برای مطالعه این موضوع بر روی لینک ادامه مطلب کلیک کنید.

اعلام جرم جمعی از آسيب ديدگان سلسله صوفيه نعمت اللهيه گنابادی

عليه مسئولان حادثه قم به مقام رهبری

مقام معظم رهبری حضرت آيت الله سيدعلی خامنه ای دامت برکاته العالی

محترما معروض می دارد

نويسندگان اين دادخواهی بواسطه صدمات جسمی و روحی و خسارات مالی و عاطفی فراوان ناشی از حمله ناجوانمردانه به مرکز عبادت و منازل مسکونی و اماکن کاروکسبشان  بر عليه سرکردگان اين غائله نامبارک حضور حضرت عالی شاکی و تقاضای دادخواهی دارند.

مقدمه

درشرايطی که گروه های گوناگونی از ايران به خارج سفر می کنند يا از خارج به ايران دعوت می شوند تا در گردهمائی های بين المللی برای تفاهم ميان اديان و مذاهب بکوشند؛ و در شرايطی که قم پايتخت فرهنگی اسلام لقب گرفته؛ حمله به جماعتی از صوفی مسلکان پيرو دين مبين اسلام و مذهب حقه اثناعشريه در روز روشن در ماه مبارک محرم در شهر مقدس قم در نزديکی حرم حضرت معصومه عليهاالسلام بدون هيچگونه توجيه شرعی و حقوقی و قانونی و عقلانی خسارات جبران ناپذيری برای نظام به بار آورده است.

درشرايطی که گروه های مختلفی از ايران تحت عنوان بحث گفتگوی اديان و فرهنگها و تمدنها به اقطارعالم سفر می کنند و همه جا با تمسک به ميراث ارزش صوفيه درصدد کسب اعتبار و آبرو برای معنويت گرائی اسلامی از ديدگاه بزرگان فرهنگ ايران هستند؛ حمله لجام گسيخته و خشونت عريان نسبت به صوفيان و جدال و سرکوب  اهل الله وکسانی که هيچ داعيه ای در امور سياسی ندارند فاقد هرگونه مشروعيت اخلاقی و وجاهت قانونی و شرعی است.

حمله به حسينيه دراويش نعمت اللهی گنابادی يک بحث حقوقی و درچهارچوب اختيارات شهرداری نبوده و توطئه از پيش طراحی شده ديگری برای تخريب چهره تشيع در شرائط خطيرکنونی دنيا است.

اين واقعه شوم درروز بيست و پنج بهمن ماه رخداد. يعنی که زمانی که ايران بيش از هميشه نياز به وحدت ملی داشت. يعنی زمانی که بيش از هروقت ديگر ضرورت اقتضا می کرد که از اسلام و تشيع سيمائی صلحجويانه و انسانگرايانه به جهانيان ارائه شود.  در اين حمله-چنانچه مسلماً استحضار داريد- خانه های مسکونی و اماکن کسب وکار مردم علاوه بر حسينيه دراويش نعمت اللهی گنابادی /يعنی مکانی  که به قصد عبادت خداوند در ملک موروثی موقوفی با صرف هزينه شخصی برای جماعت مسلمانان شيعه مذهب صوفی مسلک بناشده بود/ بکلی طعمه تخريب  و دچار هدم مطلق گرديد. اين واقعه بطور روشن ومبينی  آکنده از علايم افساد فی الارض می باشد؛ و يادآور نظريه کسانی است که معتقدند هرچه در جهت افساد فی الارض بکوشند شرايط ظهور امام عصر عج را تسريع کرده اند.

فلذا در چنين موقعيتی که امنيت اجتماعی ميرود تا در زوايای غربت متواری و منعدم گردد و کمياب تر از سيمرغ و کيميا شود؛  دفع دست ظلمه به دست برپاکنندگان عدالت ضرورت می يابد تا بيش از اين افساد گسترش نيابد. قال الله تبارک و تعالی : "ولولادفع الله الناس بالناس لفسدت الارض و لهدمت الصوامع".

عرضحال

ما به عنوان جمعی از صدمه ديدگان اين حادثه مصيبتبار و سياه حضور حضرتعالی دادخواهی کرده و برعليه برخی از عاملان شناخته شده اين واقعه به تقديم عرضحال عارض می شويم:

–         آخوند شهشهانی. به قرار مدارک مستند موجودی که دردست است اين شخص در روز حادثه با استفاده از بلندگو به تحريک جماعت ناآگاه پرداخته و با رکيکترين کلمات به مرحومه خواهر آقای سيداحمدشريعت که از متدينين سرشناس قم است حمله های لفظی نموده و اسباب تحريک متعصبان را فراهم ساخته و به صراحت مکررا آقای شريعت را به اخراج از قم تهديد کرده است.

–         سرداردرِياداراستاندار مهندس عباس محتاج که به شهادت اسناد موجود به عوض ايجاد نظم و تضمين امنيت شهروندان با عناصر سرکوبگر و غيرمسئول همکاری نموده و برای تخريب خانه و کاشانه و اماکن کسب و کار مردم انواع مختلف وسائل تخريب را در اختيار سرکوبگران قانونشکن قرار داده است. بعد ازآن نيز با برپاکردن نمايشگاهی بر عليه دراويش نعمت اللهی گنابادی   به افساد فی  الارض پرداخته است.

–         حاجی زاده معاون سياسی -امنيتی استاندار قم . بنا به اسنادموجود وی در هنگام گفتگو با هياتی از جانب سلسله نعمت اللهيه گنابادی به صراحت اظهار می دارد که ما اين حسينيه را تخريب خواهيم کرد ولو به کشتن هزار نفر بينجامد. وی نيز در روزافتتاح نمايشگاه برپاشده بر عليه صوفيان نعمت اللهی گنابادی به عوض استمالت از اشخاص مصدوم و خانه خراب به توجيه اين عمل مشئوم پرداخته و از آن به عنوان دفع فتنه و غائله دراويش و صوفيان ياد کرده است.

علاوه بر نامبردگان فوق الذکر؛ متذکر می گرديم که خطر اساسی از جانب کسانی است که زمينه سازان "عقيدتی" اين قبيل وقايع هستند؛ و بطور غيرموجه و ناصواب و غيرمتين برای ايجاد اخلال و در نظم عمومی و بمنظور بحران آفرينی درجامعه هرازچند گاه يکبار جماعتی از شهروندان را هدف خشونتگرائی قرار می دهند و امنيت و آرامش اجتماعی را از آنان سلب می نمايند.

–         بنا به شواهد موجود آقای ميرزاحسينعلی نوری همدانی در صدد اثرگذاری برجو حوزه و بويژه بر جامعه مدرسان قم و اصولگرايان می باشد و می کوشد تا با تشکيل دادن محوری از برخی از مراجع تندرو مانند آقايان صافی گلپايگانی ومصطفی لنکرانی جهت گيری کلامی جديدی به حوزه علميه ببخشد و تمسک به عقلانيت را در اين حوزه به حداقل برساند. ما از حضرتعالی تقاضا می کنيم که باارشاد حضرت مستطاب عالی اگر حسن نيتی در آقايان هست برای گفتگوهای مدرسی در نشستهای عاری از تعصب شرکت جويند تا بطريق عقلانی و منطقی در رفع شبهه از آنان نسبت به حقانيت تصوف حقيقی مساعی لازم صورت گيرد.

–          آقای ميرزا حسين علی نوری همدانی از تاريخ 28 شهريور هشتادوچهار تاکنون مکرراً بارها به صراحت اظهار داشته که صوفيه فرقه ضاله منحرفه هستند که بايد قلع و قمع شوند. از آنجا که در آثار اکابر تشيع که مراجع مورد استفاده عموم اخباريون و اصوليون هستند /مانند مرحوم ملاسيدحيدر آملی و مرحومان مجلسی اول و دوم وشيخ بهاءالدين جبل عاملی/ قطعا تشيع و تصوف کاملا درهم تنيده و بهم پيوندخورده می باشند؛ سرکوبی صوفيان و زمينه چينی های مشکوک برای امحاء تصوف از ايران ؛ درحقيقت پوششی  برای حمله به تشيع حقيقی اثناعشری که مذهب رسمی ايران است می باشد. حدوث اين واقعه در قم  به صورت خشونت گرائی های عريان در قبال درويشان نيز در چهارچوب همين توطئه قابل بررسی است.

باتقديم احترامات فائقه

جمعی از ضايعه ديدگان حادثه مصيبتبار قم