انتقام از کروبی یا اعتراف به شکست !؟

سید مجتبی واحدی – مشاور مهدی کروبی

 

درکشوری که رئیس دولتش آن را آزاد ترین کشور دنیا می نامد یک زندانی هقتاد و چهار ساله را از ملاقات هفتگی با همسرش محروم می کنند تا مشخص شود هیچکس حق ندارد بر خلاف اراده سران نظام ، سخنی در مورد انتخابات بگوید. داستان از آنجا شروع شد که دو هفته قبل ، همسر شجاع و صبور مهدی کروبی ، پیام شیخ در مورد انتخابات را به اطلاع مردم رساند . کروبی در پیام خود به دونکته اساسی اشاره کرده بود . نخست آنکه سران جمهوری اسلامی ، بلایی به سر نظام آورده اند که رسوایی انتخاباتی مجلس نهم ، همانند آخرین تیر به پیکر نظام خواهد بود . دومین نکته در پیام کروبی آن بود که او حاکمان فعلی را فاقد «اراده » و « صلاحیت » برای برگزاری انتخابات واقعی در کشور می داند و بر این باور است که در روز دوازدهم اسفند ، اتفاقی در کشور نخواهد افتاد جز یک نمایش مسخره برای انتصاب عده ای مزدبگیر به جای نمایندگان واقعی ملت !
سران نظام وتریبون های آنان ، آنقدر بد اقبال بودند که زمان انتشار پیام کروبی با هیاهو های تبلیغاتی پیرامون« سالگرد نمایش حکومتی نهم دی ماه »‌ هم زمان گردید.آنها ادعا می کردند که « حوادث پس از انتخابات به مثابه یک بیماری بوده ومردم با حضور چندده میلیونی خود در راهپیمایی نهم دی ۸۸، آ ن بیماری را علاج دائمی نموده اند. »‌ علاوه بر این ادعا ، دروغ بزرگ حکومت نیز درهمان روزها ، بازنشر شده بود که « کروبی و موسوی که مورد نفرت عمومی هستندو به درخواست خود برای در امان ماندن از آتش غضب عمومی ملت ،در خانه هایشان ، زندانی شده اند .»
کنار هم قرار دادن این دوادعا ، به این معنی بود که نه تنها خطری از جانب جنبش سبز ، موجودیت نظام و رهبران آن را تهدید نمی کند بلکه به دلیل نفرت عمومی از سران جنبش ـ بنا بر ادعای تریبون داران نظام ـ هرگونه اظهار نظر و توصیه کروبی و موسوی ، نتیجه معکوس در جامعه به وجود خواهد آورد . درچنین شرایطی بود که پیام کروبی در خصوص انتخابات از طریق سایت سحام نیوز منتشرشد . اگر حاکمیت و بوق های تبلیغاتی ایشان ، ادعاهای گزاف خود در خصوص نهم دی ماه و وضعیت سران جنبش سبز را باور داشتند بایستی برای انتشار هرچه گسترده تر پیام انتخاباتی کروبی ، مساعدت می کردند تا مردم برای نشان دادن نفرت خوداز سران جنبش ، حضوری هرچه گسترده تردرانتخابات داشته باشند . اما آنچه در عمل اتفاق افتاد واقعیت را بر همگان آشکارساخت . بلافاصله پس از آنکه توصیه کروبی به عدم شرکت در انتخابات درمعدود« سایتهای فیلتر شده اصلاح طلبان »‌ منتشرشد تریبون های مستأصل حکومت ، به تکذیب آن پرداختند و هنگامی که مطمئن شدند هیچکس تکذیبیه « رسانه های دروغ پرداز حکومت »‌را باور نمی کند بر شدت انتقام گیری از کروبی و خانواده اوافزودند. آنها می دانستند افشاگری چندسطری کروبی پیرامون انتخابات رسوای مجلس نهم، صدها برابر بیش از تبلیغات پر هزینه و پرحجم حکومت برمردم تأثیرمی گذارد لذا ملاقات های بسیار محدود کروبی با همسرش را قطع کردند تا هم با طولانی کردن دوره تنهایی شیخ ، به خیال خام خود ، او را به رنج بیندازند وهم از انتقال پیام های جدید کروبی به مردم، جلوگیری نمایند .
زندانبانان کروبی ـ که به اعتراف مقامات عالیرتبه قضایی ، مستقیماً‌ازرهبردستورمی گیرند ـ ظاهراً‌در حال انتقام گیری از شیخ شجاع هستند اماشاید نمی دانند که اقدام عقده گشایانه ایشان نسبت به کروبی ، اعتراف به شکست ازاراده شیخ و اذعان به اثرگذاری اوبر مردم است . سران وحشت زده حکومت که تا چند روزقبل ، به گزاف ادعا می کردند «‌جنبش سبز ، مُرده است »‌اکنون از یکسوارتباط کروبی با مردم را قطع می کنند و بدین طریق نگرانی خود را از زنده بودن جنبش ،اعلام می نمایند و از سوی دیگر ،« سخن گفتن از تحریم انتخابات » را جُرم امنیتی ، معرفی می نمایند تابه خیال خود ، راهی که با پیام کروبی باز شد را مسدود نمایند .
یقیندارم بسیاری از مردم اگرچه انتقامگیری زبونانه حکومت ازشیخ و خانواده اش را فراموش نخواهند کرداما کمتر ازدوماه دیگر با اجرای توصیه شیخ برای تحریم انتخابات ، زنجیره شکست های مفتضحانه حاکمیت را تکمیل خواهندنمود .