مجلس صبح پنجشنبه ۰۴-۰۲-۹۳ (ستم بر خود و دیگران- آقایان)

007

بِسْمِ‌اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

یک عده‌ی زیادی التماس دعا برای دوستان داشته‌اند، نوشته‌اند که مدت سه سال است تعدادی از برادران عزیزمان، به علت دفاع از حق مظلوم، اسیر زندان ظاهری شده‌اند، برای این‌ها دعا کردند و دعا خواستند. البته من هم همیشه دعا می‌کنم، نه برای آن‌هایی که به خودشان ستم می‌کنند؛ برای کسانی که حافظ عدالت‌اند و به آن‌ها ستم می‌کنند، همانطور که برای شادی مرغ هُما گذاشته‌اند و برای جُغد هم، مرغ گرفتاری. ما اگر فرض کنیم ستم چنین مرغی است الآن متأسفانه بر روی عدالت‌خواهان می‌نشیند. شاید برای این‌ است که عدالت‌خواهان را از عدالت منصرف کند. ما تا حدی که آلوده‌ به سیاست ننگین نشویم که نام همه چیز را (نام اسلام، مسیحیت، یهودیت، ائمه‌ی بزرگوارمان و دیگران را) آلت دست می‌کنند ما نمی‌خواهیم قاطی آن‌هایی که این کار را می‌کنند، بشویم. مثلی در تعریف ریا می‌گویند که ریاکاری باجی است که به صلاح داده می‌شود یعنی خودش فساد است، می‌خواهد نشان دهد که فلاح است، این اسمش ریاکاری است، حالا معکوسش نمی‌دانم چیست، که اسمی دارد یا ندارد؟

آن زمان قدیم که ما هنوز جوان بودیم و نفسی داشتیم. یادم می‌آید در اصفهان، یک نفری خیلی ستم کرده بود و فشار اولیای امور هم بود. عدلیه در آن وقت‌ها، با همه‌ی فسادش مردانگی و فهم به خرج داد، او را عوض کرد، ولی یک شغل بهتری به او داد، یعنی یک شغل جدیدی که خودش اصلاً دنبالش نبود و علاقه‌مند بود، این‌ها، او را گذاشتند، ظاهرش هم این بود که ستمکار را عوض کردند، بله! عوض کردند! حالا به هر جهت ما همه‌، این سه سالی‌ها را به قول ایشان و همه‌ی برادرانمان را دعا می‌کنیم. ان‌شاءالله خداوند شیطانِ نفس و شیطان ظلم را از جانِ ما دور کند، چه در فردِ ما، چه در اجتماع ما، ان‌شاءالله ظلم و ستم نباشد.

Tags