زمان کوتاهی، ضمن بررسی انتقادی نظام فلسفی مشاء و تحت تأثیر افکار افلاطون، نو افلاطونیان و نیز حکمای ایران باستان پایه‌های نظام فلسفی دیگری را در برابر «فلسفه مشاء»‌ بنام «حکمت اشراق» بنیان نهد و به تحکیم این بنای رفیع همت گمارد.

این فیلسوف جوان، بدین شکل، تقابل دو هزار ساله فلسفه افلاطون و ارسطو را که در یونان قدیم در جریان بود، به گونه‌ای دیگر وارد حوزه فلسفه اسلامی کرد.

مقام علمی و عرفانی شیخ اشراق

شیخ اشراق در نظر بزرگان حکمت و فلسفه از مقام و منزلت والایی برخوردار است. قاطبه این بزرگان او را در حکمت و فلسفه یگانه و سرآمد روزگارش می‌دانند، در مباحث فقه و اصول نیز در مذهب خود صاحبنظر و در بحث و مجادله دارای قدرت فراوان و در سلوک عرفانی نیز صاحب کرامات و مکاشفات بود.

شیخ فخرالدین مادینی استاد وی نیز شیخ را چنین می‌ستاید: «من در زمان خودم احدی را مانند او نیافتم اما از شدت فراست و هوشمندی و بی‌احتیاطی‌اش در حفظ اسرار بر وی بیمناکم»

«شمس الدین محمد بن شهرزوری» شارح دیگر حکمت الاشراق که خود از بزرگان حکمت و فلسفه است از او به «لب الفلاسفه» یاد کرده است.

مکتب فلسفی شیخ اشراق

نظام فلسفی سهروردی بیشتر بر اشراق ، مکاشفه و اصول کشفی ذوقی بنا شده است، سیر و سلوک و شهودات درونی از مهمترین عناصر نظام فلسفی وی به شمار می‌رود.

شیخ اشراق، نظام فلسفی مشاء را ( که خود از آن به حکمت بحثی تعبیر می‌کند) در رسیدن به حقائق هستی بسیار ناتوان می‌داند او در مقدماتش بر حکمت الاشراق می‌نویسد: «کسی که طالب روش بحثی در حکمت است باید طریقه مشائین را بپیماید که در این جهت محکم و نیکو نوشته شده است. در این صورت ما با او سخنی در قواعد اشراقی نداریم».

 از این رو سهروردی در بررسی‌های انتقادی خویش مهمترین مبانی و اصول حکمت مشاء را در نهایت دقت و ظرافت به نقد کشیده است.

محور اصلی مباحث حکمت اشراق را نور تشکیل می‌دهد که بسان رشته‌ای محکم تمامی مسائل آن را به بند کشیده است.

آثار و تألیفات شیخ اشراق

از شیخ اشراق کتب، مقالات، رساله‌ها، ترجمه‌ها و تحریرها و شرح‌های بسیاری به عربی و فارسی بر جای مانده که مهمترین آنها کتابهای حکمت الاشراق، مطارحات، مقاومات و تلویحات و رساله‌ها هبا کل النور است اما در این میان «حکمه الاشراق» مانند نگینی در میان آثار شیخ اشراق می‌درخشد و شروح مهمی نیز بر آن نگاشته شده و صدرالمتألهین شیرازی، بنیانگذار «حکمت متعالیه» نیز با تعلیقه‌های ارزشمند خود بر ارزش و عظمت آن افزوده است.

استاد سید حسین نصر  درباره سهرودی می گوید«… او چون شهابی زودگذر طی عمری کوتاه آسمان معرفت اسلامی را با نور خود برافروخت اما چون ستاره حیات او زود افول کرد نوری که از خود باقی گذاشت که تا به امروز تلألو خود را حفظ کرده و بر سیمای تفکر اسلامی و به ویژه ا اندیشه اسلامی ایرانی می‌درخشد.

سهروردی زود از جهان رخت بربست ولی حکمت اشراق وی طی هشتصد سال همواره افق مشرق زمین را نورانی ساخته و شرق را متوجه رسالت معنوی خود ساخته است . 

شیخ اشراق پس از پشت سر گذاشتن عمر کوتاه خود در سال 587 در حالی که فقط 38 سال داشت به توطئه و دسیسه جمعی متعصب و متصلب به قتل رسید . هرچند خورشید اندیشه او همچنان در آسمان حکمت و معرفت نورافشانی می کند. فلسفه در مشرق زمین پس از شهادت سهروردی همچنان به راه خود ادامه داد تا اینکه چندی بعد در شعاع اندیشه‌های ناب و متعالی صدرالمتألهین شیرازی قرار گرفت.