به روزِ گذر کردن اندیشه کن

بند ۳۵۰ - ضرب و شتم زندانیان - زندان اوین - پنجشنبه سیاهلازم نیست که دیو و یا رستم داستان هاى شاهنامه بود و حماسه آفرید، که این مردمان سالهاست در خلق حماسه هاى جوان مردانه پیشکام بوده‌اند و درد انسانى اندیشیدن را بر گرده ستبر خود حمل کردند و این بار را هرگز بر زمین نگذاشته‌اند.

اما روى صحبت با آن دیو سیرتان است که سناریوى روز خونین ٣۵٠ را خلق کردند و دست نشاندگانشان به اجرا در آوردند تا ثابت کنند هیچ چیز تغییرى نکرده و هنوز هم، هم آنانى که پیش‌تر از این تاخت و تاز مى کردند باز هم یکه سوار می‌دانِ نامردمى هستند تا ثابت کنند آنى رفته و اینى آمده یکى ست!
کجاست آن دولت اخلاقى و راستگو که مى خواست بر قلب همه مردم و نه اقلیتى خاص حکومت کند و پاسخگوى ستمهایى که در دولت قبل بر مردم رفته بود باشد، کجایند دولتمردان این دولت مدعى عدالت که جوابگوى این ستم اخیر که از نوع قرون وسطایی هم سخیف‌تر بود، باشند!

آقاى روحانى بهتر است این روز‌ها از حقوق خود به عنوان رییس دولت دفاع کنید! تا حقوق تضییع شده ملت، زیرا که این همه اتفاق در این چند ماهِ دولت شما ریشه خوش باورى مردم را کم کم خشک می‌کند و این باور را در مردم قوی‌تر مى کند که هیچ تغییری حاصل نشده است.

جدا از اینکه به یک عده زندانى بى دفاع حمله مى شود و اعمال ناشایست و غیرانسانى همچون باتوم زدن و عبور دادن از تونل سربازان و انواع تعرضات و توهین بر اسیران بی‌دفاع صورت می‌گیرد، دردناک‌تر این است که مسولین و رییس زندان به راحتی منکر این همه خشونت می‌شود، مسئولین و دولتمردان که موضع گیری و پرسش‌گری می‌کنند به شمار انگشتان یک دست هم نمی‌رسد!؟

چرا که این نه بار اولشان است و نه احتمالا بار آخر، همه چیز طبیعی به نظرشان می‌رسد انگار ظلم و تعددی و ستم را تشخیص نمی‌دهند. شاید هم تشخیص مى دهند و ترک عادت بیمارشان مى کند و «نخبه کشى» عادت دیرینه‌شان شده است. اگر جرم انتقاد از دولت است پس خوشا به احوال دزدان، غارتگران و ویرانگران که کسی را یاراى تعدى به ایشان نیست و حتی در بردن نامشان هم حرمت و کرامت انسانی را رعایت می‌کنند.

در حکومتى اسلامى و دولتى «مدبر» یکى از زندانیان سیاسی را که معترض به ورود غیر قانونى سربازان است را مورد ضرب و شتم قرار داده و مجروح می‌کنند و در آخر هم دست و پایش را به تخت زنجیر مى کنند. چنین عملکردهاى خشونت آمیزی را فقط مى توان در تاریخ هاى بدوى بیاد آورد.

حتک حرمت به این نشان از بى کفایتى کدام نهاد دولتى است که در امور زندان‌ها نقش دارند؟ سازمان زندان‌ها، قوه قضاییه، وزارت اطلاعات!؟ و یا باز هم عده‌ای دست هایى خاص و بی‌نام هستند که صحنه گردان چنین بى رحم هایى هستند؟

آقاى اسماعیلى که منکر این روز خونین هستید، آیا این مردم ضد انقلاب هستند و آب به آسیاب دشمن مى ریزند و یا شمایی که معلوم نیست دستور از کجا مى گیرید؟ بهر جهت بهتر است که هر چه سریع‌تر این آب ریخته شده را جمع کنید و از این عزیزان و خانواده‌هایشان دلجویى کنید وگرنه این آب مانده، گندابى مى شود که بوى تعفن آن بیش از پیش به مشام همگان خواهد رسید و خارج از تحمل همگان مى شود.

*تیتر از شاهنامه فردوسى