گفت‌و‌گویی با یک «مادر»

گفت‌و‌گویی با یک «مادر»به مناسبت ولادت حضرت فاطمه (س) و روز مادر گفت‌و‌گوی کوتاهی با یک «مادر» را تقدیم می‌کنیم. مادری چشم براه و دلتنگ که سه تن از اعضای خانواده‌اش به دلیل پایبندی به مکتب درویشی در زندان‌های کشور محبوسند. فرشید یداللهی، امید بهروزی و کسری نوری به ترتیب فرزند، داماد و نوه خانم پروین نوری هستند که نزدیک به ۱۹ ماه را در زندان اوین تهران و عادل آباد شیراز به سر می‌برند.

– خانم نوری قبل از هر چیز میلاد حضرت فاطمه (س) و روز مادر رو به شما تبریک می‌گوییم.

بله، امروز روز ولادت حضرت فاطمه زهراست، گرچه هیچ مادری نمی‌تونه به مقام این بانوی فداکار برسه اما مادران همیشه زحمت می‌کشند و سختی‌ها را تحمل می‌کنند، فداکاری می‌کنند تا بتونند فرزندان درستکاری تربیت کنند، فرزندانی که راه راست و حقیقت رو برن. و هر زمان که به هدفشون برسن اون، اون روز براشون «روز مادر» و عید خواهد بود.

– خانم نوری شما به عنوان مادری که سه نفر از اعضای خانواده شما برای عقیده و درویشی مدت هاست که در زندان هستند، چه احساسی دارید؟

الان دو سال است که دلتنگ پسرم، فرشید یداللهی و امید بهروزی، دامادم که هر دو وکیلند و نوه عزیزم، کسری نوری که او هم دانشجوی حقوق هست هستم، یک مادر حتی اگر فرزندانش هم اشتباهی کرده باشند، نمی‌تونه آن‌ها را در زندان و اسارت ببینه به خصوص که فرزندان من هیچ گناهی مرتکب نشدند، من به ان‌ها افتخار می‌کنم، که با درستکاری و خدمت به دیگران باعث سربلندی من هم هستند، این بهترین هدیه برای یک مادر از طرف فرزندانشه.

– آیا تصور می‌کردید روزی باید فرزندانتان را در زندان ملاقات کنید؟

من هیچ وقت انتظار این رو نداشتم که فرزاندان که همگی تحصیل کرده و با ایمان بودند جایی مثله زندان شایسته اون‌ها باشه، از حقوق دراویش گنابادی و مظلومان دفاع می‌کردن، اما در تاریخ کم نبودند انسان‌های بی‌گناه و شریف و بزرگی که به زندان افتادند، این روز‌ها هم روزی تاریخ می‌شوند.

– شما می‌توانید مرتب با فرزندانتان ملاقات کنید؟ وضع ملاقات‌ها چطور است؟

خیر. ما در شیراز ساکن هستیم و برای دیدن فرزندانمان که در اوین تهران هستند باید مسافتی طولانی را طی کنیم تا بتوانیم برای دقایقی پشت شیشه آن‌ها را ملاقات کنیم، دیدن آن‌ها پشت شیشه و اینکه نمی‌تونم پسرم رو در آغوش بگیرم برای من سخت تره.

– خانم نوری در آخر اگر صحبتی دارید که در این گفتگو مجال بیان کردنش را نداشتید بفرمایید.

من یک مادرم، بیماری قلبی دارم و نزدیک به دو سال است که از فرزندانم دور هستم و این دوری را تحمل می‌کنم و چشم انتظار آمدنشان همراه با پیروزی و سربلندی هستم و آرزوی امروز من که روز مادر است اینه که بتونم فرزندانم را در آغوش بگیرم و اون‌ها رو از نزدیک زیارت کنم.

-ممنون از وقتی که در اختیار ما گذاشتید
به امید آزادی