مجلس صبح شنبه ۰۵-۰۹-۹۰ ٬ اجابت دعا – خانمها

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

دعا یعنی خواندن، خوب مثلا” در قرآن هم دارد که: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ»(آیه ی 24- سوره ی انفال) {اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد چون خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مى‏بخشد آنان را اجابت كنيد و بدانيد كه خدا ميان آدمى و دلش حايل مى‏گردد و هم در نزد او محشور خواهيد شد} وقتی خدا و پیغمبرش، یا پیغمبرش شما را می خوانند، دعا می کنند شما را، دعا می کنند، دعا یعنی خواندن، « إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» (آیه ی 24- سوره ی انفال) شما را می خوانند که یک چیز خوبی به شما بدهند، جوابشان را بدهید یعنی فوری بگوئید خیلی خوب. حالا این معنای لغت دعاست. آیا ما که دعا می کنیم از خدا می خواهیم خدا را صدا می زنیم، در این که خودش می شنود شکی نیست، خودش می گوید شنیدم هر چه هست بجز اراده  او هیچ چیزی نمی شود ولی خوب وقتی شنیدیم برای ما چه فایده ای دارد؟ برای ما چه اثری دارد؟ فرض کنید ما وقتی اینجا چند نفر هستند میخواهیم یکی از آنها را صدا بزنیم ،بگوئیم بیا با تو کار دارم، اولاً مطمئن نیستیم که متوجه صدای من شده است، ولی خوب بعداً که فهمیدیم صدا رسیده و او شنیده است معلوم نیست، نمی دانیم که به آن گوش خواهد داد یا گوش نخواهد داد. حالا خدا را هم صدا می زنیم، آخر ما پهلوی خدا، چند تا خدا درست کردیم. یکی همین خدا، که خدای همگان است، یکی همان کاری که برایش دعا می کنیم، مثلا” خودش یا کسالت دارد یا حقوقش را نداده اند یا معیشتش تنگ است، اینها هر کدام چندین خداست، ما همه آنها را میخواهیم، معاش می خواهیم، راحتی می خواهیم، چیزهای دیگر می خواهیم.  خوب این همه خدا داریم، آن خدائی که قدرت دارد، آن هم می شنود جواب ما را نمی دهد. گاهی اوقات که خیلی محبت می کند طبق آیات قرآن هم است، ممکن است بپرسد به چه کسی می گوئید، کدام یکی از ما؟ آن وقت اگر بفهمیم که این خدائی که می تواند جواب ما را بدهد، این حرف را به ما زده است، می گویید من تا بحال نفهمیدم ،حالا فهمیدم تو را می خواستم. در این صورت جواب ما را می دهد. اما اگر ما هیچ یک از این حرف ها اعتنا نکنیم، هی صدا بزنیم آی خدا چنین کن، چنان کن، همه ی آن خداها، بعضی ها که اصلا” نمی شناسند یعنی قدرت شناسائی ندارند ولی آنها که داشته باشند هیچ کدام نمی کنند. فقط یک خدا است که این وسط می شنود و می تواند هم کاری بکند، اگر از او بپرسیم مثلا”، می گوید خوب این حرفی که من زده ام، پنج شش نفر دیگر هم بوده اند خوب چرا من بوده ام؟اینها مثل است واِلا میدانید ،خدا به روی آنها نمی آورد. به این جهت در مواردی که دعا، یک مورد اگر باشد که دعا برسد به صاحبش، صاحبش رد نمی کند. آن وقت این چند خدا که برای خودمان آفریدیم، نگاه مان به همان دعای خدا باشد و یکسره به او نگاه کنیم و حرف بزنیم. در این صورت مسلماً جواب می دهد. البته این حالت، خود این هم توفیق الهی باید باشد، که به ما توفیق بدهد که همه ی خیالات، چه خیالات خوب، چه خیالات بد. خیالات خوب هم همین که مثلا” یک اتاقی در بهشت به ما می دهد که یک شاخه ی خرما در آن است خیال بهشت است ولی باز هم غیر خداست، خیال مخلوق خداست ولی اگر بتوانیم و این دعای ما مستجاب بشود که می گوئیم :

 

ای دعا از تو اجابت هم ز تو          ایمنی از تو مهابت هم  ز تو

در آن صورت اصلاً خود دعا و اجابتش با هم است. نمونه اش خودِ حضرت آدم، پدر ما، پدر همه ما. وقتی خدا از بهشت گفت بیرون بروید، خوب نگران بود، ناراحت بودکه چه شده است که این طوری شده؟ این زندگی و آن زندگی؟ خودِ خدا یادش داد.« فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ» (آیه ی 37-سوره ی بقره) خودِ خدا یادش داد که تو وقتی چه و چه طوری هستی این رو بگو ، این حال را داشت. آن وقت آدم و حوا  هر دوی آنها فهمیدند که گفتند:« قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ» (آیه ی23- سوره ی اعراف) خدایا ما دو نفر به خودمان ظلم کردیم، اگر تو به ما رحم نکنی زیان دیدیم از دست دادیم . خدا خودش یادش داد و بعد هم او را بخشید. گفت خیلی خوب، بخشیدم. البته این در آن مرحله ای است که در مراحل آخر سلوک است.ئحالا چون همه دوربین دارند این مثال را می زنم. وقتی مثلا” در دوربینی دارید ستاره خاصی و یا منظره خاصی را نگاه می کنید، یک درخت در آن منظره است، که این درخت چند تا درخت نشان می دهد. دوربین درست منطبق نیست،میچرخانیم، میچرخانیم تا وقتی که همه ی اینها از بین میرود و یکی میشود. آن وقتی که یکی شد درست است به هدفتان رسیدید. وقتی که همه ی این تصاویر مختلف را کنار گذاشتید یک تصویر دیدید به هدف رسیده اید، منتها به همین سادگی که ما حرفش را می زنیم نیست،نه! خدایی که اینجوری گفته است خودش  فرد کرده است گفته فقط یکی، ولی بعد گفته است اگر بیکار باشید بد است ،من دوست ندارم برو کار کن. در خانواده به مرد گفته است که امرار معاش خانواده به گردن تو است ، به زن گفته است تربیت بچه هم به گردن تو است. هزار اشتغال برای ما فراهم کرده است به دستور خودش و گفته بکن، ولی گفته است همه ی اینها را حساب کنید که در مقابل فرمانِ من، هیچ است. مشکل کار ما همین جاست، یعنی هم کثرت را باید رعایت کنیم و هم بدانیم در آن آخر که همه ی این کثرت ها، به وحدت می رسد، به یک خداوند واحد میرسد. درویشی، تصوف همین است که همه ی این وظایف مختلف را انجام بدهید ولی توجه تان به ذات یکتای خدا باشد و اینکه همه ی اینها زیر نظر اوست. همیشه در این حالت باشید که من در میان جمع و دلم جای دیگر است. دل را همیشه به خدا بسپارید. انشاالله این توفیق برایتان پیدا شود که دعاهایتان قبول باشد، یعنی دعائی کنید که در واقع قبول باشد. این هم که بعضی جاها گفتند دعاها قبول نمیشود، یکی از دعاهایی که مثلا” گفته اند قبول نمی شود ، برای این است که فرض کنید مثلا” بچه ی شما می آید چیزی میخواهد، تا جلو آمد می گویید من تشنه هستم برو یک لیوان آب بیار، این می گوید خیلی خوب اول کار من این است، این چیزها را به تو میدهم، این فرزند به درد نمیخورد. خدا خودش یک کارهایی گفته است بکنید ما نمی کنیم، بعد از او می خواهیم که دعای ما را قبول کند؟ خوب اگر خداوند خودش را به ما نشان میداد خجالت می کشیدید که تو گفتی بکن ما نکردیم! حالا ما از تو می خواهیم همچین کاری را بکنی. مثلا” گفته اند کسی که امر الهی را اطاعت نکند و در همان طمرد دعایی کند، دعایش قبول نمی شود. یا آیه ی قرآن گفته است که پدر یا مادرت که در نزد تو به پیری رسیدند مبادا به واسطه ضعف آنها و پیری آنها یک خورده، روی ترش کنی. نه اینکه بد بگویی فقط روی ترش کنی، اخمی کنی. به آنها اُف نگو. ما در آن وقت اگر کسی پدر و مادرشان بد اخلاق برخورد کند، اولاً باید از خودِ همان پدر و مادر باید خجالت بکشد بگوید چیزی به من بدهید. بعد هم از خدا خجالت می کشد که از خدا چیزی بخواهد. چون نمیکنه،خدا می گوید من گفتم وقتی پدر و مادرت نزد تو هستند به خوبی رفتار کن، تو نمیکنی، حالا من چی برای تو بکنم؟ به این جهت است که رعایت احکام الهی به نفع خودِ ماست، یعنی اگر انجام دادیم احتمال قبول دعای ما خیلی بیشتر است. انشاالله