بررسی موازین حقوقی و دفاع مشروع و ممانعت از تخریب حسینی

با توجه به تجربه ای که عزیزان ایمانی از دو حادثه دلخراش تخریب حسینیه های قم و بروجرد به دست آورده اند و برای اطلاع از موازین و مقررات حقوقی، در این مقاله سعی می شود مشکلات مختلفی که ممکن است در آینده ای نه چندان دور و به کرار برای ایشان پیش آید، تشریح و با توضیح مصادیق عملی ، این موارد را صرفاً از لحاظ حقوقی و قانونی مورد بررسی قرار دهیم.

هو

121

بررسی موازین حقوقی و دفاع مشروع و ممانعت از تخریب حسینیه­ها (بخش اول)

با توجه به تجربه ای که عزیزان ایمانی از دو حادثه دلخراش تخریب حسینیه های قم و بروجرد به دست آورده اند، مشاهده می شود که روش و اعمال معاندین برای رسیدن به هدف شومشان تقریباً به یک صورت و متد کلی  می باشد.

به عنوان مثال پس از تبلیغات وسیع، پخش اعلامیه، هیاهو و جنجال و ایجاد رعب و وحشت ، اقدام به تشکیل تجمعات غیر قانونی در مقابل حسینیه ها می نمایند. مسلماً در چنین مواقعی مقامات امنیتی و انتظامی نیز در صحنه حضور دارند. ولی متأسفانه به جای اجرای مقررات شرعی و قانونی و جلوگیری از تعرض غیرقانونی به افراد ، به ناگاه به کمک تجمع کنندگان آمده و اقدام به تعرض به عزیزان ایمانی، جلب، ضرب و شتم و در نهایت تخریب حسینیه ها می کنند. و در آخر نیز برای توجیه عمل خود به مواردی از جمله مشکلات شهرداری ، مسائل امنیتی ، مصالحه نامه و صورت جلسه  و اینکه نیروهای انتظامی و مردم حزب الله از آنها خواسته اند حسینیه را ترک کنند تا در امنیت باشند،استناد وبا چاشنی دشمنان خارجی و توطئه بیگانگان  ، غائله را به پایان می برند.

به هر حال عزیزان ایمانی با اطلاع از موازین و مقررات حقوقی در چنین مواردی به همراه غیرت فقری که دارند، می توانند از حقوق قانونی خود دفاع نمایند. در این مقاله سعی می شود مشکلات مختلفی که ممکن است در آینده ای نه چندان دور و به کرار برای عزیزان ایمانی پیش آید، تشریح و با توضیح مصادیق عملی ، این موارد را صرفاً از لحاظ حقوقی و قانونی مورد بررسی قرار دهیم :

فرض کنید یکی ازعزیزان ایمانی در یکی از شهرستانهای دور افتاده کشور متوجه می شود ، حسینیه ای که برای ساخت آنها هم هزینه مالی کرده است و هم به عنوان موقوف علیهم آن محسوب می شود ؛ مورد تهدید  قشریون و متحجرین قرار گرفته است. لذا برای دفاع از حقوق مادی و معنوی خود و پیگیری مسائل به حسینیه مراجعه می کند.

1- سؤال: آیا مأمورین امنیتی، انتظامی و مقامات قضائی می توانند ازمسافرت وحضورافراد درحسینیه ها جلوگیری کنند؟

جواب: همانطور که بارها گفته شده است درویشی و درویش بودن جرم نیست ( مستفاد از ماده 2 قانون مجازات اسلامی ) وهیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد ( اصل 23 قانون اساسی ).

 اصل 33 قانون اساسی نیزعنوان می دارد : (( هیچکس را نمیتوان از محل اقامت خود تبعید کرد یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در مواردی که قانون مقرر می دارد)).

بنابراین حرکت و اقامت در حسینیه به هیچ عنوان خلاف قوانین و مقررات قانونی نبوده و هیچ مقامی نمی تواند از این امر جلوگیری نماید.

2- سؤال : در صورتیکه عده ای از متحجرین  اقدام به تجمع و دادن شعار و تهدید و ارعاب در مقابل حسینیه ها  نمایند، وظیفه قانونی عزیزان ایمانی چیست؟

جواب: طبق اصل 22 قانون اساسی که اصلی ترین قانون جمهوری اسلامی ایران است، حیثیت، جان و مال افراد از تعرض مصون است. بنابراین مقامات رسمی جمهوری اسلامی موظفند که از جان و مال افراد حفاظت نموده و امنیت تمامی افراد جامعه را تأمین نمایند. در غیر اینصورت اشخاصی که از وظیفه قانونی خود در ایجاد امنیت و حفظ نظم جامعه کوتاهی کنند به مجازاتهای مقرر در قانون محکوم خواهند شد. ( ماده 570 قانون مجازات اسلامی )

 لذا در این مورد تنها وظیفه قانونی عزیزان ایمانی این است که به مقامات صلاحیتدار اعلام نمایند، جرمی در حال تحقق است و برای ایجاد آرامش و امنیت از آنان استمداد جویند و سپس علیه مرتکبین اعمال غیر قانونی به محاکم قضائی شکایت کنند.

3- سؤال: آیا مأمورین امنیتی یا انتظامی می توانند به عزیزان ایمانی دستور دهند که حسینیه ها را تخلیه کنند و یا حفظ امنیت دراویش را منوط به تنظیم صورت جلسه یا مصالحه نامه و نهایتا تخلیه حسینیه کنند؟

جواب : در این مورد ابتدا باید عنوان نمود که مأمورین امنیتی، ضابطین دادگستری محسوب نمی شوند و در ماده 4 قانون وظایف و اختیارات وزارت اطلاعات و ماده15 قانون آئین دادرسی کیفری صلاحیت این مأمورین را برای اجرای قوانین و یا مداخله در امور، به عنوان ضابط منتفی دانسته است. بنابراین مأمورین امنیتی قانوناً حق مداخله و یا تهدید و ارعاب افراد را ندارند. وظیفه مأمورین انتظامی نیز طبق قانون در چنین مواردی که جرایم مشهود از طرف افراد به اصطلاح لباس شخصی صورت می گیرد جلوگیری از ارتکاب جرم است، لذا:

اولاً: هیچ مقام انتظامی و یا امنیتی حق ندارد حفظ امنیت افراد را مشروط و منوط به امری از جمله تخلیه حسینیه یا تنظیم صورتجلسه یا مصالحه نامه کند.

ثانیاً: دراویش نعمت اللهی گنابادی در سراسر دنیا موقوف علیهم، موقوفه یعنی حسینیه محسوب شده و با توجه به  وقف نامه و نیت واقف می بایست از حقوق مادی و معنوی خود دفاع نمایند. لذا هیچ درویشی نمی تواند به نمایندگی از تمامی دراویش نعمت اللهی گنابادی در دنیا نسبت به موضوع تحویل یا تخلیه حسینیه اظهار نظر نموده یا اقدام به تنظیم مصالحه نامه و صورت جلسه ای با مقامات مختلف  نماید.  مگر اینکه  از فرد فرد  دراویش وکالت قانونی داشته باشد  که این موضوع امری محال است .

علیرغم این موارد این موضوع را نیز از لحاظ قانونی و حقوقی می بایست متذکر شد: متولیان محترم و بزرگوار موقوفه و حتی مشایخ و مجازین معظم سلسله حفظهم الله به دلیل وجه باطنی و طریقتی و عدم دخالت در امور دنیایی یا سیاسی و همچنین به خاطر صراحت موازین شرعی و قانونی نمیتوانند از احقاق حق  موقوف علیهم جلوگیری نمایند. زیرا موقوف علیهم وقتی منافع  مادی و معنوی خود که طبق وقف نامه به آنها تفویض شده را در معرض نابودی  ببینند، این حق قانونی  را دارند که شخصاً از منافع خود دفاع کنند.

4- سؤال: اگر از طرف معاندین تصوف و عرفان تعرضی از قبیل حمله به حسینیه، ضرب و جرح، سنگ اندازی و…به حیسنیه ها واقع شد ، آیا عزیزان ایمانی  قانوناً می توانند از جان و مال و ناموس خود دفاع کنند؟

جواب: گفته شده که اولین وظیفه عزیزان ایمانی برای دفاع از حقوق خود، اعلام جرم و طرح شکایت به مقامات صلاحیتدار است. ولی به هر حال ممکن است که این مقامات به علل مختلفی نتوانند و یا نخواهند از حقوق قانونی دراویش دفاع کنند. و یا مداخله قوای مذکور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود .  دراین مورد شرعاً و قانوناً هر فردی در مقابل تهاجم غیر قانونی افراد باید از خود دفاع نماید. قانون نیز این حق را برای افراد در نظر گرفته است.

 در ماده 61 قانون مجازات اسلامی آمده است: ( هر کس در مقام دفاع از نفس یا عرض و یا ناموس و یا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز فعلی و یا خطر قریب الوقوع عملی انجام دهد که جرم باشد. در صورت اجتماع شرایط  زیر قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود:

1-    دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد.

2-    عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد.

3-    توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملا ممکن نباشد و یا مداخله قوای مذکور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود.)

امام خمینی در کتاب تحریرالوسیله ، مبحث دفاع بیان می دارند :

مسئله 1 – اشكالى نيست در اينكه انسان حق دارد محارب و مهاجم و دزد و امثال آنان را از جان و ناموس و مال خود به هر نحوى كه بتواند براند.
مسئله 2 – اگر دزدى ويا غير دزدى در خانه او و يا در جاى ديگر بر او هجوم بياورد و بخواهد او را به ناحق به قتل برساند واجب است بر او كه به هر وسيله ممكن او را از خود دفع كند هرچند منجر به كشته شدن مهاجم شود و جائز نيست خود را تسليم او نموده تن به ظلم او بدهد.
مسئله 3- اگر مهاجم نامبرده به كسان او مثلا به پسر و يا دختر يا پدر و يا برادر يا ساير متعلقين به او حتى به خادم وياكنيز او هجوم ببرد و بخواهد او را به ظلم به قتل برساند جائز و بلكه واجب است از او دفاع كند، هرچند كه به كشتن مهاجم بيانجامد.
بنابراین عزیزان ایمانی می توانند در مقابل هرگونه تهاجم به جان ومال و ناموس خود، از خود دفاع نمایند.

5-سؤال: ممکن است قوای تأمینی و انتظامی نیز بر خلاف وظایف قانونی خود اقدام به تعرض و تجاوز نمایند. وظیفه عزیزان ایمانی در این مورد چیست؟

جواب:همانطور که گفته شد وظیفه اصلی قوای تأمینی و انتظامی صرفاً حفظ نظم و امنیت و جلوگیری از تعرضات افراد به دیگران است. لذا هرگونه اقدامی که خارج از وظایف قانونی آنان بوده و موجب تعرض به عرض و ناموس، جان ومال، ضرب و جرح یا قتل افراد شود، جرم تلقی شده و شرعاً و قانوناً، هر شخصی می تواند در مقابل این تجاوز غیر قانونی از خود دفاع کند.

 ماده 62 قانون مجازات اسلامی در این مورد بیان می دارد: (… هرگاه قوای مزبور از حدود وظیفه خود خارج شوند و حسب  ادله و قراین موجود خوف آن باشد که عملیات آنان موجب قتل یا جرح یا تعرض به عرض یا ناموس گردد، در اینصورت دفاع جایز است.)

ماده 570 قانون مجازات اسلامی در مورد تقصیرات مقامات و مأمورین دولتی در این مورد عنوان میدارد: (هر یک از مقامات و مأمورین وابسته به نهادها و دستگاههای حکومتی که برخلاف قانون، آزادی شخصی افراد ملت را سلب کند یا آنان را از حقوق مقرر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران محروم نماید علاوه بر انفصال از خدمت و محرومیت یک تا پنج سال از مشاغل حکومتی به حبس از دو ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.)

6-سؤال: آیا عزیزان ایمانی در مقام دفاع از جان و مال و ناموس خود در مقابل افراد متجاوز می توانند اقدام به ضرب و جرح یا حتی قتل آنها نمایند؟

جواب: پاسخ این سؤال در مواد 625 الی 629 قانون مجازات اسلامی این گونه بیان شده است:

ماده 625: قتل و جرح و ضرب هرگاه در مقام دفاع از نفس یا عرض یا مال خود مرتکب یا شخص دیگری واقع شود با رعایت مواد ذیل مرتکب مجازات نمی شود مشروط بر اینکه دفاع متناسب با خطری باشد که مرتکب را تهدید می کرده است.

ماده 626: در مورد هر فعلی که مطابق قانون جرم بر نفس یا عرض یا مال محسوب می شود و لو اینکه از مأمورین دولتی صادر گردد. هرگونه مقاومت برای دفاع از نفس یا عرض یا مال جایز خواهد بود.

ماده 627: دفاع در مواقعی صادق است که:

الف: خوف برای نفس یا عرض یا ناموس یا مال مستند به قراین معقول باشد.

ب: دفاع متناسب با حمله باشد.

ج: توسل به قوای دولتی یا هرگونه وسیله آسان تری برای نجات میسر نباشد.

ماده 628: … هرگاه اشخاص مزبور[نیروی انتظامی و دیگر ضابطین دادگستری] از حدود وظیفه خود خارج شوند و بر حسب ادله و قراین موجود خوف آن باشد که عملیات آنها موجب قتل یا جرح یا تعرض به عرض یا مال گردد، در اینصورت دفاع در مقابل آنان نیز جایز است.

ماده629: در موارد ذیل قتل عمدی به شرط انکه دفاع متوقف به قتل باشد مجازات نخواهد داشت:

الف: دفاع از قتل یا ضرب و جرح شدید یا آزار شدید یا دفاع از هتک ناموس خود و اقارب.

ب: دفاع مقابل کسی که در صدد هتک عرض و ناموس دیگری به اکراه و عنف برآید.

ج: دفاع در مقابل کسی که درصدد سرقت و ربودن انسان یا مال او برآید.

 امام خمینی در کتاب تحریرالوسیله مبحث دفاع بیان میدارند :

مسئله 5 – اگر بر مال اويا مال عيال او هجوم برند براى او جائز است كه به هر وسيله ممكن مهاجم را دفاع كند هرچند به كشته شدن مهاجم بيانجامد.
مسئله 6 بنابراحتياط درهمه آنچه گفته شد واجب است در دفاع از آسانتر از آسانترين طريق آغاز طريق آغاز كند، مثلا اگر دشمن با تنبيه و اخطار از قبيل سرفه كردن مثلا دست از كار خود برميدارد همين كار را بكند، و اگر به اين طريق دفع نمى شود با صيحه بلند و تهديد او را دفع كند و به همين اكتفا نمايد، و اگر دفع نشود مگر با دست بايد به آن اكتفا نمايد، و اگر دفع نشود مگر با چوب به همان اكتفاء كند ويا دفع نمى شود مگر با شمشير به آن اكتفاء نموده مجروحش مى سازد، و اگر ممكن نشد مگر با كشتن جائز است به هر آلت كشنده اى او را به قتل برساند، البته مراعات ترتيب در صورت امكان و وجود فرصت و ترس نداشتن از غلبه مهاجم است ، و اما اگر بداند كه با مراعات ترتيب وقت از دست مى رود و دزد بر او غالب مى شود رعايت آن لازم نيست ، بلكه باترس از آن نيز وجوب ترتيب از بين مى رود و جائز است به هر چيزى كه موجب دفع دشمن به طور قطع است توسل بجويد

مسئله 12 – اگر مهاجم براى كشتن او و يا تجاوز به ناموسش بر او حمله برد واجب است بجنگ با او برخيزد، هرچند كه يقين داشته باشد به اينكه جنگيدن سودى در دفع دشمن ندارد، و جائز نيست خود را تسليم اوكند تا چه رسد به جائى كه اينچنين يقينى نباشد و تنها مظنه و يا احتمال آنرا بدهد.


رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

 

گفت باز ار یک پَر من بشکند          

                                                بیخ جُغدستان شهنشه بَرکند

پاسبان من عنایات وی است   

                                               هرکجا که من روم، شه در پی است

ای بسا کس را که صورت راه زد    

                                               قصد صورت کرد و بر الله زد