شهادتنامه جمعی از خانواده‌های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ به رئیس‌جمهور + تصویر

rouhanizجمعی از خانواده های زندانیان سیاسی بند ۳۵۰ اوین در نامه ای خطاب به حسن روحانی، مشاهدات خود در ملاقات با عزیزانشان و نیز گفته های زندانیان درباره صدمات و ضرب و شتم ها را به اطلاع رئیس جمهور رساندند.

به گزارش کلمه، در این شهادتنامه که ناظر به مشاهدات خانواده های زندانیان در اولین ملالقات پس از حمله خونین به بند ۳۵۰ اوین است، تصویری از وضعیت مشهود ۲۰ زندانی پس از ضرب و شتم پنجشنبه سیاه اوین ارائه شده است.

خانواده های زندانیان سیاسی در نامه جداگانه ای به روحانی که پیش از این در کلمه منتشر شد، از او خواسته بودند با تشکیل کمیته حقیقت یاب و اعزام فوری آن به زندان اوین، به آنچه در بند ۳۵۰ زندان اوین روی داده است رسیدگی کند.

این خانواده ها همچنین در نامه ای دیگر به صادق لاریجانی رئیس دستگاه قضایی، از اسماعیلی رییس وقت سازمان زندان ها، شیدی رییس زندان اوین، جعفری دولت آبادی دادستان تهران و پورمحمدی وزیر دادگستری شکایت کرده بودند.

متن شهادتنامه خانواده زندانیان خطاب به رئیس جمهور و تصویر آن که در اختیار کلمه قرار گرفته، در زیر می آید:

ریاست محترم جمهوری، جناب آقای دکتر حسن روحانی

مرقومات ذیل مشاهدات خانواده های زندانیان بند ۳۵۰ اوین از ضرب و شتم عزیزان در بندشان می باشد. مستدعی است در اسرع وقت نسبت به بازرسی و درمان مصدومین حمله ی ناجوانمردانه ی روز پنج شنبه ۲۸/۱/۹۳ اقدام عاجل فرمایید.

رونوشت:
مجلس شورای اسلامی و کمیسیون های مربوطه

۱-داور حسینی وجدان، کبودی در پشت و کتف

امضا: مژگان مراد پور، مادر

۲-بهزاد عرب گل، کبودی بدن و سوراخ بودن بدن ناشی از فرو کردن شیء نوک تیز، ورم پیش از حد سر ناشی از ضربات باتوم، آسیب دیدگی بینی و تورم.

امضا: میترا علی ویرولی، همسر

۳-حسین رونقی ملکی، ضربه به شکم و پشت وارد شده –دستها زخمی-ورم سر در اثر باتوم

امضا: احمد رونقی ملکی، پدر

۴- یاشار دارالشفا، آنقدر ناتوان بود که نمی توانست سرپا بایستد، پاسداری دست او را گرفته و روی صندلی نشاند و آنقدر بی حال که نتوانست حرف بزند. گفت می خواستند ما را بکشند و دوباره بردنش.

امضا: کبیری، مادر

۵-محمد شجاعی، زندانی ما آنقدر ناتوان و بی حال بود که توان حرف زدن نداشت، اما در ناحیه پشت و گردن کبودی شدید [داشت ] و می گفت با زنجیر دست های من را بستند و با باتوم به سرم کوبیدند، و سردرد و چشم درد شدید داشت. و [می گفت] وقتی وارد اتاق شدند، هرکدام را شناسایی می کردند و هرکس یک زندانی را کتک می زد.

امضا: خانواده شجاعی

۶-محمد داوری، تراشیدن موی سر و صورت

اظهارات مادر محمد داوری

۷- دیدم داور حسینی وجدانی کبودی پشت داشت. اکبر امینی با گردنبند طبی و یک زندانی هم با عصای زیر بغل که نمیشناسمش. بعد از ساعت اداری، خانواده های زندانی ها که در انفرادی بودند بعد از ۵ دقیقه ملاقات کنترل شده با حالت گریه و وحشت زده بیرون آمدند.

اظهارات همسر حمید بابایی

۸- سهیل بابادی، بازو و پشت کمر از ناحیه گردن به پایین هر دو دست کبودی مفرط مشهود بود. و عدم امکان حرکت گردن به اطراف

پدر سهیل بابادی

۹- محمد صادق کبودوند، انگشت های پای چپ شکسته و تاندون دست چپ پاره شده. دنده های سمت راست شکسته. سر شکسته، سر تراشیده، کلیه ها خون ریزی، تمام بدن کبودی. زانوهای جفت پاهایش به شدت آسیب دیده و کلی فحش های ناموسی و فحاشی های که دور از شان بوده.

امضا: کبودوند

۱۰- سعید حائری، کبودی کتف

امضا: خانواده حائری

۱۱-فرشید فتحی، شکستگی مچ پا و استفاده از دو عصای زیر بغل

فتحی

۱۲- علیخانی، آسیب دیدگی از ناحیه پا

۱۳- علیرضا رجایی، ضربات باتوم

۱۴- سعید متین پور، ضربات شدید باتوم و مشت و لگد و انفرادی و هم اکنون در اعتصاب غذا

۱۵-عبدالفتاح سلطانی، تراشیدن موی سر و صورت و دو شب حضور در انفرادی به نیت تحقیر زندانیان. وی یکی از شاهدان واقعه بود و فاجعه را حجیم تر و عمیق تر از آنچه می دیدم می دانست. وی به نشان اعتراض دست به اعتصاب غذا زد.

امضا: دهقان

۱۶- امید بهروزی، مچ دست بخیه شده بود. وقتی دستش را بلند می کرد باند روی زخم پیدا می شد. می گفت با همین وضع ضربه های باتوم و فحاشی ها، فریاد می زدم قانون را رعایت کنید.

۱۷- سهیل عربی، ضربات باتوم و کبودی بازو

۱۸- مسعود عرب چوبدار، را زدند و کتف او را شکستند و باند پیچی کردند

۱۹- مصطفی عبدی، را سرشکسته دیدم در حالی که موهای سرو سبیلهایش را تراشیده بودند

۲۰-عماد بهاور، ضربات باتوم و چماق و مشت بر سر و گردن و کمر

مریم شفیعی

klmm1

klmm2