اسلام بین پذیرش آزادی بیان و منع گفتارهای نفرت زا

اگر دیندار سنتی حق ندارد باورهای دینیش را به دیگران تحمیل کند، ملحد دین ناباور نیز حق ندارد باورهای خاص خود را   به  عنوان هنجارهای بین المللی به دیگران تحمیل کند

 

در درجه اول می باید بین اسلام به روایت قرآن و سنت قطعی پیامبر (ص) و اهل بیت او و اسلام به روایت شریعت (برداشت فقیهان گذشته از کتاب و سنت) تفاوت گذاشت. در روایت اول از اسلام آزادی بیان و مذهب به رسمیت شناخته شده است. در روایت دوم آزادی بیان و مذهب با محدودیتهای فراوانی مواجه است.

 


یک. محدودیتهای آزادی بیان در شریعت

 

 

در اسلام به روایت شریعت مرتد اعدام می شود. دشنام و استهزاء مقدسات مجازات مرگ در پی دارد. برخی فقها گاهی تشخیص و بویژه اجرای این دو را نیز به توده مردم گذاشته اند. اجبار و مجازات تعزیری بر فعل واجبات و ترک محرمات را مجاز می دانند. تبلیغ هر دین و آئینی حتی تبلیغ دیگر مذاهب اسلامی و برخی افکار فلسفی یا عرفانی متفکران مسلمان را مضر و ممنوع می دانند. انتشار کتب و دیگر تولیدات فرهنگی که تبلیغ محسوب می شود در حکم کتب ضلال بوده ممنوع می باشد.

 

 


دو. موازین آزادی بیان در اسلام

 

 

در مقابل اسلام متکی بر موازین قرآن و سنت قطعی پیامبر (ص) و اهل بیت او به اصول زیر پای بند است:

 

 

الف. اسلام اگر چه خود را دین الهی حق معرفی می کند اما تنوع و تکثر ادیان و آئینها اعم از حق و باطل حتی کفر و شرک و الحاد را به عنوان واقعیت در دنیا پذیرفته است و داوری در باب حقانیت را به قیامت موکول کرده است.

 

 

ب. مردم در انتخاب دین و عقیده آزادند و هیچکس را نمی توان به قبول یا انکار دین و عقیده ای مجبور کرد.

 

 

پ. هیچکس را به واسطه داشتن دین یا اعتقاد خاص نمی توان در دنیا مجازات کرد. جرم صرفا به عمل تعلق می گیرد و داشتن هر عقیده و دینی فی حد نفسه جرم محسوب نمی شود.

 

 

ت. هیچکس را نمی توان بواسطه تغییر دین و خروج از اسلام مجازات کرد. وضع هر گونه مجازات دنیوی بویژه اعدام برای خروج از اسلام خلاف موازین اسلامی است.

 

 

ث. هیچکس را نمی توان به فعل واجبات یا ترک محرمات مجبور کرد.

 

 

ج. انتقاد از باورهای دینی از جمله اسلام آزاد است و مشمول هیچ مجازاتی در دنیا و آخرت نیست.

 

 

چ. اهانت و استهزاء و تحقیر باورهای دینی از جمله اسلام کاری ناشایست و نقض کرامت انسانهای باورمند به آن دین است. اهانت به باورهای الحادی نیز به نص قرآن کریم ممنوع است.

 


سه. اهانت (سبّ) به منزله گفتار نفرت زا

 

 

بر اساس بند ۲ ماده بیستم میثاق بین المللی مدنی سیاسی (هر گونه دعوت به تنفر ملی یا نژادی یا مذهبی که محرک تبعیض یا خصومت یا اعمال خشونت باشد بموجب قانون ممنوع است.) اهانت به باورهای مذهبی از مصادیق «گفتار نفرت زا»  است که باورهای دینداران را تحقیر می کند، و می باید به عنوان جرم تلقی شود، و کسانی که مرتکب چنین تجاوز مجرمانه ای می شوند، می باید در دادگاهی مدنی در حضور هیات منصفه (انتخاب تصادفی از میان شهروندان) به حکم قانون محاکمه شوند. مجازات چنین جرائمی مسلما اعدام نیست.

 

اجماعی بین المللی بر این امر است که «گفتار نفرت زا» لازم است توسط قانون منع شود، و این جلوگیری قانونی برتر یا غیرمرتبط با آزادی بیان است. ایالات متحده آمریکا در میان کشورهای پیشرفته تنها کشوری است که در آن قانونا قاعده «گفتار نفرت زا» ناسازگار با آزادی بیان شناخته شده است. (+)

 

 

به عنوان مثال در انگلستان موقعیتهای متعددی افراد را از انواع «گفتار نفرت زا» منع می کند. این موقعیتها ابراز گفتار  نفرت زا، تهدید آمیز، ناسزا و اهانت بار که باورهای مذهبی اشخاص را نشانه گرفته است، ممنوع می کنند. مجازات گفتار نفرت زا جریمه مالی، زندان یا هر دو را در بر می گیرد. (+)

 

 

عدم مرزبندی بین انتقاد و اهانت از یک سو و تحقیر و تمسخر باورهای دینی از سوی دین ناوران ستیزه جو به برخوردهای افراطی خشن از سوی باورمندان سنتی ادیان از جمله اسلام انجامیده و می انجامد.

 

 

لازمه دنیای سالم احترام متقابل آدمیان به همدیگر است. نمی توان به باورها، کتاب مقدس و پیامبر یک چهارم انسانهای روی زمین اهانت و تمسخر کرد و از عکس العمل خشن و افراطی برخی باورمندان سنتی آن دین در امان بود.

 

 

سالم سازی رقابت ایمان و کفر با مرزبندی بین انتقاد و اهانت میسر می شود. این مرزبندی به شرائط زمانی مکانی و درجه رشدیافتگی فرهنگی بستگی دارد. در جوامع توسعه نیافته بسیاری انتقادات اهانت تلقی می شود، در جوامع توسعه یافته هم بسیاری اهانتها انتقاد قلمداد می شود. این مرزبندی نیاز به تحقیقات جدی نظری و میدانی دارد. به هر حال تنها با احترام به باورهای دینی و آزادی بیان توامان می توان جهانی سالم و بالنده توقع داشت.

 

اگر دیندار سنتی حق ندارد باورهای دینیش را به دیگران تحمیل کند، ملحد دین ناباور نیز حق ندارد باورهای خاص خود را به عنوان هنجارهای بین المللی به دیگر آدمیان تحمیل کند. در کنار اعلامیه جهانی حقوق بشر به اعلامیه جهانی تکالیف و وظائف بشر در قبال باورهای دینی و بی دینی از قبیل «میثاق محو همه انواع خشونت، اهانت و گفتار نفرت زا» نیز احتیاج داریم.

 

 

همچنانکه اعدام و مجازات مرتد از سوی دینداران باید کلا ملغی اعلام شود، اهانت و تمسخر هم می باید از سوی ملحدان و دین ناباوران به عنوان جرم و ضد ارزش به رسمیت شناخته شود. هر دو گروه دین دار و ملحد می باید آزادی انتقاد را به رسمیت بشناسند. آزادی انتقاد به سود هر دو گروه است. رقابت سالم مبتنی بر احترام متقابل تنها شیوه تعامل قابل دفاع مسلمانان با پیروان دیگر ادیان و آئینهاست.

 

 


چهار. نتیجه

 

 

به نظرم سه اصل زیر لازمه «احترام به باورمند نه به باور» از یک سو و لازمه باور توام به اسلام و آزادی بیان از سوی دیگر است:

 

 

اول. آزادی انتقاد از باورهای دینی

 

دوم. ممنوعیت اهانت به باورهای دینی و الحادی به مثابه «گفتار نفرت زا»

سوم. لغو کلیه مجازاتهای ارتداد بویژه اعدام

 

دی ۱۳۹۰

منبع :  سایت نویسنده

 

نظرات وارده دریادداشت ها لزوما دیدگاه سایت مجذوبان نور نیست.