مجذوبان نور - پایگاه خبری دراویش گنابادی

Tag: طنز

برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.

حکایات و لطایف

روزی سه ملا با هم خربزه می‌خوردند و فقیری طرف دیگری آنها را نظاره می‌نمود، برای آنکه هیچ کدام

Read More

حکایات و لطایف

زن کامل: ملانصرالدین با دوستی صحبت می‌کرد. – خب! ملا هیچ وقت به فکر ازدواج افتاده‌ای؟ملانصرالدین پاسخ داد: «فکر کرده‌ام.

Read More

حکایات و لطایف

ماست و خیار ناصرالدین شاهی: می‌گویند در زمان ناصرالدین شاه، روزی امیرکبیر که از حیف و میل سفره‌های خوراکِ

Read More

حکایات و لطایف

روزی مُزبِّد بر در مسجدی ایستاده بود. مؤذن بانگ اذان برداشت که: «حی َّ‌علی الصلاة: بشتابید برای نماز» و مردم به انبوه

Read More

حکایات و لطایف

روزی ملانصرالدین در مجلسی نشسته بود. از ملا پرسیدند: خورشید بهتر است یا ماه؟ ملانصرالدین قیافهٔ متفکرانه‌ای به خود گرفت و

Read More

حکایات و لطایف

بوسعيد و سنگ آسيا: ابوسعيد ابوالخير از كنار آسيابى مى‌گذشت، ساعتى ايستاد و نگريست و گفت: آسيا، چه خوب

Read More

حکایات و لطایف

عشق مجازى: هر كه به غير از ذات معشوق به هرچه دل بندد آن عشق، مجازى است. عشق به

Read More

ملا و خرش

روزی ملانصرالدین الاغ خود را با زحمت فراوان به پشت‌بام برد !. بعد از مدتی خواست او را پایین

Read More

ملا و خرش

روزی ملانصرالدین الاغ خود را با زحمت فراوان به پشت‌بام برد !. بعد از مدتی خواست او را پایین

Read More
Stay Connected
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipiscing elit eiusmod tempor ncididunt ut labore et dolore magna