مجلس صبح شنبه  3-10-90  ( عدم دخالت در سیاست -آقایان ) 

 
بسم الله الرحمن الرحیم
یک محرماتی اخلاقی داریم ، دروغ خوب کارصحیحی نیست حرام است حتی یک بار صحبت شد ، در اخبار در اصول کافی مثل اینکه نوشته شده که کسی به مناسبتی از حضرت صادق(ع) پرسید آیا مومن ممکن هست مال مردم را یک خورده بخورد حضرت فرمود بعید نیست انجام بدهد ، در آن لحظه ایمانش  یا از بین میرود یا سست می‌شود ولی بعد که توبه کند خدا میبخشد و به جای خودش برمیگردد یعنی می‌تواند جبران کند می‌تواند عصبانیت به خرج بدهد باز هم حضرت همین را فرمودند ممکن هست و بعید نیست حتی گفتند  خیلی جرایم تک تک جرایم را پرسید بعد پرسید مومن ممکن هست دروغ بگوید فرمودند نه برای اینکه اگر ایمان باشد خود ایمان از دروغ جلوگیری می‌کند اگر ایمان داشته باشد دروغگو نمی‌شود .
کسی که دروغ می‌گوید معلوم می‌شود ایمانش ازاول خراب بوده خوب وقتی ما این را می‌بینیم ٬ می‌بینیم در تمام دنیا در تمام کشورهای به خصوص اسلامی دروغ مثل نقل و نبات هست که می‌خورند اگر کسی دروغ نگوید می‌گویند سیاست مدار نیست اینجا حالا دوتا واقعه تاریخی که خودمان دیدیم یکی اینکه از چرچیل که در سیاست دنیا معروف هست پرسیدند که مشهور هست که شما تا دویست سال بعد نقشه میکشید چرچیل گفت نه،من سیاستم این هست که هرگز دروغ نمیگویم همیشه راست میگویم منتهی چون مردم من را سیاستمدار میدانند هر راستی هم که من بگویم خیال میکنند دروغ هست این همان هدفی هست که من دارم چرا من وزر و بالش را به گردن بگیرم  من راست میگویم مردم اشتباه میکنند      
خوب سیاستی که روی دروغ بنا شده و کسی که مثل چرچیل هست میگوید نباید دروغ گفت
ما حالا از علی (ع) و امام صادق یاد نگیریم و متاسفانه بیاییم و از چرچیل یاد بگیریم
ریا و دروغ نفاق و تجاوز به مردم همه اینها مجموعه سیاست امروز شده است .من از همه جا میتوانم مثال بیاورم ولی مثال را
خودتان پیدا کنید ما این سیاست را دخالت نمیکنیم اما این سیاستی که ما  یک چشمه کوچکش الحمدالله یکبار ظاهر شد ودخالت کردیم.
یک خلافی بود یک از افسرها گفته بود وقتی  من آمدم گفتم این کار را که کرده؟
هفشت ده نفر آنجا بودند گفتند ما ،این دروغ نبود گفت ما از اینکه جاهای دیگر اگر بگوییم که چه کسی انجام داده هیچکس هیچ چیز نمیگوید میگویند به ما ربطی ندارد
ولی اینجا تنها جایی هست که همه گفتند ما انجام دادیم این همان حرفی هست که باور نمیکنند
به هر جهت در چنین سیاستهایی که این چنین هست ما دخالت نمیکنیم بلکه خلافش را هم ظاهر میکنیم که دیدید اما در سیاستها ی کلی که نقش دخالت مردم موثر است خوب این قسمت نامه های حضرت سلطانعلیشاه را بخوانید در آنجا یکبار خودشان فرمودند ما در سیاست
دخالت نمیکنیم
بعد در یک جایی در دورانی که بین محمد علی شاه و مجلس شورای ملی آنوقت که تشکیل شده بود اختلاف افتاد و محمد علی شاه با مجلس دشمنی میکرد و مجلس هم با محمدعلی شاه دشمنی میکرد در آنجا دارد که حضرت سلطانعلیشاه به
مرحوم اعتماد مرقوم فرموده بودند به اعلی حضرت بگویید که به مصلحتش نیست که با این مجلس در بیافتد  خوب این بالاترین حد دخالت در سیاست هست ولی چه سیاستی؟سیاستی که
نفع جامعه را در نظر دارد نه سیاستی که
نفع شخصی خودش را در نظر داره چنین سیاستی به درد نمیخورد و ما در چنین سیاستی دخالت نمیکنیم
خیلی مفصل است و تشخیص این موارد هم از آن مصادیقی هست که (فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا)(سوره شمس آیه 8) دل خالص که داشته باشیم مصلحت و صحت یک نظر به ما
الهام میشود البته به حرف مردم هم عرف اینها گوش ندهید میگویند نیک باشی و بدت خوانند خلق به که بد باشی و نیکت خوانند
ما کار خودمان را بکنیم به نظر مردم کار نداشته باشیم ان شا الله خداوند دلهای ما را با خودش صاف کند.