اسماعیلی؛ بازیگر نقش اول و آخر یک فیلم دستکاری‌شده: دست‌های خالی امپراتوری دروغ

غلامحسین اسماعیلیکوه موش زایید. بالاخره فیلمی که امپراتوری دروغ از دو روز قبل وعده اش را داده بود از بخش خبری بیست و سی پخش شد و نشان داد که دست دروغ پردازان تا چه حد خالی است.

این گزارش که کمتر از سه دقیقه ی نسبتا آرام از سه ساعت درگیری و ضرب و شتم زندانیان توسط زندانبانان را با تصاویر بی ربط به بند ۳۵۰ و تک گویی های رئیس سازمان زندان ها در هم آمیخته بود، نشان داد که برای صداوسیمای اقتدارگرایان هنوز در بر پاشنه ۸۸ می چرخد و حتی در فن تحریف، یک قدم هم جلو نیامده اند.

به گزارش کلمه، صحنه سازان که حتی جرات نداشتند به وجود زندانیان سیاسی در بندی که تصاویر آن پخش می شود اشاره کنند، گزارش خود را با تصاویری شروع کردند که اساسا مربوط به زندان اوین و بند ۳۵۰ نبود؛ نشانه ای دیگر از اینکه حتی از میان ساعت ها فیلمبرداری دستی و مداربسته، به قدر همین چند دقیقه هم نتوانسته بودند برش بزنند و سر هم کنند تا دروغ هایشان باورپذیرتر به نظر برسد.

دقایقی پیش از پخش این مستند نیز گزارشی از اراذل و اوباش و زورگیران در بخش خبری بیست و سی پخش شد تا به زعم خود، برای مخاطب بی اطلاع فضاسازی کنند. حال آنکه این خود اعترافی دیگر است به ناتوانی گزارش اصلی از اقناع مخاطبان.

اما از همه اینها تامل برانگیزتر، این بود که تنها کسی از مسئولان قضایی که حاضر شد جلوی دوربین بیاید، اسماعیلی بود که در چند روز گذشته هم به تنهایی بار همه دروغگویی ها را به دوش کشیده بود. مصاحبه کننده هم هیچ توضیحی نداد که چرا به جای رئیس کل زندان ها، با رئیس زندان اوین یا مسئولان مستقیم بند مصاحبه نکرده است. به طوری که به نظر می رسد حتی مسئولان اوین هم زیر بار بازگو کردن این اکاذیب نرفته اند.

خود دروغگوی اعظم هم این بار نتوانست بر انکارهای قبلی خود اصرار کند. او که پیش از این بارها مدعی شده بود بازرسی در کمال آرامش انجام شده و هیچ تنش و درگیری نبوده، حالا مجبور شد اعتراف کند که درگیری وجود داشته است؛ هرچند باز به دروغ مدعی شد که زندانیان عامل تنش بوده اند و خودشان به دست و سرشان آسیب زده اند!

بازخوانی گفته های محسن میردامادی، نوشته عماد بهاور، روایت خانواده های زندانیان از گفته های کوتاه آنها در ملاقات و شهادتنامه ۷۴ زندانی و متن اعلام اعتصاب غذا به خوبی می تواند نشان دهد که چگونه امپراتوری دروغ بار دیگر بخش کوچکی از حقیقت را با حجم بزرگی از دروغ آمیخته است تا راهی را که می شد با راستی و بی دروغ طی کرد، حالا به دیواری بدل کند تا ثریا کج برود.

جاعلان طبعا جرات نکردند تصویری از اکبر امینی در محل ملاقات نشان دهند، در حالی که گردنش آتل بسته است. اما ساعاتی پیش از پخش این گزارش، تصاویر مادر اکبر امینی در اینترنت دست به دست شد که پس از دیدن فرزندش در ملاقات، از حال رفته بود.

رئیس سازمان زندان ها که در این فیلم یک تنه بار همه دروغ پردازی ها را به دوش کشید و فشار این حجم دروغ از خنده های هیستریک و پلک زدن های مکررش مشخص بود، فراموش کرد که از اعتصاب غذای زندانیان، از فرستادن آنها به انفرادی، از اعزام تعدادی به بیمارستان و بهداری، از خون هایی که به در و راهروی ۳۵۰ پاشیده شد و از بیش از ۱۰۰ مامور و سربازی بگوید به داخل بند ریخته و زندانیان را کتک زده اند.

اسماعیلی نگفت که چرا بازرسان از ابتدا با دوربین وارد بند شدند و به تحریک زندانیان پرداختند و برخی از زندانیان را با دستبند و چشمبند به بیرون منتقل کردند. در این گزارش تصویری، هیچ اثری از باتوم هایی که بر سر و بدن زندانیان کوفته می شد و مشت و لگدهایی که به آنها حواله می شد و فحاشی های ماموران لباس شخصی و … هم نبود.

این گزارش به خوبی نشان داد که بازمانده های در سال ۸۸ هنوز در خیابان با سایه ها می جنگند و حال آنکه در میدان وجدان های مردم خاکریزهایشان پی در پی در حال سقوط است.