مجلس صبح چهارشنبه ۰۸-۰۳-۹۲ (تعطیلی هفتگی-شبات-جمعه-دوشنبه – عیدین – اعیاد عرفی – نماز جمعه- رضایت-خانم‌ها)

حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوب‌علیشاه» 

بِسْمِ‌اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

سؤالاتی رسیده در مورد، شب جمعه و عیدین (عید فطر و عید قربان) که شبیه به هم است. تعطیل یک روز در هفته از زمان حضرت موسی (ع) و در پیروان بعد از موسی بوده و از زمان زرتشت و قبل از حضرت موسی هم بوده است. یک روز تعطیل است در مسیحیت که احکام شرعی آن همان احکام یهود و موسی (ع) است و اسلام نیز روز تعطیل وجود دارد، در تورات یک روز تعطیل را که اسمش را شبات می‌گذارند یک روز تعطیل حتماً باید باشد و این‌قدر این تعطیلی مهم است که در بعضی موارد تخلف از این امر مجازات سنگینی دارد حتی مجازات اعدام دارد.
یهودی‌ها حکم و فتوای قتل حضرت عیسی (ع) را دادند و گفتند که عیسی در روز شنبه کار کرده و تعطیل نکرده است، چه‌کار کرده؟ حضرت عیسی که مغازه نداشت که مغازه را تعطیل کند. آن ها دیدند که حضرت عیسی روز شنبه یک نفر را شفا داد و گفتند که چه‌طور این کار را کرده است و عیسی را محکوم کردند؛ این‌قدر تعطیل شبات مهم بود (اسلام در سوره‌ی جمعه) روز جمعه‌ای که ما داریم اول اسمش جمعه نبود. در عرب اسم خاصی داشت و در یهودیت نیز اسم خاص دارد، بعدها مقرر شد که جمعه بگذارند. خداوند فرمود که در این روزی که تعطیل می‌کنید، نماز را این‌طور بخوانید. اسمش روز جمعه شد. بنابراین جمعه تعطیل بود و تعطیلی‌اش در اسلام است، تعطیل از کجا؟ ممکن است بعضی‌ها بگویند ما جمعه را نماز می‌خوانیم و تعطیل ندارد. متن آیه‌ی قرآن آن را تعطیل می‌داند. ما درویش‌ها بیش‌تر تقریباً واجب می‌دانیم که تعطیل باشد. آیه‌ی قرآن این است: «إِذَا نُودِي لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ» (جمعه/۹) وقتی که ندا داده شد برای صلات یعنی برای نماز و اذان گفتند که بشتابید برای یاد خدا، یاد خدا که همیشه باید با ما باشد و این‌جا تأکید کرده که بشتابید برای یاد خدا و اگر سایر اوقات فراموش و غفلت کردید جمعه که اذان گفتند بشتابید! اذان از چه زمانی است؟ یوم‌الجمعه؛ از چه وقت جمعه حساب می‌شود، طبق عرف که در آن ایام بوده، طبق عرف گردش خورشید و زمین و ماه و این‌ها از وقتی که روز پنج‌شنبه تمام شد، جمعه شروع می‌شود یعنی از اول شب، همین‌که اذان در روز جمعه گفته شد، ما استنباط کردیم از اذان مغرب و تعطیل کنیم تا چه زمان، خود آیه گفته است «فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا» (جمعه/ ۱۰) وقتی نماز جمعه منقضی شد یعنی نماز عصر انجام شد، متفرق بشوید و به کار و کاسبی‌تان بپردازید و به این جهت روز جمعه مهم است و تقریباً اگر بخواهیم خیلی دقیق باشیم می‌شود گفت که روز جمعه و تعطیل جمعه و نماز جمعه واجب است.
آقایان در فقه چون بحثی هست که وقتی فعل امر می‌آید که انجام بدهید؟ آیا این واجب است یا مستحب؟ بعضی‌ها گفتند واجب است و الآن ما گفتیم که بیش‌تر واجب است و بعضی‌ها می‌گویند مستحب است. بنابراین گفته است معاملات و کارهای دنیایی را کنار بگذارید و بشتابید برای یاد خدا، این را ما واجب استنباط می‌کنیم و خیلی از فقها مستحب استنباط کرده‌اند، یک قاعده کلی هم وجود دارد که هر یک از اعمال عبادی حتی واجبات اگر موانعی بود که مربوط به خود آدم نبود می‌شود طرد کرد و بعد بجا آورد.
بعضی‌ها پرسیده‌اند که ما کارمان طوری است که صبح جمعه مثلاً باید در رستوران باشیم، آن‌وقت چون مجبورند اشکال ندارد. اگر می‌توانند کسی را بجای خودشان بگذارند، اگر نه انجام بدهند، اما شب دوشنبه این‌طور نیست. دوشنبه در بعضی اخبار از ائمه رسیده که توصیه به آن کرده‌اند، اما جمعه به جای خود حکم آن شرعی است. اگر توانستید شب دوشنبه هم، این است که ما با رعایت آیه‌ی قرآن که واجب است، شب جمعه می‌گذاریم و با رعایت و احترام و فرمایش ائمه شب دوشنبه را هم واجب می‌دانیم. همین مسأله در مورد عیدین است. عید فطر و عید قربان صریح آیه‌ی قرآن است که این‌ها عید است و ما عید می‌گیریم. در مورد عید غدیر عیدی است که ما خانواده‌ی شیعه می‌گیریم مثل جشن و تولدی که در خانواده‌ی خودتان می‌گیرید و مربوط به جامعه نیست، ولی خودتان خیلی به آن اهمیت می‌دهید و برمی‌گردد به عرف جامعه هر چه که می‌گوید. در صورتی که مخالف قرآن نباشد باید اطاعت و اجرا کرد.
در مورد نماز جمعه، اول نماز نبود، بعد که روز جمعه مقرر شد (نماز ظهر را ما چهار رکعت می‌خوانیم) نماز ظهر را به این صورت بخوانید، یعنی به جای چهار رکعت، دو رکعت با قنوت‌های مفصل بخوانید. بعد فقها برای مشخص کردن این نماز جمعه (نماز خاصی است) بررسی کردند و گفتند زمان پیغمبر و ائمه خوانده می‌شده است. چون پیغمبر خودش پیشنماز بود، از شرایط نماز جمعه گفته‌اند که امام یاید حاضر باشد نه این‌که در این نماز، امام غایب نباشد. یک عده‌ای از شیعه گفتند در صورتی که امام ظاهر نباشد جایز نیست. یک عده‌ای از فقها این‌طور گفتند و یک عده‌ای گفتند در هر صورت نماز جمعه واجب است. نماز که تغییر نمی‌کند، خداوند گفته باید انجام شود. این شرایط را ما درست کردیم و یک عده گفتند نه این درست است و نه آن نماز. مستحب است بهتر است که نماز جمعه را بخوانید این‌که ما نمی‌خوانیم غیبت و دلایل دیگری دارد که ما نمی‌خوانیم. شما در مورد هر نمازی اگر سؤال شرعی داشته باشید مثلاً تسبیحات را سه بار باید گفت یا یک بار هم کافی است. سؤالی که داشته باشید از استاد شرع و مجتهد می‌پرسید نه از عارف! بنابراین ما هم به همین دلیل گفتیم. البته حضرت صالح‌علیشاه چون خودشان معتقد بودند، گفتند بهتر این است خوانده بشود، منتها آن‌هایی که ایراد و اشکال می‌گیرند و می‌گویند در نماز عید باید یکی خطبه بخواند و از امامش تعریف کند، وقتی که امامش زنده نیست، از چی تعریف کند. این است که گفته‌اند جایز نیست در غیبت امام زمان نماز جمعه باشد.
سؤالاتی هم است به صورت سؤال یا انتقاد گفته می‌شود مثلاً همین نماز شکسته، نماز شکسته گفته است اگر در جنگ بودید و در این نگرانی بودید که اموال‌تان را ببرند یا به شما حمله شود می‌توانید نمازتان را کوتاه کنید، یعنی نماز چهار رکعتی را دو رکعت بخوانید. بعد شیعه این را به همه مواقع دیگر تسریع داد یعنی گفت در سفر می‌توانید نماز را کوتاه کنید. عده‌ای هم در شیعه هستند که این تغییر را قبول ندارند و می‌گویند که نماز جمعه کماکان باید باشد. این یک اختلاف فقهی است و من همین‌قدر که بلد هستم به شما گفتم، ولی اصلش نباید از من بپرسید، باید از مجتهد بپرسید و مجتهدی که انتخاب می‌کنید، مجتهدی نباشد که درویشی را لعن کند، البته اول خودتان را اصلاح کنید بعد به نماز برسید. این تهدیدهای اجتماعی و تغییراتی که در جوامع اسلامی داده شده است، خیلی مسائل جدیدی را به وجود ‌آورده است که انسان را از کار دل باز می‌دارد و غالباً دیده‌ایم بعد از مدتی درویش‌ها سرد می‌شوند. این‌ها کسانی هستند که از اول هم گرم نبودند، همین‌طوری گفتند و بدون توجه تکرار کردند. اگر کسی با توجه آن دستورات را انجام بدهد، مسلماً رو به جلو می‌رود. خداوند چه مصلحتی می‌داند برای بندگان خودش، هر چه می‌داند بکند، چه ما بگوییم راضی هستیم و چه بگوییم راضی نیستیم، می‌گوید آش همین است، بنشین و بخور. یک عده‌ی کمی هستند که همیشه: «رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» (مجادله/۲۲) خدا از آن‌ها راضی است و آن‌ها هم از خدا راضی هستند و خیلی هم مقام‌اند و خداوند هم در این آیه به مؤمنین احترام کرده و اسم آن‌ها را برده است و گفته همان‌طور که شما از خدا راضی باشید، خدا هم از شما راضی باشد. ان‌شاءالله ما را به آن مقام برساند.

 

Tags