Tag: تصوّف

تشيّع و تصوّف و عرفان – حاج دكتر نورعلى تابنده (مجذوبعلیشاه)

رَبِّ اشْرَحْ لى صَدْرى و يَسِّرْلى اَمْرى وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِن لِسانى يَفْقَهوا قَوْلى. در مورد تشيّع و تصوّف (دو لغت در واقع براى يک حقيقت) محقّقين جديد به‌‏خصوص غربى‏‌ها اشتباهات فراوانى دارند. اين اشتباهات سهواً يا عمدى است؛ به‏‌واسطه اين كه از اوّل، مأموريت بعضى از آنها ايجاد فساد در داخل تشيّع و ايجاد تفرقه در داخل اسلام بوده است و همچنين براى آگاه كردن دستگاه‌‏هاى استعمارى خودشان؛ بسيارى هم از روى خلوص نيّت به […]

ملامتیان و فتوّتیان

با آنكه تحقیقات بسیار گسترده‌یی درباره‌ی تصوّف و جریان‌های مختلف فكری آن به زبان‌های اروپایی و شرقی به عمل آمده و در دهه‌های اخیر مقالات علمی در این باب كم نبوده است، اما فی‌الواقع تألیفات خاصی كه به تجزیه و تحلیل معتقدات و ریشه‌‌های تاریخی و اجتماعی هر جریانی بپردازد، در میان انبوه این كتاب‌ها و مقالات اندک است. برخی از پژوهشگران بر اساس دیدگاه خاصی كه داشته‌اند كوشیده‌اند تنها به نكاتی بپردازند كه با […]

تصوّف در قرن هفتم‏

حمله‌ی مغول (در ۶۱۶ ه) به ایران، نظم و ترتیبِ بسیارى از امور را درهم ریخت. اثر این تهاجم، به سرعت در همه جا و همه چیز پدیدار گشت و موجبات انحطاط عقلى و اجتماعى را فراهم آورد. تصوّف هم که یک حرکت فکرى دینی بود، از آسیب این یورش مصون نماند. در این حمله است که دو تن از صوفیان مشهور آن عصر، شیخ نجم‌الدّین کبرى (مقتول ۶۱۸ ه) و شیخ فریدالدّین عطار (۵۴۰- […]

عرفان و تصوّف در گسترهٔ روایات (قسمت سوم)

در پایان و به عنوان جمع‌بندی روایت‌های‌ گروه‌ چهارم، ‌ باید یادآور شد که اگر از ضعف سندی و مصدری روایات این گروه چـشم‌پوشی کـنیم، دو‌ نـکته‌ٔ مهم را در تحلیل این روایت‌ها نمی‌توان نادیده گرفت: اول‌ ـ این روایات‌ را‌ باید بـه روایت‌های گروه دوم و گروه سوم ارجاع دهیم؛ زیرا شأن اصلاحی امامان معصوم(ع) نسبت‌ به‌ کلام و فلسفه، در مقایسه با تصوّف نـیز کـاملاً مشهود است و آنچه‌ را در گروه دوم […]

ابومدين و تصوّف در مغرب غربى

ابومدین به «جنید غرب» معروف است. وى همچون شخصیّت ممتاز سلفِ خویش در قرن سوم هجرى / نهم میلادى در بغداد، در زمان و مکان خاصّى قرار داشت و سنّت‏ هاى صوفیانهٔ عصر خویش را در یک نظریهٔ صریحاً روشن ترکیب نموده و استعلا بخشید. بدین‏ ترتیب او محور معنوى، یا «قطب» زمان خویش شد که تعلیماتش در زمینه ‏هاى آموزه‏‌ها، اصول و اخلاق تا قرن‏‌ها پس از وفاتش بر تصوّف اسلامىِ غرب عموماً و خصوصاً بر […]

ابومدين و تصوّف در مغرب غربى

ابومدین به «جنید غرب» معروف است. وى همچون شخصیّت ممتاز سلفِ خویش در قرن سوم هجرى / نهم میلادى در بغداد، در زمان و مکان خاصّى قرار داشت و سنّت‏ هاى صوفیانهٔ عصر خویش را در یک نظریهٔ صریحاً روشن ترکیب نموده و استعلا بخشید. بدین‏ ترتیب او محور معنوى، یا «قطب» زمان خویش شد که تعلیماتش در زمینه ‏هاى آموزه‏‌ها، اصول و اخلاق تا قرن‏‌ها پس از وفاتش بر تصوّف اسلامىِ غرب عموماً و […]

عرفان و تصوّف در گسترهٔ روایات (قسمت دوم)

گروه سوم در گروه سوم از‌ روایت‌ها‌ در این‌ زمینه،‌ شخصیت‌ ریاکار و متظاهر و متقلب بسیاری از مـنتحلین بـه تصوّف مورد نقد و هجمه قرار گرفته است. در واقع،‌ آنچه‌ دقیقاً مـورد نقد است، ریاکاری، تصنّع‌ و عوام‌ فریبی‌ دسته‌ای‌ از مدعیان تصوّف‌ است.‌ به ویژه این انتقادها متوجه کسانی است کـه بـا ایـن روش، به نوعی تقابل با أئمّه‌ٔ هدی(ع)‌ می‌پرداختند‌ و مردم را از باب عـصمت و هـدایت‌ الهی‌ دور‌ می‌کردند‌ و […]

قطب یازدهم سلسلهٔ نعمت‌اللهی گنابادی: جناب شیخ ابومدین جنيد غرب و جهان تصوّف مغرب در قرن دوازدهم ميلادى

«و بر مردم مَدْیَن [۱] برادرشان شعیب را فرستادیم. گفت: اى قومِ من، اللّه‏ را بپرستید، شما را خدایى جز او نیست، از جانب پروردگارتان نشانه ‏اى روشن آمده است. در پیمانه و ترازو خیانت مکنید و به مردم کم مفروشید و از آن پس که زمین به ‏صلاح آمده است در آن فساد مکنید که اگر ایمان آورده‏‌اید، این برایتان بهتر است. و بر سر راه‏‌ها منشینید تا مؤمنان به خدا را بترسانید و […]

ریشه‌یابی واژهٔ تصوّف و عرفان در قرن اول هجری (قسمت سوم)

رفع تعارض در بعضی روایات از پشمینه‌پوشی نهی شده است؛ نـظیر ایـن روایـت از امام صادق که‌ فرموده‌اند:‌ لا یلبس الصوف و الشعر إلا عن عله (عـاملی، وسائل الشیعه، ج۵، باب کراهه لبس الصوف و الشعر إلا من علّه، ح۵۸۲۴).‌ در‌ حدیث دیگری نیز از امیرالمؤمنین‌ روایت‌ شده اسـت: البـسوا الثـیاب القطن فإنها لباس رسول‌الله و لم یکن یلبس الشعر و الصوف إلا من علّه (همان، ح۵۸۲۷). شـیخ حـرّ عاملی، صاحب‌ وسائل‌ الشیعه این روایات را‌ […]

ریشه‌یابی واژهٔ تصوّف و عرفان در قرن اول هجری (قسمت دوم)

پیـشینهٔ واژهٔ صوفی واژهٔ صوفی احتمالاً پیش از اسـلام رواج داشـته و بر زاهدان و ناسکانی پشمینه‌پوش اطـلاق مـی‌شده که اغلب مسیحی، و در اطراف و اکناف جزیرةالعرب‌ پراکنده بودند و در دیرها و صومعه‌ها عبادت می‌کردند. شـاهد ایـن مدعا سخن ابونصر سرّاج طـوسی در کـتاب اللمـع است: قد ذکـر فـی الکتاب الذی جمع فیه أخـبار مـکه عن‌ محمّد‌ بن اسحاق بن یسار و عن غیره یذکر حدیثا إنه قبل الاسلام قد خـلت مـکه فی وقت […]