زيد بن على (ع)

زيد بن على بن الحسين پس از حضرت باقر عليه‏السلام شخصيت ممتاز در ميان برادران خود بود. فردى عابد، پرهيزگار، فقيه، سخاوتمند و شجاع به شمار مى‏رفت و به انگيزه امر به معروف و نهى از منكر و خونخواهى جدش حسين بن على عليه‏السلام قيام كرد. كثرت انس او با قرآن سبب توصيف او به «حليف القرآن‏» (هم پيمان با قرآن) شده بود
دانشمندان اماميه شخصيت زيد را ستوده و او را به علم و دانش، تهجد و تقوا، زهد و پرهيزگارى، شجاعت و ظلم ستيزى وصف كرده‏اند. مرحوم شيخ مفيد درباره او گفته است:

«زيد بن على بن الحسين پس از حضرت باقر عليه‏السلام شخصيت ممتاز در ميان برادران خود بود. فردى عابد، پرهيزگار، فقيه، سخاوتمند و شجاع به شمار مى‏رفت و به انگيزه امر به معروف و نهى از منكر و خونخواهى جدش حسين بن على عليه‏السلام قيام كرد. كثرت انس او با قرآن سبب توصيف او به «حليف القرآن‏» (هم پيمان با قرآن) شده بود» .

اين نگرش ستايش آميز شيعه درباره به زيد از موضع و ديدگاه تكريم آميز ائمه اهل بيت عليهم السلام در مورد او سرچشمه مى‏گيرد. چنانكه شيخ بهائى گفته است:

«ما از زيد جز به نيكى ياد نمى‏كنيم. از پيشوايان ما در تمجيد و تكريم وى روايات بسيارى وارد شده است، و امام صادق عليه‏السلام بسيار مى‏گفت: «خدا عمويم را رحمت كند» .

شيخ صدوق در كتاب «عيون اخبار الرضا عليه‏السلام‏» بابى را به نقل روايات ائمه معصوم عليهم السلام در مدح و منقبت زيد اختصاص داده است. مفاد يكى از روايات چنين است:

«روزى مامون در حضور امام رضا عليه‏السلام قيام زيد النار (برادر امام رضا) را بر ضد عباسيان يادآور شد و آن را با قيام زيد بن على بر ضد بنى اميه مقايسه كرد و افزود: اگر به خاطر رعايت احترام شما نبود او را مى‏كشتم. امام رضا در پاسخ مامون فرمود: «برادرم زيد را با زيد بن على مقايسه مكن. زيد بن على از دانشمندان آل محمد بود، وى براى خشنودى خدا خشمگين شد، و با دشمنان خدا جهاد كرد، و در راه خدا به شهادت رسيد. »

امام باقر عليه‏السلام زيد را تكريم فراوان مى‏كرد، چنانكه شيخ صدوق از ابى الجارود نقل كرده كه گفته است:

«من نزد امام باقر عليه‏السلام بودم كه زيد وارد شد. وقتى چشم امام باقر عليه‏السلام به او افتاد، فرمود: «او بزرگ خاندان خود و انتقام گيرنده خون آنهاست‏» . آنگاه خطاب به زيد فرمود: «البته برگزيده است مادرى كه تو را به دنيا آورده است اى زيد. . . » .

از جابر بن يزيد جعفى روايت‏شده است كه گفت: امام باقر عليه‏السلام را ديدم كه وقتى به برادرش زيد نگاه مى‏كرد اين آيه را تلاوت كرد:

فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى و قاتلوا و قتلوا لاكفرن عنهم سيئاتهم و لادخلنهم جنات تجرى من تحتها الانهار ثوابا من عند الله، و الله عنده حسن الثواب.

كسانى كه هجرت كرده و از ديار خود رانده شده و در راه من اذيت‏شده‏اند و جهاد كرده و به شهادت رسيده‏اند، لغزشهايشان را پوشيده، و آنان را به باغهايى كه نهرها از پايين آنها جارى است وارد مى‏كنم، اين پاداشى از خداوند است، و بهترين پاداش نزد خداست.

آنگاه امام باقر عليه‏السلام اشاره به زيد كرد و گفت: «سوگند به خدا او از مصاديق اين آيه است.

ابو الفرج اصفهانى از عبد الله بن جرير نقل كرده كه وى ديده است كه جعفر بن محمد ركاب زيد را مى‏گرفت و آنگاه كه بر مركب مى‏نشست، لباس وى را مى‏آراست.

اگر اين گفته درست‏باشد، بيانگر اين است كه امام صادق عليه‏السلام عموى خود را گرامى مى‏داشت، و حرمت او را كه در سن، بزرگتر از وى بود، به سان پدر نگه مى‏داشت.

از برخى روايات به دست مى‏آيد كه قيام زيد مورد رضايت و تاييد امام صادق عليه‏السلام بوده است، چنانكه وقتى با امام صادق عليه‏السلام درباره قيام خود مشورت كرد، امام عليه‏السلام به او فرمود: «اى عمو، اگر خشنودى كه كشته شوى و بدنت را بردار بياويزند، پس اين كار را بكن‏» . و آن گاه كه زيد از نزد او مى‏رفت، امام صادق عليه‏السلام فرمود: «واى بر كسى كه فرياد يارى خواهى او را بشنود و او را يارى نكند» .

منبع : یاران مجذوبان نور