بیانیه مطبوعاتی انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران: اعلام خطر نسبت به اعمال خشونتهای تازه بر علیه دراویش در شهرهای ایران

بیانیه مطبوعاتی انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران: اعلام خطر نسبت به اعمال خشونتهای تازه بر علیه دراویش در شهرهای ایران روز دوشنبه بیستم شهریور ماه جاری حلقه‌های زنجیر سایت‌های پوششی وابسته به محافل اطلاعاتی-ضدامنیتی مانند سایت دیده‌بان و سایت بولتن‌نیوز مبادرت به انتشار بیانیه توطئه آمیزی با امضای”طلاب عدالتخواه” برعلیه دراویش کرده و ضمن وارونه گوئی و تحریف حقایق در مورد حادثه خونبار کوار که به شهادت یکی از دراویش این شهر به اسم درویش وحیدبنانی انجامید به یادآوری قضیه حمله معوق به دراویش در شهرستان‌ها پرداخته‌اند.

در بیانیه منتشره توسط سایت دیده‌بان” با اشاره به ماجرای حمله به دراویش کوار آمده است:

“بغض‌های مردم (بخوانید “بسیجیهای مهاجم”) در گلویشان بود و منتظر برخورد با این طایفه هتاک (مقصود “درویشهای مظلوم شهر کوار”) بودند، زمان می‌گذشت …، تنها دلمان آنجا آرام گرفت که “حضرت آقا” (رهبر نظام حاکم بر ایران) در دیداری خصوصی اشاراتی به این ماجرا داشتند و ما را تسلی دادند.”

از متن این بیانیه کاملا مستفاد است که گوئی این جماعت موسوم به “طلاب عدالتخواه”(!!) می‌خواستند با قتل و جرح درویشان و با پرونده سازی مجعول و وارونه برای متهم کردن خود آنها به قتل و جرح، به صدور حکم محاربه برعلیه آنها اقدام نمایند و ازاین مجرا به کار آنها فیصله بدهند. اکنون نیز از این که طرح شومشان نیمه تمام مانده اظهار ناخرسندی و بیصبری می‌کنند و می‌نویسند:

“به قولی در جمهوری اسلامی همه حق حرف زدن و دفاع از خود را دارند جز ما بسیجیان و نیروهای مذهبی”.

البته دخالت بجا و به موقع سازمان‌های بین المللی مدافع حقوق بشر مانند “دیده بان حقوق بشر” و “سازمان عفو بین الملل” و صدور بیانیهء “عمل اضطراری” از جانب آنان این توطئه سیاه سازمان یافته برعلیه دراویش صلح‌جو و بیدفاع را وسیعاً و در سطح افکارعمومی و رسانه‌های کثیرالانتشار بین المللی افشاء و رسواکرد و جناب آقای دکتر احمدشهید گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد نیز در گزارش خود به این امر شنیع اشاره کرد. امروز پس از گذشت یکسال سایت موسوم به “دیده‌بان” به یادآوری خاطره تلخ آن روز پرداخته، اما با گردش قلم خائنانه و تغییر تیتر “حمله به دراویش کوار” به “حمله دراویش به کوار” به خیال خود کوشیده تاصورت مساله را پاک کرده و مجرم و جانی را تبدیل به بیگناه و مظلوم، و شهید مظلوم و مجروح بیدفاع را تبدیل به مجرم نماید!

“انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران ” با محکوم کردن این امواج خشونت عنان گسیخته که برعلیه تنوع‌های قومی و عقیدتی در گوشه و کنار ایران و به بهانه‌های مختلف اعمال می‌شود متذکر می‌گردد که امروز دستگاه قضائی برای برخی از دراویش در تهران مانند آقایان نصرت طبسی و علیرضا روشن احکام ناعادلانه حبس‌های تعزیری و تعلیقی به اتهام واهی ونامربوط “اقدام برعلیه امنیت ملی” صادر کرده است. از جانب دیگر گروه‌های دیگری از پیروان طریقت‌های درویشی در ایران همراه با حامیان و مدافعان حقوق دراویش و جمعی از نویسندگان و وکلا و حقوقدانان بدون تفهیم هیچ نوع اتهامی فقط به دلیل تعلق خاطر به اصول درویشی ماه‌هاست که در عین بیماری و ناتندرستی در سیاه‌چالهای زندان اوین تهران و عادل آباد شیراز در بند و محبوسند.

درپایان “انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران” با نفی هرگونه خشونت -که همیشه بطور یک طرفه از جانب دستگاه‌های سرکوبگر وابسته به حاکمیت نسبت به مردم بی‌دفاع و مظلوم ایران اعمال شده- اعلام میدارد که بالاگرفتن میزان فعالیتهای مرموز سایتهای پوششی ضد امنیتی مانند دیده‌بان و بولتن‌نیوز و ادیان‌نیوز و وبلاگهایی مانند “خرقه” خبر از برنامه ریزی‌های سیاه دیگری می‌دهد که در پشت پرده توطئه درجریان است.

انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران
بیستم شهریورماه نودویک

 


 متن زیر عبارت از مقاله اهانت آمیز سایت دیده بان است که روز دوشنبه بیست شهریور نودویک با امضای “طلاب عدالتخواه” انتشار یافته است:


سالی گذشت، زمان در حرکت است و وجدان ها به نظاره نشسته اند آنچه را صورت گرفت: قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ ُسنَنٌ فَسِيرُواْ فىِ الْأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كاَنَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ(137) هَاذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ(138) وَ لَا تَهِنُواْ وَ لَا تحَْزَنُواْ وَ أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(139 ) (سوره مبارکه آل عمران).

پيش از شما مللى بودند و رفتند، در اطراف زمين گردش كنيد و ببينيد كه آنان كه وعده ‏ هاى خدا را تكذيب كردند چگونه هلاك شدند اين (كتاب خدا و آيات مذكوره) حجت و بيانى است براى عموم مردم و راهنما و پندى براى پرهيزكاران، شما مسلمانان نه در كار دين سستى كنيد و نه از فوت غنيمت و متاع دنيا اندوهناك باشيد زيرا شما فاتح و پيروزمندترين مردم و بلندمرتبه‏ترين ملل دنيا هستيد اگر در ايمان خود ثابت و استوار باشيد

امروز که یک سال از حادثه سال گذشته تاریخ 11 شهریور 1390 در شهر کوار می گذرد، بسیاری از مسایل مشخص گردیده است و وجدان های عموم می توانند قضاوتی نسبت به آنچه گذشت داشته باشند، چرا که تا چند روز قبل از این حادثه بوته آزمایشی پدید نیامده بود تا رذالت طایفه ای محک بخورد و نیز سستی و جاه پرستی برخی خود را نشان دهند.

و اما آنچه گذشت را دوباره مروری کوتاه می کنیم و قضاوت را به عموم می سپاریم: اوایل شهریور ماه سال گذشته بود ماه رمضان تازه تمام شده، طلاب هنوز به صورت فعال در میان مردم حضور داشتند و مشغول تبلیغ بودند و در این راستا بنا به وظیفه ای که داشتند مشغول بودند و اینکه موضوع وجود دراویش در منطقه یکی از مسائل به انحراف رفتن مردم منطقه است برخی از آنها در مقابل سوالات مردم توضیحاتی را به آنها داده و مطالبی را پیرامون دراویش در اختیار آنها قرار می دهند که به منظور مشخص شدن صریح نظر علما نسبت به فرقه های دراویش در زیر برخی از استفتائات مراجع را می آوریم:

استفتائات ایت الله بهجت: مساله 5396: ارتباط با فرقه های صوفیه چه حکمی دارد؟ اشکال دارد.

استفتائات ایت الله بهجت: مساله 5409: شرکت مومنین در محافل و مجالس صوفیه و انجام و اذکار انها و نیز حضور در خانقاه های انها چه حکمی دارد؟ جایز نیست.

برخی سوالات و جواب های موجود در استفتائات ایت الله مکارم:

سوال: آيا درويش شدن اشكالي دارد؟ پاسخ: دراويش يعني صوفيه داراي انحرافاتي هستند از آنها بپرهيزيد.

سوال: عدّه زيادى از اهالى يكى از شهرهاى فارس، از قديم الايّام به فرقه تصوّف گرويده اند و همواره بر اساس رهنمود اقطاب و بزرگان اين مسلك و روش هاى مختصّ خود عمل نموده اند؛ حقيقت اين است كه رونق خانقاه در اين محل بيش از يك مسجد است و كتاب هايى چون مثنوى، مولوى، ديوان حافظ، بوستان و گلستان سعدى، نيز بر قرآن و ساير كتابها برترى دارد، تا اين كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى و اعزام روحانيّون در ماه مبارك رمضان و محرّم الحرام، صحبت از بطلان اين مسلك به ميان آمد، مستدعى است نظر خود را نسبت به اين گروه، كه از فرقه شاه نعمت الله ولى مى باشند، اعلام نماييد. پاسخ: تمام فرق صوفيه گرفتار اشتباهات و انحرافاتى هستند و اكنون كه بحمدالله اهالى محترم آن منطقه روشن شده اند لازم است خانقاه را تبديل به مسجد كنند و همانند ساير مسلمين و شيعيان خالص و مخلص على (عليه السلام) و يازده فرزند معصومش (عليهم السلام)، برنامه هاى دينى را انجام دهند و از گذشته خود توبه كنند. خداوند همه طرفداران حق را ثابت قدم نگه دارد و توفيق دهد.

به دنبال این پاسخ ها برخی از دراویش، در کمین یکی از طلاب مبلغ منطقه می نشینند و با تنها یافتن این طلبه او را دوره کرده و توهین های زیادی به نظام و بزرگان روا می دارند و نیز با برخورد فیزیکی از قبیل سیلی و … سعی در تحقیر و ترساندن طلبه مبلغ می کنند، با اطلاع یافتن مردم و حرکت آنها به سمت درگیری، دراویش طلبه مذکور را رها می کنند و پا به فرار می گذارند.

با منتشر شدن خبر این اتفاق در میان مردم مذهبی منطقه، غیرت دینی مردم وجوانان موجب گردید که برخی بخواهند این مطلب را با اقدامات مشابه تلافی کنند، هنوز به یاد داریم پیغام های سیلی به روحانیت سیلی به اسلام است را و…

در این هنگام با جلساتی که توسط بزرگان و روحانیون منطقه گرفته شد تصمیم بر این گردید که برای کنترل خشم عمومی و نیز پاسخ دادن رسمی به انزجار از این حرکت و محکوم کردن رفتار غیر انسانی توسط دراویش، روحانیون و مردم در صبح جمعه 11 شهریور ساعتی قبل از نماز جمعه، از میدان شهدا تا نماز محل برگزاری نماز جمعه را رهپیمایی نمایند.

به دنبال این تصمیم با پخش بروشور و اعلامیه در نقاط مختلف منطقه به روستاهای منطقه و مساجد اطلاع رسانی گردید و به مسئولین و ائمه جمعه اطلاع رسانی شد که با استقبال جنابان نیز روبرو شد هرچند …

ساعت 10 صبح جمعیتی چند هزار نفری از زن و مرد در میدان شهدا تجمع نموده و با حمل پلاکاردهایی در محکومیت حرکت دراویش راهپیمایی را آغاز نمودند، در همین حین خبری منتشر گردید که دراویش در اواسط مسیر راه مردم را بسته اند و با اسلحه جنگی و شکاری و قمه، شیشه نوشابه های شکسته و وانت مملوء از سنگ و چماق و … منتظر استقبال از مرد و زن راهپیمایی کننده می باشند.

نیروی انتظامی با آنها صحبتی داشت و هنگامی که نتوانست آنها را راضی به خارج شدن از صحنه کند به سوی مردم راهپیمایی کننده آمده و از آنها خواست که دست از راهپیمایی بردارند که گزارش تصویری لحظه به لحظه عملکرد نیروی انتظامی کوار از هنگام ورود به صحنه تا هنگام خروج از صحنه قبل از درگیری در برخی وبلاگ ها هنوز موجود می باشد.

مردم خشمگین از عکس العمل دراویش، در مقابل حرکت مسالمت آمیز خود و نیز بی طرفی نیروی انتظامی در این ظلم آشکار به حرکت خود ادامه دادند که به یک باره مورد حجوم وحشیانه دراویش با سنگ و شیشه و … قرار گرفتند. (فیلم های مستند کامل ان درون وبلاگ ها موجود می باشد.)

مردم زخمی و خشمگین خود را در اوج مظلومیت مشاهده می کردند چرا که در حکومت منسوب به شیعیان و روحانیت برای دفاع از روحانیت به صحنه آمده بودند و حال شماری که در اقلیت محض بودند و متجاوز اینگونه بر اکثریت شوریده بودند.

در پاسخ آنها این جوانان غیور بودند که سینه خود را سپر کردند تا نشان دهند که ترسی از هیچ کس ندارند و با دست خالی به دنبال دراویش حتاک افتادند و اینجا بود که متاسفانه با نقشه از پیش تایین شده ای روبرو شدند که با اقدام ضعیف نیروی انتظامی در آن زمان دل های همه به درد آمد، هنگامی که مردم به تعقیب گروه 60 تا 70 نفری دراویش پرداختند آنها با گلوله های جنگی پاسخ مردم بی دفاع را دادند در حالی که نیروی انتظامی مصلح در همان محل در پشتی کمین کرده بود و به نظاره نشسته بود و زخمی شدن این مردم مظلوم را که یکی یکی گلوله می خوردند مشاهده می کرد.

وقتی که کار خیلی بالا گرفت نیروی انتظامی با پرتاب دو گاز اشکاور فرصتی پدید آورد تا قائله تمام شود و دراویش هم با دیدن همین دو گاز و حضور نیروی انتظامی ترسیده و پا به فرار گذاشتند.

با اقدامات بسیار ضعیف مسئولین خصوصاً نیروهای اطلاعاتی و انتظامی، دراویش گستاخ تر شدند و شروع به شرارت های بیشتری کردند به طور مثال منزل فرمانده بسیج یکی از روستاها را به گلوله بستند و به یکی از کوره های آجر پزی اهل اکبرآباد حمله کردند و آنجا را نیز به گلوله بستند که خوشبختانه با حضور نیروی انتظامی شیراز در صحنه، حجمه درگیری ها از مردم بی دفاع برداشته شد ولی دراویش که خود را غالب این ماجرا و مردم بی گناه را مغلوب می دانستند،کوتاه نیامده و با نیروی انتظامی نیز وارد مبارزه شدند اینجا بود که دراویش در کل کشور اعلام همبستگی نمودند و شمار زیادی از دراویش از نقاط مختلف کشور (تهران، کرج، قزوین و تبریز و…) وارد منطقه شده و در خارج از کشور نیز با گزارشات کاملاً دروغ مکرر بی بی سی و گفتگوهای خبری شبکه های بیگانه و تجمع های اعتراض آمیز در خارج از کشور مساله حساس و حساس تر می گردید. خوب اینجا بود که مسئولین به اشتباه خود پی برده بودند، این دراویش همان ها بودند که سال گذشته به خاطر یک برگه کوچک درون بیل برد دفتر بسیج تجمعی برقرار کرده بودند که فقط با عذر خواهی مسئولین کوتاه آمده بودند، به یاد داریم طلبه مبلغ که با برخورد دراویش مواجه شده بود و اظهار داشت که آنها می گفته اند سپاه و بسیج نتوانستند کاری بکنند تو که جای خود داری و یک طلبه بیش نیستی!

بغض های مردم در گلویشان بود و منتظر برخورد با این طایفه هتاک بودند، زمان می گذشت بعد از چند روز چیزهایی شنیدیم که شکر خدا با حضور برخی مسئولین از شیراز و … و کنار رفتن عناصر سست و ذلیل، آن بحث ها برطرف شد ولی چقدر دیر! به یاد دارم جمعی از دوستان مجروحمان را که ضاربان خود را می دیدند که بعد از 4 روز مغازه های خود را باز کرده اند و به راحتی دوباره در انظار همین مردم به کسب و کار پرداخته اند. آفرین بر صبرشان، آفرین بر ایمانشان و ننگ بر سستی برخی، تنها دلمان آنجا آرام گرفت که حضرت آقا در دیداری خصوصی اشاراتی به این ماجرا داشتند و ما را تسلی دادند و به قولی در جمهوری اسلامی همه حق حرف زدن و دفاع از خود را دارند جز ما بسیجیان و نیروهای مذهبی.

اما خدا را شکر که این حوادث رخ داد تا روشن شود که دراویش از کجا حمایت می شوند تا روشن شود دروغ گویی های بی بی سی، صدای آمریکا و دیگر نوکرهای رژیم استعماری، تا روشن شود که مردم در این انقلاب همیشه از مسئولان جلوتر بوده اند، تا روشن شود که دین مردم ما حکومتی نیست حکومت ما دینی است، تا مشخص شود که دراویشان یک مسلک رفتاری نیستند بلکه یک تافته جدا بافته از مردم هستند که در وقت لازم بر روی دوستان و اقوام خود نیز اسلحه می کشند، تا مشخص شود اهل منطق بودن و یا نبودن دراویش، تا مشخص شود مظلومیت یاران امام خمینی و امام خامنه ای.

و اما در آخر، سخنی با جوانان عزیز، که از روی صداقت و صاف بودن قلبشان، فریب این طایفه صد رنگ دراویش را با تظاهر به ارادت به حضرت امیرمومنان خورده اند:

استاد شهید مطهری: كسى كه على(ع) را بشناسد، تقواى او را بشناسد، سوز و گداز او را بداند، ناله‏ هاى نيمه شبش را بداند و به چنين كسى عشق بورزد محال است كه خلاف فرمان او كه هميشه امر به تقوا و عمل مى‏ كرد عمل كند. هر محبى به خواسته محبوبش احترام مى‏ گزارد و فرمان او را گرامى مى‏دارد. فرمانبردارى از محبوب، لازمه محبّت صادق است، لهذا اختصاص به على(ع) ندارد، محبّت صادقانه رسول اكرم نيز چنين است. پس معنى حديث‏ «حبّ علىّ بن ابى طالب حسنة لا تضرّ معها سيّئة» اين است كه محبت على حسنه‏ اى است كه مانع ضرر زدن گناه مى‏ شود، يعنى مانع راه يافتن گناه مى‏ شود؛ معنايش آن نيست كه جاهلان پنداشته‏ اند و آن اينكه محبت على چيزى است كه هر گناهى كه مرتكب شوى بلا اثر است. برخى از دراويش‏ از طرفى دعوى دوستى خدا دارند و از طرف ديگر از هر گناهكارى گناهكارترند، اينان نيز مدّعيان دروغگو هستند.امام صادق (عليه السّلام) مى‏ فرمايد: «خدا را معصيت مى‏ كنى در حالى» كه مدّعى محبت او هستى! به جانم قسم كه اين كار، در ميان كارها، شگفت‏ آور است. اگر محبت تو راستين مى‏ بود او را اطاعت مى‏ كردى، زيرا طبيعى است كه هر دوستى مطيع دوست خويشتن است».

دوستان واقعى امير المؤمنين(ع) همواره از گناهان دورى مى‏ گزيده‏ اند؛ ولايت آن حضرت نگاهدارنده از گناه بوده است نه تشويق كننده به آن. امام باقر(ع) مى‏ فرمايد: ما تنال ولا يتنا الّا بالعمل و الورع‏. «به ولايت ما نتوان رسيد جز با عمل نيك و پرهيزكارى و دورى از گناه.» (مجموعه‏ آثار استاد شهيد مطهرى ج‏1 332 گناهان مسلمان … ص: 329)

امام خمینی(ره): پسرم! از من گذشته يَشِيبُ ابْنُ آدم وَ يَشُبُّ فِيهِ خَصْلَتان: الحِرْصُ وَ طُولُ الْأَمَلِ. «1» لكن تو نعمت جوانى دارى و قدرت اراده، اميد است بتوانى راهىِ طريق صالحان باشى. آنچه گفتم بدان معنى نيست كه خود را از خدمت به جامعه كنار كشى و گوشه گير و كَلِّ بر خلق اللَّه باشى كه اين از صفات جاهلان مُتنسِّك است يا درويشان دكان‏دار. سيره انبياى عظام- صلّى اللَّه على نبيّنا و عليهم اجمعين- و ائمه اطهار- عليهم السلام- كه سرآمد عارفان باللَّه و رستگان از هر قيد و بند، و وابستگان به ساحت الهى در قيام به همه قُوى‏ عليه حكومت‏هاى طاغوتى و فرعون‏هاى زمان بوده و در اجراى عدالت در جهان رنج‏ها برده و كوشش‏ ها كرده‏ اند، به ما درس‏ ها مى‏ دهد و اگر چشم بينا و گوش شنوا داشته باشيم راه گشايمان خواهد بود مَنْ أَصْبَحَ وَ لَمْ يَهْتَمَّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ. پسرم! نه گوشه‏ گيرى صوفيانه دليل پيوستن به حق است، و نه ورود در جامعه و تشكيل حكومت، شاهد گسستن از حق. ميزان در اعمال، انگيزه‏ هاى آنها است. چه بسا عابد و زاهدى كه گرفتار دام ابليس است و آن دام‏گستر، با آنچه مناسب او است چون خودبينى و خودخواهى و غرور و عُجْب و بزرگ‏بينى و تحقير خلق اللَّه و شرك خفىّ و امثال آنها، او را از حق دور می کند و به شرك مى‏ كشاند. صحيفه امام ج‏18 ص: 510 و 511 نامه به آقاى سيد احمد خمينى (اندرزهاى اخلاقى – عرفانى ) … .