درآمدي بر زندگي و آثار خواجه نصيرالدين طوسی(دکتر سید حس

طوسي طي اقامتش در قلاع مختلف اسماعيلي از جمله الموت آثار متعددي در زمينة اخلاق، منطق، فلسفه و رياضيات نگاشت كه از آن جمله‌اند اساس الاقتباس (در منطق) و رسالة معينيه (در نجوم). آوازة علمي‌اش تا چين گسترش داشت.

 طوسي، محمدبن محمدبن حسن، كه معمولاً به نصرالدين شهرت دارد (ت. طوس، ايران، 18 فوريه 1201؛ م. كاظمين نزديك بغداد، 26 ژوئن 1274)، نجوم، رياضيات، كاني‌شناسي، منطق، فلسفه، اخلاق، الهيات (كلام).

***

زندگي

 نصيرالدين كه نزد هموطنانش به محقق طوسي، خواجه طوسي و يا خواجه نصير معروف است يكي از مشهورترين و بانفوذترين شخصيتهاي تاريخ تفكر در اسلام به شمار مي‌رود. او علوم ديني و مبادي علوم عقلي را نزد پدرش، كه از فقهاي مكتب اثناعشري در طوس بود فرا گرفت.

او همچنين منطق، فلسفه طبيعي و مابعدالطبيعه را نزد دايي خود در همان شهر آموخت. طوسي طي اين دوران جبر و هندسه را نيز ياد گرفت. سپس راهي نيشابور، كه در آن زمان همچنان كانون تعليم و تربيت بود، گرديد تا تحصيلات عاليه (علوم رسمي) خود را در آنجا به پايان برد؛ و در اين شهر بود كه به عنوان عالمي برجسته شهرت يافت. معروف‌ترين استاد او فريدالدين داماد بود كه با چهار واسطه به ابن‌سينا و مكتب او ارتباط داشت.

طوسي از طريق او (= داماد) فلسفه آموخت. طوسي طب را نزد قطب‌الدين مصري كه خود معروف‌ترين شاگرد فخرالدين رازي (1148 – 1209) بود فرا گرفت. محور درس نيز كتاب قانون ابن‌سينا بود. طوسي عمدة رياضيات را نيز نزد كمال‌الدين بن يونس (1156-1242) فرا گرفت.

اين دوره يكي از پرجنجال‌ترين دوره‌هاي تاريخ اسلام بوده است: مغولان از آسياي مركزي در حال پيشروي به سمت خراسان بودند. از اين‌رو، اگرچه طوسي عالمي مشهور بود اما نتوانست به جايگاه علمي مناسب و آن آرامشي كه لازمة يك حيات علمي بود دست يابد. تنها مأمن اين دوره در خراسان قلاع اسماعيليه بود و او در اين ميان دعوت حاكم اسماعيلي، نصيرالدين محتشم، را  غنيمت شمرده و آن را پذيرفت و راهي قهستان شد، در آنجا به گرمي از او استقبال شد و در دربار اسماعيلي سخت مورد احترام واقع شد. اما در عين حال بدون اجازه نمي‌توانست آنجا را ترك كند.  تاريخ دقيق ورود او به خدمت حاكمان اسماعيلي مشخص نيست اما مطمئناً زماني پيش از 1232 بوده چرا كه در آن سال كتاب مشهورش اخلاق ناصري را براي حاكم اسماعيلي نگاشت.

طوسي طي اقامتش در قلاع مختلف اسماعيلي از جمله الموت آثار متعددي در زمينة اخلاق، منطق، فلسفه و رياضيات نگاشت كه از آن جمله‌اند اساس الاقتباس (در منطق) و رسالة معينيه (در نجوم). آوازة علمي‌اش تا چين گسترش داشت.

هولاكو در 1256 به حكومت اسماعيليان در شمال ايران پايان داد. علاقه‌اش به نجوم و در نتيجه احترامش از منجمان كه با شهرت طوسي در اين حوزه همراه بود، سبب شد هولاكو پس از فتح الموت براي وي احترام بسياري قائل باشد و وي را از قلعه «برهاند». چنين شد كه طوسي به عنوان مشاور علمي هولاكو در خدمت وي ماند و هولاكو مسئوليت اوقاف و امور مذهبي را به وي واگذار كرد. طوسي در جريان فتح بغداد در 1258 همراه هولاكو و بعدها توانست از مراكز شيعي عراق ازجمله حلّه را ديدن كند.

طوسي پس از جلب اعتماد كامل هولاكو و بهره‌برداري‌اش از علاقة وي به نجوم توانست تأييديه تأسيس رصدخانة مراغه را از او بگيرد. ساخت بنا در 1259 آغاز گرديد و زيجهاي نجومي ايلخاني در 1272 در زمان اَباقا، پس از مرگ هولاكو، كامل شد، در همين زمان بود كه طوسي گرفتار بيماري شد و يك ماه بعد فرمان يافت. جسدش را در نزديكي مرقد  امام موسي كاظم، در چند فرسخي بغداد، به خاك سپردند.

آثار: حدود يكصدو پنجاه  رساله و مكتوب از نصرالدين شناخته شده كه بيست و پنج مورد آنها به فارسي و مابقي به عربي است. رساله‌اي از طوسي در نجوم وجود دارد كه به زبان عربي، فارسي و تركي نگاشته شد و حاكي از تسلط وي به اين سه زبان است. گفته شده كه او يوناني نيز مي‌دانسته است. آثار او تقريباً هر شاخه از علوم اسلامي از نجوم  تا فلسفه و از علوم غيبي (غريبه) تا الهيات (كلام) را در بر مي‌گرفته است. از اين رو، ابن‌سينا طبيب برتر و طوسي رياضي‌دان برتر بوده و نثر فارسي ماهرانه‌تري داشته است. اما از طرفي گسترة دانش و تأثير آنها را مي‌توان با حسن نيت بسيار مقايسه كرد. افزون بر اين، امتياز آثار طوسي در اين است كه در جهان اسلام بسيار معتبر و قابل اعتمادند.

طوسي پنج كتاب در منطق نگاشته كه اساس‌الاقتباس، به فارسي، از همه مهمتر است. درواقع، اين كتاب يكي از جامع‌ترين كتب نگاشته شده در نوع خود است؛ و تنها بخش منطق شفاي ابن‌سيناست كه بر آن برتري دارد.

طوسي در رياضيات تحريراتي بر آثار آوتولوكوس، آريستوكلس، اقليدس، آپولونيوس، ارشميدس، هيپوكلس، تئودوسيوس، منلائوس و بطلميوس دارد. متون درسي دانشجويان رياضي بين عناصر اقليدس و مجسطي بطلميوس به متوسطات معروف بودند؛ و مجموعه آثار طوسي مربوط به اين متوسطات به همراه تحريراتش بر آثار اقليدس و بطلميوس معيار تعليم رياضيات شد. وي همچنين رسائل بديع بسياري نيز در باب علم اعداد، هندسه، مثلثات دارد كه اهمّ آنها  عبارت‌اند از: جوامع‌الحساب بالتخت و والتراب، الرسالة‌الشافيه، الكشف القناع في‌اسرار الشكل القطّاع (Book of the Principle of Transversal) كه به لاتين ترجمه شد و رگيومونتانوس را تحت تأثير قرار داد. مشهورترين اثر طوسي در نجوم زيج ايلخاني است كه به فارسي نگاشته شده و سپس به عربي ترجمه شد. بخشهايي از اين اثر را نيز جان گريوز تحت عنوان

A stronomia quaedam ex traditione shah Gholgii Persae una cum hyphothesibus Planetarum (London, 1650(

به لاتين ترجمه كرد. آثار عمدة ديگر طوسي در باب نجوم عبارت‌اند از: تذكره و رساله‌اي در باب موضوعات خاص نجوم نظير رساله‌اي در باب اسطرلاب. او همچنين صورالكواكب عبدالرحمن صوفي را از عربي به فارسي برگرداند. طوسي در علوم ديگر نيز آثار بسياري نگاشت كه خاصّه مي‌توان از تنسوخ‌نامه نام برد. طوسي همچنين در باب ستاره‌خواني نيز مطالبي نگاشته است.

طوسي در فلسفه، اخلاق و كلام نيز تعليقاتي بر الاشارات و التنبيهات ابن‌سينا دارد؛ اخلاق ناصري، معروف‌ترين كتاب اخلاق به فارسي و تجريد، منبع اصلي كلام شيعه كه بالغ بر چهارصد شرح و تعليقه بر آن نگاشته شده است.

طوسي شرحهاي عمده‌اي بر آموزة اسماعيليه دارد كه مشهورترين آنها تصورات است. از رسائل عرفاني او نيز مي‌توان به اوصاف الاشراف اشاره كرد.

طوسي همچنين اشعاري لطيف و ظريفي دارد كه عمدتاً به فارسي سروده شده‌اند.

دستاوردهاي علمي: طوسي در منطق پيرو تعاليم ابن‌سيناست اما گامي نو در مطالعه رابطة بين منطق و رياضيات برداشته است. او همچنين قياس اقتراني شرطي را بهتر از اخلافش توضيح داده است. طوسي اصطلاحات منطقي را به علائم رياضي تبديل كرد و علائم رياضي‌اي كه ابوالبركات در كتاب‌المعتبر خود بكار برده، شرح كرده است. افزون بر اين، طوسي بين معناي «جوهر» در معناي فلسفي و كاربرد آن به عنوان اصطلاحي علمي تمايز قائل است و ارتباط مقولات را با توجه به مابعدالطبيعه و منطق تشريح كرده است.

خدمات علمي طوسي در زمينة رياضيات عمدتاً شامل علم حساب، هندسه و مثلثات است. او كار خيّامي را در شرح و توضيح معناي عدد تا اعداد اَصَمّ ادامه داد. او در شكل‌القطّاع خود خاصيّت جابه‌جايي پذيري ضرب دو نسبت را (كه اعداد حقيقي هستند) نشان داد و گفت كه هر نسبتي يك عدد است.

جوامع‌الحساب كه مرحله مهمي در توسعه و گسترش علم اعداد هندي است حاوي اشاراتي به مثلث پاسكال و قديمي‌ترين شيوة موجود براي استخراج ريشه‌هاي برتر و چهارم اعداد است. بعلاوه، طوسي با همكاري همكارانش در مراغه رياضيات محاسبه‌اي را مطرح ساخت كه بعدها در دورة تيموري رياضي‌داناني همچون كاشي و ديگران آن را پي گرفتند.

طوسي در هندسه نيز پيرو اثر خيام بود و در الرسالة الشافيه‌اش اصل پنجم اقليدس را بررسي و شرح كرده است. جهدش در اثبات آن از طريق هندسة اقليدس بي‌توفيق ماند. او نشان داد كه در چهار ضلعي ABCD، ABِ‍  و DC برابرند و هردو عمود بر BC هستند و زواياي A و D برابرند، اگر زواياي A و D جاده باشند، مقدار زواياي مثلث كمتر از 180 درجه خواهد بود.!

اين از مختصات هندسة لباچفسكي است و نشان مي‌دهد كه طوسي، همانند خيّامي برخي ويژگيهاي هندسة نااقليدسي كه در آن زمان ناشناخته بوده را شرح داده است. چهارضلعي‌اي كه به نام ساكري شناخته مي‌شود قرنها پيش از او توسط ثابت بن قرّه، طوسي و خيامي بكار مي‌رفت.

به نظر مي‌رسد عمده‌ترين خدمت طوسي به رياضيات در حوزة مثلثات بوده است. تا آنجا كه مطالعات جديد نشان مي‌دهد طوسي در كتاب شكل‌القطاع خود، كه آن را به پيروي از كتاب ابوالوفا، منصوربن عراق و بيروني نگاشت، براي نخستين بار مثلثات را بدون استفاده از هيئت يا قضية منلائوس تشريح كرد. اين اثر بحق نخستين  اثر در تاريخ مثلثات به مثابة شاخه‌اي مستقل از رياضيات محض است، همچنين اين اثر نخستين اثري است كه در آن هر شش حالت مثلث قائم‌الزاويه كروي مطرح مي‌شود. اگر C برابر با وَتَر يك مثلث كروي باشد، پس:

Cos c = cos a cos b  cot a= tan b cot c

Cos  c = cot A cot B sin b = sin c sin B

= tan a Cot A. Cos A = cos a sin B sin b

او همچنين قضيه سينوسها را نيز مطرح مي‌كند:

اين مسأله كه نقطة عطفي در تاريخ رياضيات بشمار مي‌رود اول بار در اين كتاب مطرح شده است.

شهرت عمدة طوسي در نجوم است. او با حمايت هولاكو هزينة لازم را براي احداث و سرپرستي اولين رصدخانه به معناي جديد آن بدست آورد. هزينة اين رصدخانه از موقوفات و هدايا تأمين مي‌شد؛ عمر آن كه از عمر بنيانگذارش فراتر رفت، كاربرد آن به عنوان مركزي براي تعليم علم و فلسفه و همكاري بسياري از علما و دانشمندان در فعاليتهاي آنجا اين رصدخانه را به مؤسسة علمي عمده‌اي در تاريخ علم تبديل كرد. دانشمنداني كه در اين رصدخانه كار مي‌كردند عبارت‌اند از: قطب‌الدين شيرازي، محي‌الدين مغربي، فخرالدين مراغي، مؤيدالدين عُرضي، علي‌بن عمر قزويني، نجم‌الدين دبيران كاتبي قزويني، اثيرالدين ابهري، پسران طوسي يعني اصيل‌الدين و صدرالدين، دانشمندي چيني به نام فائو مون‌جي، و كمال‌الدين ايكي كتابدار. مؤيدالدين عرضي در 1261 – 1262 ابزارآلات فوق‌العاده‌اي ساخت از آن جمله‌اند: يك ربع ديواري عظيم، يك ذات‌الحَلَق كه پنج حلقه و يك عضاده دارد، يك ذات‌الحَلَق اعتدالي. يك حلقة سمتي با دو ربع و يك ذات اشعبتين.

اين رصدخانه همچنين كتابخانه‌اي غني داشت كه واجد كتابهاي علوم مختلف بود. دستامد دوازده سال رصد و محاسبه تكميل زيج ايلخاني (1271) بود كه محي‌الدين مغربي بعدها ضميمه‌اي براي آن نگاشت. اما عمل رصد صرفاً به نجوم محدود نبود؛ بلكه رصد نقش عمده‌اي در احياي تمام علوم و فلسفه ايفا مي‌كرد.

خدمات طوسي به نجوم و هيئت علاوه بر زيج و تصحيح المجسطي شامل نقد هيئت بطلميوس در تذكرة خود نيز مي‌شود كه احتمالاً كامل‌ترين شرح نواقص هيئت بطلميوس در دوران ميانه بشمار مي‌‌رود. او همچنين فرضيه جديدي در مورد حركت كواكب مطرح كرده است. اين نظريه كه تنها مدل جديد رياضي بود كه در هيئت دورة ميانه پديد آمد، نه تنها قطب‌الدين شيرازي و ابن‌شاطر به احتمال زياد كوپرنيك، كه پيرو مدلهاي كروي شاگردان نصيرالدين بوده را نيز تحت تأثير قرار داد. طوسي در فصل سيزدهم رسالة دوم تذكره اثبات مي‌كند كه «اگر دايره‌اي در داخل محيط يك دايره ساكن بچرخد و شعاع دايرة اول نصف شعاع دايره دوم باشد، هر نقطه از دايرة اول روي يك خط راست كه همان قطر دايره است حركت خواهد كرد.»(2)

اي.اس.كندي كه اول بار اين نظريه سياره‌اي مربوط به اواخر قرون ميانه (كه از مراغه انتشار يافت) را كشف كرد، آن را به اين صورت تعبير كرده است: اتصال دو بردار با طول مساوي كه دومي با يك سرعت ثابت كه دو برابر سرعت اولي است و در خلاف جهت آن مي‌چرخد(3).

او اين مسأله را «جفت طوسي» ناميد و نشان داد (نك‌شكل 1و2) كه طوسي، قطب‌الدين و ابن‌شاطر آن را براي حركت كواكب بكار برده‌اند و آن را با مدل بطلميوسي مقايسه كرده‌اند(4).

اين ابتكار كه به طوسي بازمي‌گردد، بدون شك، مهمترين گام در راستاي جدا شدن از هيئت بطلميوسي، پيش از دوران جديد بشمار مي‌رود. صرف نظر از نظريه خورشيد محوري، «ابتكار» ستاره‌شناسي كوپرنيك پيشتر در آثار طوسي و پيروانش وجود داشته و كوپرنيك احتمالاً از طريق واسطه‌هاي بيزانسي به آن دست يافته است.

مهمترين اثر طوسي در باب كاني‌شناسي، تنسوخ‌‌نامه نام دارد. اين كتاب به فارسي و برگرفته از منابع متقدم اسلامي است كه از آن جمله‌اند آثار جابربن حيّان، كندي، محمدبن زكريّا رازي، عطاردبن محمد و خاصه بيروني، كه كتاب الجماهر في معرفة الجواهر او منبع اصلي طوسي در اين رابطه بوده است.در واقع، تنسوخ‌نامه كه نامش بر گرفته از واژه‌اي تركي – مغولي به معناي «شيء گرانبها»ست احتمالاً در تاريخ كاني‌شناسي اسلامي بعد از شاهكار بيروني در درجه دوم اهميت قرار دارد.

اثر طوسي از چهار  فصل (باب) تشكيل شده است. او در فصل اوّل از ماهيت تركيبات؛ عناصر اربعه، آميزش آنها و پيدايش كيفيت پنجمي كه مزاج نام دارد، و مي‌تواند صور و حالات مختلف را بپذيرد؛ و نقش رطوبت و اشعات خورشيد در پيدايش آنها بحث مي‌كند و در اين همه پيرو نظريات ابن‌سينا (المعادن) است.

بخشي نيز به رنگها اختصاص يافته كه جالب است و به اعتقاد طوسي رنگها همگي تركيبي  از سفيد و سياهند. در جواهرات، رنگها نتيجة تركيب عناصر خاك و آب موجود در جوهر جواهرند.

فصل دوم منحصراً به جواهرات كيفيت و خواص آنها اختصاص دارد. توجه خاصي به ياقوت شده و خواص طبي و غيبي آن به تفصيل مورد بحث قرار گرفته است. طوسي در فصل سوم به فلزات مي‌پردازدو نظرية شيميايي پيدايش  فلزات را ارائه مي‌كند و سولفور را پدر و جيوه را مادر فلزات نام مي‌نهد. او همچنين نام هفت فلز قديمي ازجمله خارصيني را ذكر كرده است. طوسي همانند بسياري از فيلسوف – دانشمندان مسلمان نظريه‌هاي هستي‌شناختي و كاني‌شناختي شيمي مربوط به پيدايش فلزات را بدون تعلق به سنت كيمياگري يا حتي بحث از تبديل فلز پايه به‌طلا مي‌پذيرد. پايان‌بخش كتاب بحثي در باب عطريات است كه يكي از منابع عمده كاني‌شناسي اسلامي و نيز منبع علمي ارزشمندي به زبان فارسي در اين زمينه بشمار مي‌رود.

طوسي در ميان علوم كمترين علاقه را به طب داشت و هر چند به مطالعه آن پرداخت اما در كل پيرو تعاليم ابن‌سينا در اين زمينه بود. افزون بر اين، او چند كتاب در طب نگاشت كه از آن جمله‌اند قوانين‌الطب و شرحي بر قانون ابن‌سينا، او همچنين با اهل طب در باب موضوعاتي ازجمله تنفس و مزاج به مكاتبه مي‌پرداخت. طوسي به برخي اختلاف‌نظرها با ابن‌سينا در خصوص مزاج هريك از اعضاي بدن اشاره مي‌كند و در مابقي موارد پيرو تعاليم ابن‌سيناست. ديدگاه طوسي درخصوص طب ديدگاهي عمدتاً فلسفي است؛ و شايد  بزرگترين خدمت او به حوزه طب روان‌تني بود كه بيش از همه در آثار اخلاقي خود خاصه در اخلاق ناصري بدان پرداخته است.

طوسي يكي از برجسته‌ترين فيلسوفان اسلامي است كه مكتب مشايي ابن سينا را پس از آنكه تقريباً به مدت دو سده به واسطة كلام در محاق رفته بود از نو احيا كرد. او شرحي استادانه بر اشارات و تنبيهات ابن‌سينا نگاشت كه فخرالدين رازي طي يك سدة پيش سخت بر آن  تاخت. طوسي در اين كتاب كه به واسطة دقت رياضي آن در ميان آثار فلسفي كم‌نظير است موفق شد مشعل فلسفه را در اسلام مجدداً برافروزد .

طوسي در اين كتاب مدعي است كه پيرو صرف ابن‌سيناست اما در چندين قسمت كتاب يعني در بخش مسائل مربوط به معرفت خدا به ذرات، ماهيت مكان و آفرينش دنياي ماده مشخصاً نشان مي‌دهد كه بسيار مديون شيخ شهاب‌الدين سهروردي و برخي متكلمان (الهي‌دانان) مسلمان است. طوسي را در واقع مي‌توان سرآغاز تركيب تدريجي دو مكتب مشاء و اشراق دانست؛ اين گرايش بعدها در آثار معروف‌ترين شاگرد او يعني قطب‌الدين شيرازي نمود بيشتري يافت. او همچنين رسائل فلسفي بسياري به فارسي نگاشته است آن‌چنان‌كه نثر او در اين حوزه را بايد در كنار آثار ناصرخسرو، سهروردي و افضل‌الدين كاشاني در شمار برترين‌ها و مهم‌ترين‌ها در زبان فارسي بشمار آورد.

طوسي در اخلاق دو اثر عمده به فارسي دارد: اخلاق محتشمي و از آن مهم‌تر اخلاق ناصري. طوسي در اخلاق ناصري با توجه به كتاب تهذيب‌الاخلاق مسكويه نظامي فلسفي را تشريح مي‌كند كه در آن تعاليم اسلامي با نظريات اخلاقي ارسطو و تا اندازه‌اي سنتهاي افلاطوني درآميخته است. اين اثر همچنين بحث مفصلي در باب علم‌النفس و روان‌درماني دارد. و به مدت چندين سده مشهورترين اثر اخلاقي در ميان مسلمانان هند و ايران بوده است.

طوسي در ميان شيعيان اثناعشري به همان اندازه كه يك فيلسوف و عالم است، متكلم است شهرت او به عنوان يك متكلم به واسطه كتاب تجريد اوست كه كماكان يكي از كتابهاي اصلي تعليم كلام در تشيع بشمار مي‌رود. تجريد كتابي دقيق و منسجم است كه براي نخستين بار بطور نظام‌مند به كلام مي‌پردازد و از اين رو مبناي الهيات سيستماتيك شيعيان اثناعشري تواند بود.

طوسي در تاريخ اسلام به شخصيتي واجد چندين استعداد مشهور است. جز او شخصيتي را كه همزمان رياضي‌دان و منجمي برجسته و در عين حال متكلمي معتبر باشد سراغ نداريم.

تأثيرگذاري: تأثير طوسي خاصه در شرق جهان اسلام تأثيري شگرف است. به نظر مي‌رسد او از هركس ديگري در احياء علوم اسلامي سهم بيشتري دارد. او با گردآوري علما و دانشمندان با كفايت و كاردان بسياري در مراغه نه تنها سبب احياء دوبارة رياضيات و نجوم شد بلكه به احياء فلسفه و حتي كلام اسلامي نيز كمك نمود. آثار طوسي در بسياري از حوزه‌هاي تعليم اسلامي قرنها مورد ارجاع بوده است و شاگردانش ازجمله قطب‌الدين و علامه حلّي بعدها در زمرة علماي برجسته قرار گرفتند. فعاليتهاي او در نجوم رصدخانه‌هاي سمرقند و استانبول را تحت تأثير قرار داد و در غرب تا همين اواخر تأثير قابل توجهي داشته است.

مطالعات او در رياضيات نيز تمامي رياضي‌دانان اسلامي دوره‌هاي بعد را تحت تأثير قرار داد. كار طوسي و همكارانش در مراغه به شرق رفت و دانش چيني را تحت تأثير قرار داد كه در پي حمله مغول ارتباط بسيار نزديك‌تري با اسلام پيدا كرد. مكتب طوسي همچنين دانش هندي متأخر را در دوران مغول و حتي تا اواخر قرن هجدهم تحت تأثير قرار داد آنچنان كه نشانه‌هاي اين تأثير را غيرمستقيم مي‌توان در رصدخانه احداث شده توسط جاي سينگ دوم مشاهده كرد.

طوسي در غرب عمدتاً به واسطه دانش نجوم و رياضي‌اش مشهور است و تأثير و اهميت او دست‌كم در اين حوزه‌ها روز به روز بيشتر و بيشتر مي‌شود. وي در شرق جهان اسلام همواره نمونه اعلاي يك حكيم بوده است؛ حكيمي كه ضمن برخورداري از ذهني تحليلي و دقيق كه آن را مرهون رياضي و نجوم و مطالعات منطقي است، افق فكري‌اش را تا فلسفه و كلام نيز بسط و گسترش داد و حتي از محدودة تمام فعاليتهاي ذهني گذشت تا در پرتوي جذبة عرفان و تصوف به معرفت غايي دست يابد.

پي نوشتها:

1. اي.اس.كندي،

The Exact seinces in Iran under the seljuqs and mongols, 664.

2. اي.اس.كندي،

»Lete Medieval Planetary, Teory,» 369.

3. همان.

4. همان، 369، 367.

كتابنامه:

مهمترين اثر انتشار يافته طوسي اخلاق ناصري است كه آن را جي.ام.ويكينز ترجمه كرده است. (لندن 1964).

كتابها و آثار درجه دوم عبارت‌اند از:

م. مدرس رضوي، احوال و آثار استاد بشر… خواجه نصيرالدين (تهران، 1334هـ، 1955م)؛ سيدحسين نصر، سه حكيم مسلمان كمبريج، Mass، 1968)؛ و يادنامة خواجه نصيرالدين طوسي، (تهران، 1336هـ، 1957م) به فارسي.