مجلس صبح جمعه ۴-۹-۹۰ مجلس ختم جناب آقای باستانی پاریزی – خانمها

 

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

به مناسبت فوت آقای باستانی(1) مجلس ترحيمی در اين مسجد هست که تشكيل ميشود. چون همه وقتی باستانی بشنوند. آقای باستانی پاريزی،ادیب را به خاطر می آورند. دو برادر بودند (يعنی من از آنها دو تا برادر می شناسم) ،كه برادر بزرگتر معمم بودند، در سیرجان سردفتر بودند و اجازه نماز داشتند. مرد با اخلاقی بودند. برادر ایشان هم كه درويش است، هردو ایشان از نويسندگان مشهور هستند. حالا آقای باستانی كه از مشايخ بودند، رحلت كردند، مجالس یادبود گرفتند. تهران هم در اين مسجد گرفتند، كه آقای حایری هم زودتر پا شدند و آنجا رفتند. چون خواهر آقاي حایری همسر آقای دکتر باستانی (2) بودند.

 

[1]) حاج عبدالعظیم باستانی پاریزی مأذون سیرجان که در تاریخ 14 مهرماه 1390 رحلت فرمودند.

[2]) دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی- پدر تاریخ ایران، استاد دانشگاه تهران که در مرداد ماه سال ۱۳۸۷ حکم بازنشستگی خود را، به صورتی غیرمترقبه و همزمان با بازنشستگی ۲۱ استاد دیگر دانشگاه تهران دریافت نمود.

 

 

 

 

 

الحمد الله رب العالمین و الصلوه واسلام علی خیر خلقه محمد و علی عطره الطاهرین

 

تو مکن تهدیــدم از کشتن که من                          تشـــنه زارم به خـــــــون خـویشتن

آزمــودم مرگ من در زندگیست                            چون رهم زین زنـدگی پایندگیست

اقتـلـــــونی اقتـلــــونی یا ثقـــات                          انی فی قتــــلی حیــات فی حیــات

از جمــادی مــــردم و نـامی شدم                           وز نمـــا مــردم ز حیــوان سـر زدم

مـــردم از حیــــوانی و آدم شـدم                           پس چه ترسم کی ز مردن کم شوم

حمـلـــه دیگـر بمیــــــرم از بشــر                           تــــا برآرم از ملائــک بـــال و پــر

بار دیگــر از ملــــــک پران شوم                             آنچه آنـــدر وهم نـــایـــد آن شوم

پس عدم گردم عدم چون ارغنون                            گـویــدم کـــا نـــا الیـــه راجــعون

بار دیگــر بایـــدم جستن ز جـــو                            کـــــل شی هــالک الا وجــه هــو

 

 

نشان مردان خدا این است که همیشه مشتاق مرگ هستند بر خلاف دنیاپرستان که از مرگ گریزانند طبق آیه سوره مبارکه جمعه که خداوند می فرماید اگر شما ادعا می کنید از مردان خدا هستید پس مرگ را آرزو کنید و حال آنکه نمی کنید ولی مطمئن باشید که آن مرگی که از آن گریزانید حتما شما را در بر می گیرد . و یکی از این مردان خدا زنده یاد عالم ربانی و عارف صمدانی شاعر فرهیخته شادروان حاج عبدالعظیم باستانی پاریزی است. ایشان در سال 1305 هجری شمسی در قریه ادب خیز پاریز سیرجان در خانواده علم و ادب و عرفان از پدری دانشمند به نام حاج ملا علی اکبر معروف به آخوند پاریزی قدم به عرصه وجود نهاد و دوران کودکی را در محیطی مذهبی و عرفانی سپری نمود تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ای که پدرشان مدیر آن بود شروع و همزمان ادبیات عرب را نزد والد خود مرحوم حاج آخوند فرا گرفتند و پس از اخذ مدرک ششم نظام قدیم عازم کرمان گردیدند و از محضر درس حجت الاسلام مدنی استفاده کرد و در امتحان سر دفتری اسناد رسمی شرکت و موفق به اخذ جواز سردفتری که معادل لیسانس حقوق می باشد گردیدند . و در ضمن موفق به اخذ جواز سردفتری ازدواج هم شدند و پس از سی سال از این شغل شریف بازنشسته شد ولی سردفتری ازدواج را تا اواخر عمر ادامه دادند ایشان در سال 1323 هجری شمسی در سن 18 سالگی با صبیه مرحوم سید احمد هدایت زاده نبوی ( به نام پاریز دخت ، یا طیبه) که وی یکی از معلمین و مدرسین مدرسه ای بودند که حاج آخوند مدیر آن مدرسه بود ازدواج کردند.و ثمره این ازدواج یک نفر فرزند ذکور بوده که در طفولیت درگذشته و هفت نفر اولاد اناث که هر کدام از ایشان نمونه عفاف و تقوی و فضیلت هستند اکثر آنها در شغل شریف معلمی انجام وظیفه می نمایند اولاد و نوه های ایشان همگی دارای تحصیلات عالیه می باشند. لازم به ذکر است که یکی از دامادهای گرامی ایشان شهید غلام رضا عابدینی پاریزی که در سال 1365 در عملیات کربلای 5 به درجه رفیع شهادت نائل آمد ند. که جناب آقای باستانی گاها از این واقعه متاثر می گردیدند رویه ایشان در زندگی رسیدگی به امور عامه مردم و خدمت به خلق خدا بود در ضمن بنا های عام الامنفعه ای هم در پاریز سیرجان از ایشان به یادگار مانده از آن جمله

1- مدرسه عظیمیه که در حال حاضر به مدرسه باقر العلوم نام گذاری شده است .

2- حمام عمومی پاریز

3- حمام عمومی گستوئیه

جناب آقای باستانی در طول عمر خود دو بار به زیارت مکه معظمه و عتبات عالیات مشرف شدند یک سفر در سال 1356 و دیگری در سال 1362 بود. ایشان در ضمن کشاورزی و کارهای اداری و شرعی که در پاریز به عهده داشتند به قول خودشان در مقدمه کتاب مخمس دیوان حافظ شیرازی سالیان دراز مطالعاتی در کتب تفاسیر قرآن مجید از جمله تفسیر شریف بیان السعاده فی مقامات العباده تالیف و تصنیف شیخ سجاده سلسله نعمت الهیه حضرت آقای سلطان علیشاه شهید طاب ثراه که به زبان عربی است داشته اند که در تعریف این تفسیردر اول تفسیر سوره حمد آیت الله خمینی ( ره ) مهم و به خوبی یاد شده است  و همچنین در زندگانی 14 نفس مقدس و عرفای عظام مرقوماتی به رشته تحریر درآوردند و نتیجه این مطالعات و تحقیقات در شرح زیر امده است و چنانچه خود در مقدمه این کتاب نوشتند دواوین شعرای بزرگ فارسی زبان ایرانی از قبیل دیوان حافظ و کلیات سعدی و مثنوی مولوی و دیوان شمس و دیوان عطار و بعضی دیگر از عرفا را مخمس نموده و نثر آنها را توضیح داده اند.

1- مخمس کامل دیوان حافظ

2- پنج جلد کلیات شیخ اجل سعدی شیرازی

3- هفت جلد مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی

4- دو جلد از تفسیر شریف بیان السعاده

5- دو جلد رباعیات

6- دو جلد گزیده ای از سخنان حضرت رسول (ص) و امیر مومنان علی علیه السلام

 

که امیدواریم انشاالله به همت برادران عزیز و خانواده گرامی آن بزرگوار بقیه آثار ایشان به زیور طبع آراسته گردد ایشان در ضمن تحقیق در آثار بزرگان اسلامی و شریعت مقدسه تشنه رسیدن به مقصود اصلی و کمال معنوی بودند لذا در جستجوی اهل الله برآمدند و در سال 1343 شمسی در زمان قطبیت حضرت آقای شیخ محمدحسن صالح علیشاه گنابادی طاب ثراه به خدمت عالم جلیل القدر جناب آقای حاج شیخ عبدالله صوفی املشی ملقب به «درویش عزت علی» و به دلالت جناب آقای حاج شیخ محمد جواد آموزگار کرمانی ملقب به «ظفرعلی» رسیدند و در طریقه حقه مرتضویه رضویه نعمت اللهیه سلطانعلی شاهی قدم نهاده و با قدم صدق درجات ترقی و تعالی را در این راه طی نمود تا آن که در سال 1361 هجری شمسی از طرف قرین الشرف حضرت آقای رضا علیشاه اعلی الله مقامه ماذون در اقامه نماز جماعت فقرا و رسیدگی به امور فقری در پاریز و سیرجان و بافت و بندرعباس گردید و تشنگان ذلال معرفت را با راهنماییهای خود سیراب می نمود پس از رحلت حضرت آقای «رضا علیشاه» با جانشین ایشان حضرت آقای حاج علی تابنده «محبوبعلیشاه» تجدید عهد و پس از رحلت آن بزرگوار فرمان ماذونیت ایشان به همراه تجدید عهد نمودن فقرا توسط مولای بزرگوار حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوب علیشاه» سلمه الله تنفیذ و اعلام گردید.گفتنی است ایشان در آثار و نوشته های خود مقید به رعایت امانت بودند چنانچه اگر آیه ای از قرآن یا حدیث و روایتی از بزرگان دین در اشعار خود استفاده می کردند بدون کوچکترین تحریفی یا پس و پیش کردن کلمات آن جمله را در اشعار خود می آوردند.سرانجام در تاریخ چهارده مهر هزاروسیصدونود شمسی مطابق با هشتم ذی القعده هزارو چهار صد و سی و دو هجری قمری پس از یک دوره بیماری کوتاه مدت در زادگاهشان شهر پاریز روح پر فتوح آن حکیم و عالم ربانی به ملکوت اعلی پیوست و برادران طریق و دوستان شفیق خود را عزادار نمود و پیکر شریفش در بهشت زهرای پاریز سیرجان دفن گردید روحش شاد یادش گرامی باد.

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق                       ثبت است بر جریده عالم دوام ما

 

 

منبع: خبرنامه سایت مزار سلطانی

Tags