مجلس صبح پنجشنبه ۱۰-۰۵-۹۲ (اخلاص در عبادات -آقایان)

009

بِسْمِ‌اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

احکام اسلام تغییر نمی‌کند منتها به‌مناسبت وقایع طبیعی ابر و باد و گرما و سرما … در طرز اجرا، خودبه‌خود تغییری حاصل می‌شود یا این‌که خودش مدتی مسکوت می‌ماند مثلاً همین فتوایی که (جار و جنجال بپا کرده) متأسفانه زمانه طوری است که سایه‌ی شوم سیاست بر همه چیز افتاده است. فتوایی که در کتب فقهی نوشته شده، عده‌ی خیلی کمی به آن معتقدند و عمل می‌کنند، این مسأله‌ی گرما و تشنه شدن در این فصل و این‌که روزه‌گیران، چه‌قدر آب بخورند که روزه باطل شود یا شود، در فصل زمستان، این نظر، بحث و گفته نمی‌شود، ولی چون تابستان است خیلی بحث می‌شود.

بسیاری از قواعد نه این‌که اسلام نظرش را عوض کند، نه! اما مقتضیات زمان و مکان این کار را می‌کند چنین فتوایی در مناطق خیلی گرمسیر عادی است، خداوند هم به روزه‌ی ما نیاز ندارد که گوشش را بیاورد دم زمین بگذارد و ببیند بندگانش آب می‌خورند یا نه! این‌ها برای ماست، خداوند می‌گوید اگر زهر حلاهل هم با یاد خدا و به امر خدا بنوشید مثل عسل است و اگر عسل را با یاد خدا بنوشید، مثل زهر است، یک مسأله‌ای که به عنوان سؤال در فتوای نظری نیست، ولی در سؤال، مکلفین شرایط نماز گفته‌اند این است که روی زمین باشد، لباس نمازگزار دارای شرایطی باشد، در این تابستان و این گرما این مسأله پیش می‌آید که اگر در منزلی چند تا محارم باشند، مثلاً مردی و همسرش و فرزندانش (دختر و پسر) نمازی بخوانند هر کدام مقرراتی دارند، گفته‌اند که بانوان لباس‌شان چه‌طور باشد، آستین کوتاه نباشد، الآن خیلی‌ها می‌گویند هوا گرم است و ماها همه محرم هستیم، آیا لباس‌مان می‌تواند کم‌تر باشد یا نه! اگر هیچ‌کس هم نباشد، خود شخص هم می خواهد در خلوت نماز بخواند، نمی‌تواند لباسش را کم کند، این جنبه‌ی شرعی‌ موضوع است، از فقها هم بپرسید همین را می‌گویند. بنابراین برای مکلفین اشتباه و ابهام پیش می‌آید که حکمت این موضوع چیست؟ و در عرفان از این مسأله چه می‌فهمیم؟

در زمان رسول‌الله (ص) زید چرخید و چرخید و بیهوش شد و از حال رفت. بعضی‌ها گفتند به حالش بیاورید، حضرت فرمودند که نه همان نمازش است، البته این مجوز نمی‌شود که بعضی از درویش‌ها خدای نکرده از روی تقلید و تصنع بگردند و هو‌هو کنند، انتقاداتی هم که می‌کنند، بیخود می‌کنند، ولی ما باید گوش بدهیم. گاهی اوقات انسان از دشمن بیش‌تر بهره می‌برد تا از دوست، برای این‌که دشمن جزئیات انتقاد و عیب ما را که نمی‌دانیم می‌گوید که ما بتوانیم اصلاحش کنیم، اما دوست مهم‌ترین و بزرگ‌ترین اشتباه ما را نادیده می‌گیرد.

خداوند هم مهم‌ترین دوست است، چه‌قدر اشتباهات ما را نادیده می‌گیرد، ما باید از خجلت سرمان را پایین بیندازیم؛ این شرایط که گفته‌اند ظاهراً برای حضور دوستان دیگر است، نماز می‌خوانم چون عده‌ی دیگر می‌بینند، لباسم منظم باشد، این قاعده باید همه‌جا رعایت شود، به ما می‌گویند آن چنان باید محو در جمال دوست باشیم که همیشه مثل این‌که جلوی دوست هستیم و تنها نیستیم، می‌خواهید نماز بخوانید آن‌کسی که مخاطب شماست، در همه‌جا حضور دارد، در مجلس هست، در حضور او باید با لباس باشیم، این یک حالتی است که اگر احساس کنیم، خداوند حضور دارد، وقتی می‌خواهیم نماز بخوانیم، دیگر آن شرایط رعایت لباسش لازم، برای ما زحمت نیست و وظیفه محسوب می‌شود.

چنان پُر شد فضای سینه از دوست

کـه فـکر خویـش گم شد از ضمیـرم

این نماز است. شنیدم که گفتند فلان‌کس لباس می‌پوشد و بیرون می‌رود و در منزل هم لباسش را در نمی‌آورد که لباس راحتی بپوشد؛ می‌گوید من خودم که هستم، این هم حالتی است که اگر با این احساس می‌گوید ‌که متوجه معنی حرف خود است؛ این نشان‌دهنده‌ی این است که خداوند برایش ارزشی قائل شده است. فرموده‌اند در ماه رمضان، جلوی جمع آن‌هایی که معذورند (بیماران و مسافران) در منظر عام چیزی نخورند که روزه را به‌هم می‌زند، طوری رفتار کنند انگار که روزه هستند، من خودم یادم هست، بچه که بودیم حضرت صالح‌علیشاه بعضی اوقات مریض می‌شدند، ولی در ماه رمضان یک‌بار ندیدم ایشان حتی دوایی بخورند، سعی می‌کردند در اتاق تنهایی بخورند، این به عنوان احترام به خداوند و روح انسانی که خلقت خداوند و نفخه‌ی الهی است و نیز از لحاظ اجتماعی بسیار صحیح است؛ اما مسأله این است که به زور نه کسی را می‌شود وادار کرد روزه بگیرد و نه کسی را وادار کرد که روزه نگیرد، هیچ‌کدام! آن عمل به ظاهر با خود شخص است، ولی انگیزه و هدفش بعدها معلوم می‌شود. این مثال را خیلی زده‌اند که:

مرد باید که گیرد اندر گـوش

ور نوشته است پند بر دیوار

از درد و دیوار انسان باید پند بگیرد، یک قوم و خویشی ما داشتیم که خداوند رحمتش کند مشهور بود (بچه که بود) مادرش (رحمت‌‌الله علیها) سحر بیدارش می‌کرد که پاشو نماز بخوان! بچه‌ی کوچک هشت ـ نه ساله، تابستان نمی‌توانست از خواب بیدار شود، بالآخره یک‌بار که به‌زور بیدارش کردند عصبانی شد و گفت بی‌خود زحمت نکشید، اگر خیلی اذیتم کنید من خم و راست می‌شوم که شما خیال کنید من نماز می‌خوانم، ولی از لج شما نماز نمی‌خوانم. هر گونه فشاری هم برای عبادت کردن یا جلوه‌گری عبادات، یعنی به این عبادت یا کار مهمی که می‌کند، اهمیت نمی‌دهد، این طور جلوه می‌دهد که این صحیح نیست.

این است که خداوند وقتی به ابلیس فرمود و به او اجازه داد که از راست و چپ و بالای سر و پایین پا وارد زندگی انسان بشود، شیطان می‌تواند وارد نماز و روزه هم بشود و در همین پیچ و خم‌ها ریزه‌کاری‌ها، نقش شیطان معلوم می‌شود. خداوند فرد ما و جامعه‌ی مسلمین را از این شیطان‌ها حفظ کند. خداوند خودش نیت ما را خالص‌تر گرداند. ما باید بکوشیم تا ما را اهل آن آیه قرار دهد: «وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ» (حجر/47) اگر در گوشه و کنار قلب ما غل و غش وجود دارد ما را پاک کند و در دنباله‌اش می‌فرماید: «إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ» یا نتیجه این است یا شرط این است که با هم برادر باشیم و بر صندلی آقایی روبه‌روی هم بنشینیم. ان‌شاءالله

Tags