مجلس صبح چهارشنبه ۲۳-۱-۹۱ (اجرای به موقع احکام ودستورات قرآنی-خانم‌ها)

  پیام دوست - بیانات مکتوب حضرت مجذوبعلیشاه

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

اول از همه معذرت می خواهم چون می بینید که بنّایی داریم،گرد و خاک است امروز من دیگر بعد از این جلسه، جایی ندارم که خانم ها را بپذیرم، اگر یک منزل مفصل تری خدا به ما داد ، آن هم ممکن است منزل مفصل تری در آن دنیا خدا به ما بدهد. در مورد قرآن حتی یک آدم به قولی غیر متخصص که بخواهد حرف بزند خیلی مطالب باید بداند و تاریخ و جمع آوری قرآن را غالباً در بعضی کتاب ها نوشته اند. در آنجا می بینید که قرآن به شکلی نیست که یک دفعه نازل بشود. حتی مخالفین چه یهود و نصارا و مشرکین این ایراد را گرفتند، گفتند که قرآن چه هست که هر وقت میخواهی یک آیه می آورد. ما در صورتی به قرآنِ تو ایمان می آوریم که یک مرتبه نازل شود بعد هم اگر یک مرتبه همچین قرآنی نازل شد ما می گوییم این سحر و جادو است، به هر جهت قطعه قطعه نازل شد. خُب فرض کنید به طور مثال حالا نه در مورد این مسئله،اگر یک شخصی سؤال کرد که من سرما خوردگی پیدا کردم چه کار کنم؟! فرض کنید که قرآن می خواهد جواب بدهد اگر تابستان باشد یک طور جواب میدهد و اگر زمستان باشد یک طور دیگر جواب میدهد، ما که حالا می خواهیم بخوانیم و برای خودمان جواب پیدا کنیم باید این توجه را داشته باشیم که اگر ما حالا پرسیده بودیم چه می گفتند. خُب یک سوالی که شده بود کاملاً به جاست اینکه در قرآن آیاتی دارد که می گوید در مورد هر جنگی « وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا..»(سوره انفال-آیه ۶۱) اگر کوتاه آمدند همین قدر که گفتند تسلیم، دیگر آنها را رها کن،توکل بر خدا رهایشان کن ، خداوند کاری می کند که اگر خدای نکرده مجدد بر تو شورش کردند بتوانی بر آنها مسلط بشوی، ولی آیاتی دیگر دارد که می گوید با اینها جنگ کن خیلی هم خودت را سخت بگیر “غلظتاً”، با آنها غلیظ باش یا جای دیگر می گوید « وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا…»(سوره آل عمران-آیه ۱۳۹) خودتان را کوچک نکنید ، حزن و نگرانی نداشته باشید محکم باشید. هر دوی این ها آیه قرآن است، هر دوی آن هم به موقع خودش اجرا شده است، در قرآن یک آیاتی است که این آیات در واقع دستورالعمل همان وقتِ پیغمبر هست که در قرآن آمده است. یک آیاتی هست که نه به مناسبت وقایعی ، یک قاعده کلی تعیین کردند این رویه در همه آیات قرآن وجود دارد. البته هیچ فهرستی هم ندارد چون کتابی نیست که خداوند بخواهد به اصطلاح به ما تفاخر کند که من یک همچین کتابی دارم، نه! دستورالعملی است که پیغمبر در هر موقع می داده است برای اینکه مؤمنین خوشبخت شوند. همه این دستورالعمل ها خوب است و بایستی به جا توجه کنیم منتهی یعنی به جا و به موقعیت خودش گفتن. بعد حالا طوری شده فرض کنید کسی که بررسیِ قرآن را میکند اگر با قرآن دشمن باشد آن آیات خشن را پیدا میکند و نتیجه گیری میکند اسلام دین خشونت و ترور است، همینی که حالا می گویند. ولی آن آیات دیگر را فراموش می کند، یادش می رود یعنی ذکر نمیکند. در همه مسائل به همین شکل است سوره نسا را من گفته بودم برای احکام بخوانید اینها در واقع یک مقدار دستور العمل کلی است که به طبیعت و فطرت زن و مرد بستگی دارد که خدا آفریده است به چه شکل با هم برخورد داشته باشند. یکی از داستان هایی را که در زمان پیغمبر می گویند این بود که پیغمبر با حفصه دختر عُمر ازدواج کرده بود، غیر از اینکه ایشان پیغمبر بودند او هم مرید بود زن و شوهر هم بودند. گاه به گاهی دعوا و اختلافی پیدا می شد. یک مرتبه عُمر خدمت پیغمبر آمد ، آن وقت رسم اینطوری نبود که در اتاق منزل حفصه باز بود. آمد خدمت پیغمبر گفتند حفصه در اتاق هست رفت آنجا وارد که شد سلام کرد پیغمبر مشغول مذاکره‌ و صحبت در واقع محاجه‌ای با حفصه بودند. به حفصه گفتند پدرت آمده حرف پدرت را قبول داری که قضاوت کند؟! حفصه گفت بله! اما همه اش را بگویید یعنی نه اینکه یک چیزی را بگویید یک چیزی را نگویید راست بگویید، عُمر رفت جلو تو دهن حفصه زد ، دخترش بود دیگر ،گفت که پیغمبر مگر غیر از راست می گوید؟! این چه حرفی هست که می زنی؟ بعد عُمر به پیغمبر گفت که ما قبل از این اسلام زن ها را اصلاً به حساب نمی آوردیم حالا تو خیلی به زن ها رو دادی ، عُمر از این قبیل اعتراضات بر پیغمبر زیاد دارد. نمی خواهیم حالا در مورد حرف عمر بحث کنیم ولی از قبل از اسلام تا مقررات اسلام تحولی بود. در این تحول خُب هر وقت به یک شکل مسلماً رای و نظر دادند. آن آیاتی که منطبق با وضع امروز نیست آن آیات مربوط به همان زمان است، این که گفتند کسی که تفسیر میکند باید وارد باشد از این جهاتش صحیح است که باید وارد باشد بداند که آیات مربوط به کجا و چه مسئله ای هست. در خیلی مسائل ازدواج و مسائل زن و شوهری و خانوادگی، در تمام جوامع یک مسئله ای است که یک مرتبه مقرر نمی شود فرض کنید یک قانونی باشد حالا چه مجلسی باشد چه امیری و یا پادشاهی باشد آن روابط را منظم میکند. وضع جدید به وجود نمی آورد جز در خود اسلام که یک وضع جدیدی در بعضی موارد به وجود آورد. هیچ قانونی هم نتوانسته بشر ، مرد و زن را افسار کند و به اختیار بگیرد ، همه قوانین ایده‌آل هست ولی خُب همه مردم از روی تنبلی اجرا نمی کنند. در این مورد هم همینطور هست منتها سعی شده که تخلفات و گناهان را به حداقل برسانند. البته بعضی ها ایراد می گرفتند و هنوز هم ایراد می گیرند می گویند آقا مسئله ازدواج ، زن و شوهر یک امر شخصی است به جامعه چه مربوط که بخواهد در مورد آن قانون بنویسد. ولی با این وجودی که این یک اعتراضی بوده است حقاً و منطقاً هیچ جامعه ای به این انتقاد گوش نداده و لازم دانسته که در مسئله ی ازدواج دخالت کند ، جهتش هم خیلی روشن است برای اینکه مثلاً می گوییم ملت ایران ،این یک مجموعه خاصِ ثابتی نیست یعنی ملت ایران همینی نیست که الان وجود دارند برای اینکه صد سال دیگر هیچ کدام از اینها نخواهند بود ولی ملت ایران خواهد بود. از ۱۵۰-۱۰۰ سال پیش می گفتند ایرانی ها چنین هستند یعنی ملت ایرانی وجود داشت، حالا هم وجود دارد افرادی که حالا هستند هیچ کدام در ۱۵۰-۱۰۰ سال پیش نبودند. یعنی ملت و جامعه یک مجموعه متحرکی است حرکت دارد. اگر امروز گرفتاری هایی زیادی برای جامعه هست مثلاً سرقت و جرایم ناموس و امثال اینها زیاد شده برای اینکه در آتیه زیاد نشود هر چه بتواند کمتر شود ، یک نحوه ای قوانینی مطرح کردند که آرامش حتی المقدور برقرار باشد. این از جهت جامعه و از جهت قوانین است. اما از جهت نسلِ بشر هم، نسل ما مقرراتی که برقرار شده برای این هست که بسیاری از روش های غلط و اخلاقِ غلطی که در جامعه ای ممکن است باشد به نسل بعدی ها نرسد، به این جهت مقرراتی گفته است جامعه میخواهد که گروه ،جمعشان خوب باشد، دزدی و خیانت نکنند امانت داری کنند. حالا این دزدی نکردن چه از روی ترس باشد چه از روی اعتقاد باشد برای جامعه فرقی نمیکند. اما از نظر یک معلم اخلاقی و از نظر من، دینی که ایده آل بشر را می خواهد در نظر بگیرد او میخواهد که اگر کسی سرقت نمیکند برای این باشد که سرقت را بد میداند برای این نباشد که الان دسترسی ندارم احتیاجی ندارم می گوید خُب پس چرا دزدی کنم؟! البته این به حساب علم اخلاق تا حداکثری که توانستند و میتوانند تأمین و اجرا کردند اما از لحاظ سیاسی به یکدیگر تعدی می کنند و آن قواعد گاهی به هم می خورد. بهترین طرز زندگی و قوانین این است که همه به یک نظمِ مشترکی آگاه و مطیع باشند. و این قاعده در جامعه هم به کار برود بنابراین این سؤالی که پرسیدند آیات قرآن باید همیشه اجرا کرد؟! بله! منتها هر کدام را به موقع خودش باید اجرا کرد. فرض کنید که خداوند انواع میوه ها آفریده است نمکِ میوه هم آفریده است، خُب اگر خداوند نمک میوه آفریده است که مسهل هست دیگر چرا قابض آفریده است؟! چرا چیزی آفریده که به عکس اینکار را میکند؟ هر دوی آن درست است هر دوی آن هم باید مصرف کنیم بخوریم. منتها هر کدام به موقعش، به موقعش بفهمیم، همه این موارد از این قبیل است. من در اعلامیه اولیه سال ۷۵ نوشتم که یک منطقه ای هست که انسان با فکر و عقل خودش باید سپری کند. خداوند در حیوانات دیگر این عقل را نیافریده است ،فقط عقل خودشان را برای خوردن و زیستن دارند. برای انسان این عقل را آفریده است و بنابراین میخواهد که روز به روز بشر از این عقل بیشتر استفاده کند و جلوتر برود، یکی از این به اصطلاح مواردی که ما باید اینکار را انجام بدهیم همین مسئله آیات قرآن و پند گرفتن از اعمال گذشتگان است. ببیند از چه قِسمی میخواهد پند بگیرد. حالا که هوا سرد است مثلاً از اسکیمو ها پند بگیرد وقتی که هوا خیلی گرم میشود از افریقایی ها پند بگیرد این را با عقل خودش باید انجام دهد. بنابراین می بینیم خداوند همه چیز در اختیار گذاشته حتی قوانین مختلف و متضادی با هم قرار داده است، منتها بعد عقل بشر را آفریده که بپذیرد. انشاالله خدا عقلی که اگر نداده به ما بدهد ولی خودش گفته که عقل را داده است حالا که داده بیشترش کند.

 

Tags