ظهور امام زمان (عج)، معرفت حقیقی و شهود باطنی او

ظهور امام زمان (عج)،  معرفت حقیقی و شهود باطنی او

 

اعتقاد عموم بر آن است که امام(عج) غائب است و همگی برای ظهور ایشان دعا می کنند و تصور بر این است که در تشیع غیبت مخصوص اوست . اما حقیقتاً تمامی ائمه اطهار (ع ) بلکه تمامی انبیاء و اولیاء از حضرت آدم (ع) تا امروز در پرده غیبت بوده و هستند .
غیبت به چه معنی است ؟ به معنی آن است که آن وجود شریف در پرده و پنهان است . پنهان از چشم ما ،از درک ما ،از تعقلات ما و معرفت ما ــ چرا؟ چون ما با او نامحرمیم ، جاهلیم و بزرگی او را درک نمی کنیم و شاید !!دشمنیم !؟! پرده بر فهم ماست ، و در واقع ما در پرده ایم . به تعبیری دیگر او منتظر است .منتظر ما ، تا از جهالت بیرون آییم . و به علت جهل حقیقتاً از او گریزانیم . فقط شعار می دهیم و حرف می زنیم . اصلاً معلوم نیست ما منتظر چه کسی هستیم !! اگر اورا هم ببینیم ، نمی شناسیم .
می گویید او معجزه می کند و اورا خواهیم شناخت !؟! اعجاز یعنی چه ؟ یعنی عمل خارق العاده که نفوس ما در مقابل آن عمل به عجز بیاید و تعقل ما شهادت به قدرتی ماورائی در وجود امام(ع) دهد .
سؤال : آیا حضرت ختمی مرتبت (ص) معجزه نکرد، حضرت موسی و عیسی معجره نکردند . اگر نفس ما آنقدر قدرتمند باشد که بر عقلانیت و فطرت ما سلطنت کند آیا در مقابل اعجاز و معجزه کننده عاجز می شویم و تسلیم اوامر و نواهی او می شویم ؟ خیر . زیرا آل ابوسفیان و آل فرعون و آل … به پیامبران نسبت سحر و جادو دادند و نه تنها معجزه نفس آنان را مطیع نکرد بلکه بر شدت شقاوت و ضدیت آنانافزود.
سؤال : ظهور امام زمان ؛ آری یا خیر ؟
اگر انشاء الله امام زمان ( عج ) ظهور کردند شما چگونه می خواهید او را بشناسید ؟آیا کتاب اصول کافی و بحار الانوار را می آورید و مطابقت می کنید و بعد می فهمید که ایشان امام زمان است یا خیر ؟!!

وقتی حضرت محمد (ص) و بسیاری از پیامبران قبل از ایشان ظهور کردند متشرعین و غاصبان ادیان نیز همین عمل را انجام دادند و شروع به بحث و جدل می کردند . آیا به حقیقت محمدی پی بردند ؟!! اگر احادیث غلط روایت شده باشد و یا منظور این احادیث را آنگونه که باید درک نکرده باشیم بر اساس آن شاید اولین قاتلان امام (ع) ما باشیم . مثلاًفرموده اند او سوار اسب سفیدی می شود و … حالا اگر واقعاً ایشان آمدند و سوار اتومبیل بنز یا سمند یا پژو شدند آیا ما به دلیل وابستگی به امپریالیزم آمریکا یا غرب اورا به دادگاه و صلیب نمی کشیم و … و اگر ایشان ریش نداشتند و یا عمامه بر سر نداشتند ، ایشان را به جرم ترک مستحبات به دادگاه تفتیش عقاید نمی کشیم و منکر امامت امام زمان (عج) نمی شویم ؟ و اگر مثلاً ایشان فرمودند پای من به مسجدی به نام جمکران نرسیده و دستور ساخت آن را نداده ام !! نمی گوییم او امام زمان نیست و حضرتش را خارج از دین نمی دانیم ؟!!
باید راهی برای معرفت به امام زمان (عج) پیدا کنیم تا حداقل قاتل او نباشیم .

دیده ای خواهم که باشد شه شناس          تا شناسد شاه را در هر لباس

چاره چیست ؟
وقتی برای طلحه و زبیر و بسیاری از صحابه، امامت و ولایت علی (ع) در غیبت است و با او مخالفت می کنند . وقتی از میان آن همه مسلم و بلکه بظاهر شیعه تنها 72 نفر در رکاب امام حسین (ع) به شهادت می رسند و سایرین فرزند رسول خدارا متهم به خروج از دین می کنند.از کجا می دانید اگر امام زمان ظهور فرماید شما در مقام شریح قاضی ، یزید و شمر و … نباشید ؟ از کجا مطمئن هستید ؟ چگونه براساس خرافات ، دین تاریخی و دین شناسنامه ای و دین القائی به خویش ایمان دارید ؟ حالا از شما می پرسم ظهور امام زمان (عج) تا پیش از به معرفت رسیدن حقیقی و شهود باطنی او ، آری !!! یا خیر

جاهل به علت خرافه پرستي و عناد ، با گوينده حق مخالف است و چون خود فكر نمي‌كند ، ديگران به جاي او فكر مي‌كنند و حتماً بايد هر كلامي از شخصي بشنود كه در ذهنش به آن قداست داده است. كاش ادب و نزاكت را رعايت مي‌كرد و از افترا و دروغ و جو سازي اجتناب مي‌نمود تا خداي نكرده به مقدسات خود و ديگران توهين نكند. شايد صراحت مطالب گفته شده شبهه ايجاد كرده باشد ، اما مفاهيم و جوهره آن گرفته شده از مطالبي بوده كه توسط علماي اَعلام و احاديث بيان شده است. عين فرمايشات اين بزرگان را به ترتيب در اين بخش و بخش‌هاي آينده خواهيم آورد تا هم براي بعضي از برادران عزيزمان رفع شبهه شود و هم از تفرقه افكني معاندين جلوگيري گردد. و به ياري حق اين مباحث را ادامه خواهيم داد.

آيت الله جوادي آملي :
مشكل ما در عصر غيبت مشكل معرفتي است؛يعني خودمان را درست نمي شناسيم؛ قهرا خدايمان ، راهمان و حجتمان را هم نخواهيم شناخت.

به خاطر اين امر مهم زراره و امثال زراره از امام صادق عليه السلام مي پرسند : وظيفه ما در عصر غيبت چيست؟ حضرت در جواب مي فرمايند:

هميشه و در همه حال اين دعا را بخوانيد:
اللهم عرّفني نفسك فانّك ان لم تعرّفني نفسك لم اعرف نبيّك اللهم عرّفني نبيّك فانّك ان لم تعرّفني نبيّك لم اعرف حجتّك اللهم عرّفني حجتّك فانّك ان لم تعرّفني حجتّك ضللت عن ديني…

سرّ اين كه فرمودند در عصر غيبت چنين دعا را بخوانيم ، آن است كه جهان را آن كسي كه آفريده بايد اداره كند و انسان را آن كسي كه آفريده بايد بپروراند و ما معتقديم كه بالاخره يك راهنما ، امام و رهبري مي خواهيم. آنهايي كه ولايتي اند مي گويند دين سالاري ؛ بنابراين اگر ولايتي باشيم در اين صورت اداره جامعه و تعيين امام به دست خودمان نيست؛چون امام جانشين پيامبر صلي الله عليه و آله است.در اين صورت اگر ما مستخلف عنه رانشناسيم،خليفه را نمي شناسيم.بلكه بايد اول رسالت،نبوّت و پيامبر صلي الله عليه و آله را بشناسيم تا بتوانيم امامت را بشناسيم.به همين صورت اگر پيامبر(ص) خليفه الله است،تا جامعه مستخلف عنه را نشناسد خليفه را نمي تواند بشناسد.بنابراين دعاي امام صادق عليه السلام خطاب به زراره،سخن از برهان لمّي دارد كه ذوات الاسباب لاتعرف الا باسباب؛اللهم عرّفني نفسك، چرا؟به دليل فانّك ان لم تعرّفني نفسك لم اعرف نبيّك.چون نبيّ تو خليفه تو است،تا من تو را نشناسم،پيامبرت را نمي توانم بشناسم.اين برهان لمّي است.

معظّم له خاطر نشان كردند:اگر كسي اين مسير را طي كرد و راه را در اثر ارائه راهنمايي واقعي فهميد،چندين بركت دارد.

خداي سبحان در باره آنهايي كه خود،خدا،نبي و حجتشان را نشناخته اند،مي فرمايند:

اينها در صفاي دروني شان مثل افراد احول،اعور و اعمي كه لا تعمي الابصار و لكن تعمي القلوب الّتي في الصدور(سوره حج،آيه46) . اين گونه افراد در مسائل معرفتي مشكل جدّي دارند؛منكر را معروف و معروف را منكر مي بينند؛اينها مثل المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض يآمرون بالمنكر و ينهون عن المعروف (سوره نور،آيه 67) هستند.چون بر عكس شده اند ديد معرفتي آنها عوض شده است….

پيامبر خدا و ائمه اطهار (ع) قرآن ناطق‌ هستند. كلام آنها همچون آيات الهي سرّ است. عقول ناقص ما ، محيط بر اسرار الهي نمي‌شود توسط علوم ظاهري و به صِرف دانستن احاديث و روايات با ديدن امام عصر (عج) نمي‌توان او را شناخت. بايد ديد بلال ، ابوذر ،‌ مقداد ، … و … چگونه پيامبر را شناختند و سَر در قدم او گذاشتند هر عقل سليمي قبول دارد كه حتي يك نفر از آنها اين علوم را نمي‌دانست. پس با كدامين علم به سوي مولاي خود رفتند ؟ و رسول حق را شناختند ؟ جوان نصراني از چه علمي براي شناختن امام زمان خود حضرت امام حسين (ع) بهره برد ؟ چه چيزي در وجود او آنقدر تأثير داشت كه بخاطر آن عقيده‌ي خويش و دين شناسنامه‌اي و دين تاريخي را كنار گذاشت و جانش را در راه امام (ع) فدا نمود ؟

علم نبود غير علم عاشقي         مابقي تلبيس ابليس شقي

آيا آن كساني كه بر سر پيامبر خدا خاكستر مي‌ريختند يا با او مخالفت مي‌نمودند يا آنان كه ائمه را شهيد مي‌نمودند به علت دانستن يا ندانستن علوم صوري بوده است ؟ البته خير. قرآن مجيد ميفرمايد ( ذلك الكتاب لاريب فيه هدي للمتقين ، اين نامه كه شكي در آن نيست راهنماي پرهيزگاران است ) پس اگر فرد پرهيزگار نباشد و متقي نباشد آيات الهي هم به او كمك نمي‌كند و او را راهنمايي نمي‌نمايد. بنابراين اساس هدايت يافتن بر تقواست.

اگر دانستن علوم بر پايه تزكيه و اصلاح نفس نباشد ( و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه ) به جهل مركب تبديل مي‌شود و جاهل در مقام طاغوت قرار مي‌گيرد. آنچه ما را به امام عصر (عج) نزديك مي‌كند پاكي فطرت و تقواست ، آنان كه تبعيت از اولياي الهي نموده‌اند نه به واسطه دانستني‌ها بوده ، بلكه به خاطر نجات از نفس اماره و شيطان وجود خود و تزكيه نفس بوده است. و با تزكيه نفس عشق الهي در باطن فرد ظهور مي‌كند و اين تزكيه با تصرف اولياي الهي در جان و فطرت فرد محقق مي‌گردد. اگر خويش را از آلودگي‌ها پاك نموده باشيم احاديث و روايات در تدبر و تفكر ما اثر گذاشته و مقدمات بيداري فطرت ما را مهيا مي‌سازد و در غير اين صورت ما را به تحجر ميكشاند.

با دل آلوده و قلب ناپاك ، علوم صوري نه تنها راهبر ما نخواهند بود بلكه امر را بر ما مشتبه كرده ، و خود را هدايت يافته و بر حق مي‌ناميم. آيا پيش از تزكيه نفس و پاكي روح و رسيدن به مقام متقين ، ظهور امام زمان (عج) آري يا خير؟

منبع : هفته نامه افق حوزه