مجلس صبح پنجشنبه ۱۴-۰۱-۹۳ (رحلت حضرت فاطمه (س) -آقایان)

01

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

ان‌شاءالله سال‌های جدید بر همه‌ی ما مبارک و میمون باشد، البته چند بار تبریک گفتم باز هم تکرارش عیبی ندارد اگر کسانی تشریف نداشتند، یا تبریک من را نشنیده‌اند همین عبارت را به عنوان قضای آن تبریک حساب کنند.

این روزها مشهور است به روزهای فاطمیّه یعنی منسوب به حضرت فاطمه علیها‌سلام. البته در روز اختلاف هست که آیا کِی بوده است؟ کما اینکه از روی علاقه به حضرت فاطمه ما سه روز از سال را به نام حضرت فاطمه عزاداری می‌کنیم. رحلت آن حضرت یک روز بوده، زنده نشده دوباره رحلت کند که سه روز بگیریم، نه! یکی از این روزها، فرقی نمی‌کند هرکدام هست بالاخره ما را عزادار کرده است. این عزا هم تا روز قیامت برای ما هست برای اینکه تاریخ گذشته است نمی‌شود عوضش کرد.

هر لحظه‌ای که واقعه اتفاق افتاد، نمی‌شود یک لحظه بعد آن را جبران کرد. واقعه‌ای اتفاق افتاده است. برای اینکه گردش زمین و زمان بدین طریق است. وقتی سیارات و ستارگان هر کدام در حرکت خودشان یک قدم تغییر کردند دیگر نمی‌شود برگشت. بنابراین عزادار به این معنی همیشه هستیم، ولی با توجه به خودِ حضرت، رفتار حضرت مادامی که واقعاً خودمان احساس کنیم که پیرو راهی هستیم که آن حضرت هم می‌رفت. آن احساس را وقتی کنیم دیگر عزایمان تمام می‌شود. آن وقت ارادتمان پیش می‌آید بالاتر از عزا. از حضرت پیغمبر(ص) اخبار و احادیث فراوانی هست، روش پیغمبر هم فراوان نوشته شده مشهورترینِ ‌آن سیره‌ی ابن حشام است همه‌ی شرح حال‌های نوشته‌اند سیره‌ی پیغمبر را نشان می‌دهند. اگر محققین اسلامی در اوایل این تعصبات و کینه‌ای که در ضمیر بعضی‌ها بود، کنار بگذارند خیلی خوب می‌شد یک اسلام ‌داشتیم دیگر اینقدر اسلام نداشتیم.

سنت یا به اصطلاح روش پغمبر را دو نفر و یا در واقع سه نفر [رفتار می‌کردند]؛ علی(ع) که جانشین پیغمبر بود یعنی رفتارش عین همان رفتار بود لازم نبود چیزی بنویسد ولی راجع به شرح حال پیغمبر فرمایشاتِ فراوانی دارد. ولی رفتار خودش عین رفتار پیغمبر بود. دو نفر دیگر که بودند یکی فاطمه(ع) دختر حضرت، یکی هم عایشه به اصطلاح ام‌المؤمنین همسر پیغمبر. ما حضرت فاطمه را مقدس و معصوم می‌دانیم و به همین دلیل هیچ انتساب دروغی را بر آن حضرت روا نمی‌داریم. حضرت فرمایشاتی فرموده‌اند که روش پیغمبر را نشان می‌دهد برای اینکه حضرت فاطمه وقتی بدنیا آمد شایسته‌ی فرزندی پیغمبر بود. همه‌ی رفتارش منطبق با دستورات پیغمبر بود. البته تفاوت‌هایی هم دارد و آن به مناسبت تفاوتِ این است که حضرت فاطمه زن بود و پیغمبر مرد. این تفاوت‌هایی که بین زن و مرد هست. اختلاف نه! تفاوت هست. مثل دو نفر انسان یکی نیرومند و قهرمان و ورزشکار است یکی شخص ضعیفی است. این‌ها با هم تفاوت دارند ولی اختلاف ندارند. اختلاف نگویید، تفاوت وجود دارد، فقط همین تفاوت بود.

از پیغمبر(ص) یک اخباری در توضیح احکام گفته شده است، احکام حکومت یا احکام شخصیِ افراد را پیغمبر بیان می‌کردند. در مورد احکام بانوان، حضرت فاطمه دختر حضرت بود شاید حیا می‌کرد که خیلی مسائل را از پیغمبر بپرسد. نمونه‌ی حیا و بزرگواری هم بود. در اخباری که راجع به احکام خاصِ بانوان است از حضرت فاطمه خیلی کم چیزی هست. اگر زن‌های مسلمین سؤالی در مورد این مسائل داشتند خدمت حضرت فاطمه عرض نمی‌کردند. اگر هم عرض می‌کردند خود حضرت جواب می‌داد ولی مردم می‌خواستند از خود پیغمبر بشنوند. این گونه اخبار از عایشه صادر می‌شد. این مسئله بود به علاوه‌ِی تعصبی که در اوایل بیشتر وجود داشت. بعضی‌ها شاید توجه نمی‌کردند که حضرت فاطمه طبق اخباری که آمده است مورد توجه شخص پیغمبر بود. همین مسئله موجب شده که در شش کتاب معتبر، ما چهار کتاب معتبر داریم مبانی فقه شیعه می‌گویند. اهل سنت شش کتاب را می‌گویند به اخبارش اعتماد است. در آن کتاب‌ها می‌بینیم از حضرت فاطمه اخبار خیلی کمی هست. یادم نیست ولی مثل اینکه یک‌نفر شمرده، حضرت فاطمه(ع) نقلِ از روش پیغمبر، نه از خود حضرت، شصت تا حدیث بیشتر نیست ولی از عایشه همسر پیغمبر دو هزار حدیث است. یک قدری طبیعی است به همین دلیلی که گفتم. حضرت فاطمه حیا می‌کردند یک سوالاتی از خود پیغمبر بپرسند. غیر از آن هم بعضی نکاتی هست که آدم می‌فهمد که اضافه کرده‌اند. مِن جمله کتابی از آقای تیجانی که نوشته چگونه شیعه شدم! از علمای سنی بوده شیعه شده است. این نکته را توجه نکردند که تیجانی یک رشته‌ای از تصوف است و این شخص خودش از متصوفه بوده است، در تصوف می‌خواهد این‌ها را به هم وصل کند و اختلاف را براندازد.

در آنجا اخباری از عایشه نقل می‌کند، خودش هم می‌گوید که چرا از من [نقل شده است]. یکی راجع به محرم بودن زن و مرد در بعضی موارد است. یکی آمد پیش عایشه، زن پیغمبر بود. بعد از رحلت حضرت پیغمبر بخصوص که صفت ام‌المؤمنین خداوند به اینها داده است. مسلمین به در منزل‌شان می‌آمدند سلامی می‌کردند عایشه و یا [زنان دیگر] کاری اگر داشتند آن‌ها انجام می‌دادند، به عنوان صاحب خانه‌ی پیغمبر. در آنجا می‌گوید یک نفر آمد طبق معمول کاری داشت یا عایشه خودش به او کاری سپرده بود گزارشش را می‌داد. بعد به عایشه گفت من خیلی دلم می‌خواهد با شما مَحْرم بودم که پرده‌داری نداشته باشد. عایشه از قول پیغمبر گفت خواهر من بچه شیر می‌دهد برو از پستان او یک بار شیر بخور مَحْرم می‌شوی. اولا در مدت دو سالگی مدت شیرخوارگی است باید انجام شود، شیرخوارگی که بعد از دو سالگی باشد انجام نمی‌شود. و مستقیم باید از پستان مادر باشد، بچه‌ی یک‌ساله نه اینکه شیر داخل پستانک بریزند و بخورد نه! یک شرایطی دارد می‌گوید من این‌ها را خواندم، گفتم خیلی بعید است که پیغمبر چنین فرمایشی کرده باشد برای اینکه با تمام احکام دیگر اسلام منافات دارد بعد به فقه شیعه نگاه کردم دیدم آنها درست می‌گویند. چندین مثال از این قبیل می‌زند. در واقع از احکام تَسنن به احکام تشیع آمده است. و گرنه اصل اعتقاداتش همان تیجانی است که سلسله‌ی فقری هستند.

در این عزای حضرت فاطمه اگر ما با تشریفات سه روز عزا بگیریم خیلی جالب توجه برای انتقاد دیگران است ولی وقتی می‌گوییم همیشه عزاداریم دیگر لازم نیست روز معینی باشد، همیشه عزاداریم چون حضرت فاطمه اولین مسلمانی بود که این ستم را دید و دَم بر نیاورد حتی در هر مورد هرچه علی(ع) فرمود علی به عنوان شوهرش، نه به عنوان رهبرش اطاعت می‌کرد. کما اینکه علی همین احترام را به فاطمه داشت. حضرت فاطمه چندبار به علی در واقع در عالم زن و شوهری فرموده بود چرا گذاشتی حقّت تضییع بشود؟ بالاخره یک روز علی(ع) به احترام حرف فاطمه آماده‌ی رفتن شد، دَم درب صدای موذن بلند شد اَشهَد اَن مُحَمّدً رسول‌الله علی برگشت و به فاطمه گفت این صدا را می‌شنوی؟ فاطمه عرض کرد بله! فرمودند اگر می‌خواهی این صدا تا روز قیامت باشد و از بین نرود باید علی شمشیرش را غلاف کند. فاطمه در عین نگرانی که از این وضعیتِ پیش آمده داشت ولی چون علی فرمود گفت، بله من می‌خواهم که باشد. حضرت فرمود پس علی باید شمشیرش را غلاف کند. حضرت آرام شد اطاعت امر علی(ع) کرد. همه‌ی زجرها را حضرت می‌کشید ولی تکیه‌اش به مِهر و محبت و ولایت علی بود. علی(ع) شمشیر را غلاف کرد. من گفتم ما هم باید به پیروی از حضرت این شمشیری که در دهان داریم، غلاف کنیم. حرف بی‌جا نزنیم حرفی که اگر در زمان فاطمه(ع) گفته می‌شد حضرت نگران و نارحت می‌شدند، علی ناراحت می‌شدند. ما روی عزاداری که داریم، عزای حضرت فاطمه(ع)؛ باید اعتقادات و تمایلات معنوی آن حضرت را رعایت کنیم. ان‌شاءالله.

Tags