حسین‌علی کاشانی بیدختی: شیخ ابوالقاسم گُرَکانی مایه افتخار انسان‌ها و یکی از تجلیات انوار حق در جهان امکان است

حسین‌علی کاشانی بیدختیبه گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) مراسم افتتاح همایش بزرگداشت شیخ ابوالقاسم گُرَکانی، عارف بزرگ قرن پنجم هجری امروز چهارشنبه هفتم خرداد (۱۳۹۳) با سخنرانی حمید آیتی، رئیس پژوهشکده جهاد دانشگاهی، حسین‌علی کاشانی بیدختی پژوهشگر عرفان اسلامی، دکتر کریم مجتهدی استاد فلسفه، نصرالله پورجوادی محقق و مدرس عرفان و فلسفه، در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران برگزار شد.

پس از خوشامدگویی علی‌محمد صابری دبیر علمی همایش، حمید آیتی با قرائت متنی لزوم برپایی این نشست‌ها را برشمرد و گفت: عرفان حقیقی، اخلاق را مبتنی بر خداخواهی و دیگرخواهی سامان می‌دهد و اخلاق، فرهنگ را می‌سازد و فرهنگ اخلاق مدار پایه بهزیستی جامعه است.

بزرگ‌ترین پاداش فلسفه برای انسان
دکتر کریم مجتهدی، سخنران پیش از آغاز برنامه‌ها بود. وی در سخنانی کوتاه با تاکید بر این‌که هیچ بحثی به اندازه بررسی ارزش‌های معنوی خودمان، برای ما مهم نیست، گفت: پس از سال‌ها تدریس فلسفه، چیز زیادی از فلسفه نیاموختم، اما یک مطلب را عمیقاً از فلسفه آموختم و آن، دانشجویی است. فلسفه انسان را جست‌وجوگر دانش می‌کند و این‌که انسان به آن‌چه می‌داند، اکتفا نکند. همین به بسیاری از چیزهای دیگر می‌ارزد.

وی افزود: این دانستن انسان و پا از گلیم خویش بیرون نهادن انسان خاکی برای شناخت خود و خدا انسان را به موجودی محترم بدل می‌سازد و شعفی در او پدید می‌آورد که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست. این شعف، بزرگ‌ترین پاداش فلسفه برای انسان است.

انسان کامل و تجلی انوار حق
حسین‌علی کاشانی بیدختی پژوهشگر عرفان نیز دیگر سخنران این مراسم بود که با موضوع «شخصیت عرفانی شیخ ابوالقاسم گرکانی» صحبت کرد. او در بخشی از کلام خود با بیان این نکته که تعبیر «انسان کامل» در آیات و روایت نیامده بلکه از رهگذر آثار محیی‌الدین ابن‌عربی به فرهنگ اسلامی راه یافته است، گفت: انسان کامل به تعبیر سیدحیدر آملی، «ظل‌الله» به معنی سایه خداست. او مظهر اسم «الله» است که جامع همه صفات خداست و در هر دوران تنها یک نفر دارای این ویژگی در جهان وجود دارد.

وی افزود: انسان کامل در زمان حاضر حضرت بقیةالله است که تبعیت حقیقی از آن حضرت باعث کیفیتی خاص در وجود تابع می‌شود. پیدایش این کیفیت، گونه‌ای همانندی و خودیت میان تابع و متبوع را موجب خواهد شد.

کاشانی بیدختی در ادامه با نقل تعبیرهایی از مشایخ صوفیه، شیخ ابوالقاسم گُرَکانی را مایه افتخار انسان‌ها و یکی از تجلیات انوار حق در جهان امکان توصیف کرد.

علوم توحیدی در تمدن اسلامی
نصرالله پورجوادی در این مراسم با موضوع «شخصیت عرفانی شیخ ابوالقاسم گُرَکانی» گفت: اطلاعات و دانش ما نسبت به بسیاری از بزرگان، در تمدن گذشته ایرانی‌ـ‌اسلامی بسیار اندک است و ما بسیاری از مسائل را فراموش کرده‌ایم. همچنین تفکری که ما در گذشته به آن می‌اندیشیدیم نیز از بین رفته است.

وی افزود: تمام علوم ما در گذشته مدارشان بر اساس توحید بود. بزرگ‌ترین دغدغه ما نیز خدا‌شناسی بود که امروزه دیگر خبری از آن‌ها نیست.

پورجوادی در ادامه با اشاره به کمبود منابع درباره شیخ ابوالقاسم گرکانی، گفت: درباره این عارف بزرگ نیز ما مانند دیگر بزرگان منابع کمی برای مطالعه داریم، اما مهم‌ترین منبع درباره این شخصیت کتاب عظیم «کشف المحجوب» علی بن عثمان هُجویری است. هجویری چند حکایت کوتاه از شیخ را در این کتاب روایت کرده است.

این استاد فلسفه همچنین به اهمیت روایت‌های هجویری از گُرَکانی در کتاب «کشف المحجوب» اشاره کرد و گفت: اهمیت روایات

هجویری درباره شیخ ابوالقاسم گرکانی در این است که هجویری معاصر با گرکانی بود و او را می‌شناخت. این روایات همچنین شهرت شیخ را در آن قرن می‌رساند. هجویری در «کشف المحجوب» می‌گوید که شیخ ابوالقاسم عارفی مهم در توس بود که در مسجدی زندگی می‌کرد و مریدانی داشت.

وی همچنین اظهار کرد: واقعه‌ای برای هجویری پیش‌آمد کرده بود که شرح آن را نمی‌دانست و برای بیان این واقعه به شیح گرکانی به مسجد او در توس می‌رود و‌‌ همان ابتدا و بدون هیچ گفت‌وگویی می‌بیند که شیخ دارد‌‌ همان واقعه را برای ستون مسجد بازگو می‌کند و ستون نیز به او جواب می‌دهد.

پورجوادی با اشاره به دو مقوله علم النفس و تربیت به عنوان دو دغدغه‌ مهم اندیشمندان مسلمان در تمدن اسلامی، به توضیح مقوله علم‌النفس یا روان‌شناسی اسلامی پرداخت و گفت: در قرن سوم و چهارم هجری اهل حدیث و سنت سعی می‌کنند تا علم روان‌شناسی خاصی را تدوین کنند که اصول این علم مبتنی بر دو مولفه یا دو حقیقت است: نخست آن مولفه اصلی که باقی می‌ماند، و آن حق است و دیگری مولفه بدلی که قدرتی بسیار دارد و آن «نفس» است.

این محقق عرفان در ادامه به تفکر هجویری درباره «نفس» اشاره کرد و گفت: هجویری تاکید دارد که نفس یک عین است که صفات و قوای مختلف و فعالیت بسیار دارد. حضور نفس باعث می‌شود تا انسان به هدف غایی خود نرسد. هجویری همچنین تمثیل بزرگان ـ از جمله شیخ ابوالقاسم گُرَکانی ـ درباره نفس را نیز در «کشف المحجوب» بیان می‌کند. تمثیل شیخ گرکانی به این صورت بود که ایشان نفس انسانی را به مانند ماری دید که در وجود انسانی می‌رود. این روایت داستان آدم و حوا در بهشت و وسوسه آن‌ها به خوردن میوه آن درخت ممنوعه را در ذهن متبادر می‌کند.

پورجوادی همچنین به باب تربیت در کتاب «کشف المحجوب» پرداخت و گفت: هجویری درباره تعلیم و تربیت به یک مفهوم بسیار ویژه اشاره می‌کند و آن مفهوم «صحبت» است. این واژه به مفهوم معاشرت، همنشینی و اختلاط است. «صحبت» در نظام تعلیم و تربیت گذشته ایران بسیار بااهمیت بود، اما امروزه این مقوله را نیز مانند دیگر مولفه‌های مهم از دست داده‌ایم.

در آیین افتتاح این همایش، نماهنگی ۶ دقیقه‌ای پخش شد که در آن، آرامگاه چهره‌های گوناگون عرفان و تصوف ایرانی در مسیر تهران تا تربت حیدریه (محل آرامگاه شیخ ابوالقاسم گُرَکانی) به نمایش گذاشته شده بود.

«همایش بزرگداشت عارف بزرگ شیخ ابوالقاسم گورکانی از عرفای نامدار قرن پنجم هجری و پدر فرهنگ طلایی قرن پنجم» از ساعت ۹ تا ۱۸ و ۳۰ دقیقه امروز و فردا (۷ و ۸ خرداد ۹۳) در پژوهشکده هنر و معماری جهاد دانشگاهی به نشانی تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین چهارراه ولی‌عصر و خ. فلسطین، نبش خیابان شهید برادران مظفر در حال برگزاری است.