مجلس صبح پنجشنبه  24-9-90 پوشاندن خطاهای مومنین – آقایان

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

به نظرم آخر سوره حشر، دو سوره است که یکی حشر و دیگری که در اول آن دو آیه و یکی در آخرش ، اسامی خدا را دارد ، (هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ )(آیه ی 23-سوره ی حشر ) ،صفاتی از خداوند است .نوشتند که از عرفا،سلاک در موقع سلوک باید توجه کنند و تخلق به اخلاق الله داشته باشند،البته این تخلق به اخلاق الله همه آن صفات،برای بشر قابل تقلید نیست، یک چیزهایی که با ذات مخالف می شود. مثلا ذاتِ خداوند با ذات بشر متفاوت است. ذات خداوند وحدت است و ذات بشر کثرت است. بنابراین آن صفاتی که راجع به وحدت است بشر نمی تواند ،خدا می گوید وَاحِدُ الْقَهَّارُ ،واحد،بشر نمی تواند واحد باشد،همه ی بشرها هستند . یک صفتی مثلا صفت متکبر،متکبر برای خدا شمرده شده است ،ولی بشر نمی تواند متکبر باشد،نباید باشد ،نمی تواند که چرا !،نمرود می توانست، منتهی توانستنِ آنجوری به خیال خودش می تواند. ولی این صفات ،صفتی نیست که همه ی این صفاتی که برای خداوند گفته شده است ما اگر دقت کنیم از آن مواردی که « فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا » (آیه ی 8-سوره شمس) { سپس پليدكارى و پرهيزگارى‏اش را به آن الهام كرد }اینجا است خودِ ما هم می توانیم درک کنیم که آیا این صفت برای بشر قابل تقدیر است یا نه! البته صفتِ مثلا متکبر،ما می گوییم بشر نباید بکند ولی فرض کنید فرعون ما را گول می زند، می گوید من هم متصف به این صفت هستم که در محاجّه ای با حضرت موسی دارد توجه کنید.

یکی از صفاتی که برای خداوند ذکر شده است و ما باید توجه کنیم ستار است که ما اصلا خوب گاهی اوقات یک کلمه ای به آن اضافه می کنیم می گوییم ستار العیوب ولی خداوند ستار  است،برای مؤمنین هم در خیلی موارد اجازه داده که این صفت را تقلید کنند(یا داشته باشند) ،حدش را معین کرده است در سوره ی نور مزمت می کند از کسانی که « يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (آیه ی 19-سوره نور) آنهایی که دوست دارند بین مؤمنین حرف نادرستی شیوع پیدا کند ،این دو معنی می دهد یا اینکه دوست دارند که همچین صفت فاحشه ای بین مومنین شیوع پیدا کند یا آنهایی که دوست دارند یک خبر نادرستی ،نه اینکه خبرِ نادرست ،خبر

ممکن است درست باشد ، آن خبر که بین مؤمنین گفته شود. اینجا این فایده اش در واقع  این صفت خداوند که ما انشاالله توفیق پیدا کنیم که متخلق به این اخلاق الهی باشیم این صفت برای این است که از تشیع الفاحشه بین المومنین که گفتم ،این صفت مانع می شود که فاحشه ای بین مومنین شیوع پیدا کند. کسی اگر خطایی دارد ،عیبی دارد « وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولًا » (آیه ی 36-سوره اسراء) فرض کنید مثلا می گوییم فلان کس ربا خوار است یک گناهی به آن نسبت می دهیم اگر هم یک بار دیده باشد ،اگر ندیده باشد، فقط به شنیدن نباید اکتفا کنید برای اینکه«وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» چیزی را قبول کنید که به آن علم داشتید .یا می گویند که فلان کس جاسوس است اولاً خود این صفت معلوم نیست که چه جوری است چه قسمتش صحیح است چه قسمتش ناصحیح است. بعلاوه صرف این تهمت زدن فرض کنید این هم بسیار آدم بدی باشد وقتی شایع شد همه به بدی آنرا شناختند دیگر برای او امکان برگشت نیست، ولی وقتی کسی او را نشناختند همیشه امکان برگشتن است به علم خودتان عمل کنید، یعنی وقتی یکی که مثلا جاسوسی را می گویید دیدید خودتان را از آن حفظ کنید ولی شایع کردن که اینکه این همچین کثافتی را می کند خوب نیست البته در اینجا یک مسئله ای پیش می آید و آن زیانی است که به مؤمنین می رسد البته متاسفم که هر روز یک اتهام جدیدی پیدا می شود، گناه جدیدی مثل همین جاسوسی و اینها ، آیات قران « وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا » (آیه ی 63-سوره فرقان) حتی اگر کسی بد صحبت کرد، دید خوب نیست ،قالو سلاما ،سلامت باشید و رهایش می کنید « … وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» (آیه ی72-سوره فرقان) وقتی در مسیرش راه می رود به یک لغوی برخورد کرد با بزرگواری از آن رد می شود.اینها همه برای این است که اگر هم کسی از یک جهتی، پای ایمان و شخصیتش می لنگد، امکان اصلاح در آن بوجود بیاورید امکان اصلاح را از او نگیرید وقتی کسی به این بدی شناخته شد، دیگر اصلاح نمی کند. بسیاری از داستانها هست ،بخصوص که حالا اوضاع اینطوری هست ،که به یک طریقی کسی را وادار می کنند که دیگر نمی تواند برگردد. منتهی خداوند در مسیری که به خودش منتهی می شود همیشه راه برگشت را هم نشان داده است به همین جهت است که می گویند جهنم هفت در دارد، ولی بهشت هشت در دارد. هر یک از دربهای بهشت جلوی یک در جهنم را می گیرد و هر درب جهنم هم یک درب بهشت را مانع می شود جز یک دربِ بهشت، که در مقابلش دری از جهنم وجود ندارد و آن دربِ توبه است، در بازگشت است. یعنی همیشه و در همه حال راه بازگشت هست، به این معنی که وقتی درک کرد و یک خطایی را فهمید ، از آن خطا برگشت ، این از آن دربِ توبه وارد بهشت شده است، البته اینها همه تمثیل است والا بهشت یک باغ بزرگی نیست که هشت در داشته باشد. اینها درهایی است که ما خودمان می بینیم یعنی احساس می کنیم بنابراین در این خطاهایی که می بینیم فرضاً ببینید، یقین باشد، نباید به دیگری بیخود بگویید « أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ » یا « مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا »حالا انشاالله ما لغو کردیم ولی دنیای امروز، بشریت امروز که چند بار هم گفتم حالا مفصل خواهم گفت. مثل اینکه خداوند مجازات ما،بشرهای امروزی را به خود ما واگذار کرده است ،فرض کنید از بین ما در بینِ خود ما، دوستان ،اقوام خیلی هم با هم مهربان هستند، بعد کشف می کنند که یکی از اینها جاسوس است همه نگران می شوند، از او بدشان می آید ، به این طریق آن مهر و محبت و خوشبینی که قبلا در جامعه بود در جامعه دوستان و اقوام بود رخت برمی بندد و این درِ وسیع جهنم را باز می کنند که بفرمایید.

من یک وقتی گفته بودم ،خدمت حضرت صالح علیشاه عرض کردم ،چون ایشان خیلی دقیق تر بودند گفتم به نظر من ،من خودم اینجوری فکر می کنم که مضراتی که احیانا ممکن است من از خوشبینی ببرم، به من وارد بشود خیلی کمتر از مضراتی است که بد بینی دارد بنابراین من خوش‌بینی را اصل قرار می دهم و از مضررات بد بینی و خوشبینی به خدا پناه می برم، برای اینکه خودم راحت هستم تا وقتی که خلاف آن ثابت نشده است ،ایشان البته چیزی نفرمودند، چون شاید هنوز فکر من در آن زمینه تکمیل نشده بود به هر جهت زیاد به همدیگر بدبین نباشید که تا یک حرف کوچکی شنیدید فوری آنرا باور(یا قبول) کنید بخصوص دنیای امروز که دنیای تبلیغات شده است با یک صحبت یا چیز کوچک، شیطان را لباس رحمانیت به تنش می کنند و فرشتگان الهی را لباس غضب می کنند. انشا الله خداوند ما را در این تند بادِ حوادث امروزِ جهان حفظ کند. مهم تر از خود ما دینِ ما و ایمانِ ما و دوستان و همفکران ما هستند ،خدا حفظشان کند .