مجلس صبح یکشنبه ۱۰-۲-۹۱ (راههای به سوی خدا-خانم‌ها)

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

در سوئیس که بودم،شنیدم که در مورد تِلِه فِریک می گفتند، وسیله ای که ورزشکارها خیلی استفاده می کنند و با آن بالای کوه می روند،گفتم تله فریک تا حالا ندیده بودیم. تله فریک در سوئیس هست و سوئیس هم، هم مرز فرانسه بود. این سمت سوئیس و سمت دیگر فرانسه بود بطوریکه حتی گمرکشان سالن بزرگی در مرز بود که این طرف سالن باصطلاح خروجی و طرف دیگر سالن ورودی، بود. به هر جهت برای تماشا آنجا رفتیم. در نزدیک سوئیس،ژنو بود که ما بودیم مثل کوهی بود که طرفی سوئیس و طرف دیگر فرانسه بود. با تِلِه فِریک بالای قله کوه رفتیم. نگاه می کردیم هم فرانسه و هم سوییس را می دیدیم،می گفتند این خیلی جالب است. بعد من پرسیدم از اینجا تا ژنو (ما آنجا اتاق داشتیم) چقدر راه است؟! گفتند از این راه نزدیک یعنی تله فریک ۴-۳ کیلومتر است، گفتم خُب راه زمینی ندارد؟! گفتند چرا منتها خیلی طولانی است ۴۰ کیلومتر راه است. من به خاطرم رسید اینکه گفتیم «الطُّرُقُ الَی اللهِ بِعَدَدِ اَنفاسِ الخَلائِق» ،تعداد راههای به سوی خدا به اندازه مردم است.یعنی هر کسی یک راه دارد که بعضی می گویند به عدد انفاس ملایک یعنی هر نفسی یک راهی،حالا هر چه باشد. ولی از یک طرف می گوییم که راه به سوی خدا یکی است، اینها ظاهراً با هم منافات دارد ولی هر دو را شنیدیم و در کلمات بزرگان هم هست، هم اینکه راه یکی است و هم اینکه راه به سوی خدا متفاوت است. راه به سوی خدا،یعنی هر راهی برویم به سوی خدا درست است. خداوند خطاب به همه مردم از خوب و بد می فرماید همه ی شما به سمت من بر می گردید. در آیه قرآن هست: «مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى»(سوره طه-آیه ۵۵) این راهی برای همه است،از خاک آفریده شدید بار دیگر به خاک بر می گردید و هر زمان هم خدا خواست،شما را از خاک بیرون می آورد. راهها به سوی خدا متفاوت است یعنی هر کسی بر حسب سلیقه و راه خودش یک مسیری را انتخاب می کند. در همان مثالی که من به خاطرم رسید و گفتم، یکی راه اسان را انتخاب می کند،خیلی زود تر به مقصود می رسد، یکی راه مشکل تر را انتخاب می کند،حالا آن انتخاب بحث دیگری است،مفصل است.ولی همه ی راهها به سوی خداست و آخر به خداوند می رسد. بنابراین در این دو عبارت تناقضی وجود ندارد.

آیه قرآن است که می گوید کلمات خدا اینقدر زیاد است که اگر درختان روی زمین قلم بشوند، که با آن قلم ما کلمات خدا را بنویسیم و هفت دریا(آخر قدیم تکامل همه چیز را هفت می گرفتند مثل هفت آسمان ،هفت زمین ،هفت دریا) مُرکَبش، آن هفت دریا تمام می شود، یعنی به چه شکل تمام می شود؟! شما با قلم که می نویسید به مُرکَبش بزنید و بنویسید،این دریا ها به عنوان مُرکَب آن قلم تمام می شود،هفت دریای دیگر هم به کمکش بیاید،این دریاها هم تمام می شود و کلمات خداوند تمام نمی شود[۱]. منظور از کلمات خداوند که در اینجا می گویند هم بر کلمه لفظی و هم بر همه ی نشانها،مخلوقات و مصنوعاتِ خدا اطلاق می شود. بنابراین این عبارتی که در قرآن وجود دارد، که متأسفانه خُب مسلمین کمتر رعایت می کنند بخصوص حالا که همه اش جنگ و جدال است. می فرماید: «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَيَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ …» (سوره انعام-آیه ۱۰۸) ناسزا نگویید ، به چه کسی ؟! به آن کسی که حتی غیر خدا می پرستد.یعنی به بت پرستان (بتها و مجسمه هایی که آن زمان ها بود درست می کردند و می پرستیدند)،چرا؟! چون او هم در جواب شما به خدا که شما می پرستید ناسزا خواهد گفت و حال آنکه هیچ علمی ندارد به اینکه وجود خدا به چه شکل است. بنابراین به هیچ کس ناسزا نگویید. البته این یک دستور العمل خیلی ساده ای است، ولی در آن معانی بسیاری نهفته است. یک روزی ممکن است همان شخصی که غیر خدا را می پرستد متوجه شود که اشتباه کرده،اشتباهش را اصلاح کند،توبه کند در آن صورت شما را ببیند یا نبیند در دل خودش خیلی باعث ناراحتی است. به جای سب و به جای ناسزا گفتن به دیگران با استدلال صحبت کنید« وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»(سوره نحل-آیه ۱۲۵) و به بهترین نحوی با آنها مجادله کن.

حالا متأسفانه در عالم سیاست که امروز خیلی متداول شده است،چیزی هم که خیلی متداول است همین ناسزا و فحش دادن است. البته از قدیم مَثَلی گفته اند که «الناس علي دين ملوكهم» مردم عادت و رسمشان مثل عادت و رسم بزرگان قومشان یعنی حکومت و آنهایی قدرت دارند است. از اینها در مردم عادی هم سرایت کرده و امروز مردم عصبانی هستند و به جای هر گونه استدلالی فحش می دهند ولی ما متوجه باشیم با توجه به این آیه قرآن عمل کنیم. البته هزاران دستور العمل دیگر هم هست که شاید بگویید مهمتر است،بله! همه چیز مهم است. منتها اینها مواردی است که زندگیِ عادیِ ما را رونق می دهد و آرام می کند. البته زندگی عادی ما که آرام باشد انسان مجال پیدا می کند هم از لحاظ علم و دانش جلو برود و هم خودش راحت باشد. به این جهت یکی از فواید اینکه ما می گوییم در سیاست دخالت نمی کنیم،همین است. این هم یادتان باشد که درویشی در سیاست دخالت نمی کند ولی درویش آزاد است، بر حسب تعلیماتی که دیده و آن چیزهایی که خوانده و شنیده است بعد می تواند تصمیم بگیرد و عمل کند. حالا در این جریانات حتماً خیلی ها این مورد را از شما خواهند پرسید،اینرا بدانید.

 

[۱] ) وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (سوره لقمان-آیه ۲۷)

 

Tags