ای شاه درویشت منم

 

فرزان فرامرزی

 

“چشم هایت را درویش کن”، “به کلبه ی درویشی ما خوش آمدید”، “برگ سبزی است تحفه ی درویش” و… بارها و بارها این ضرب المثل ها و بسیاری دیگر را شنیده ایم. مثل هایی برگفته از پاکی، نجابت و غنای درونی دراویش.

اما این روزها، اخبار خوبی از جامعه دراویش ایرانی بگوش نمی رسد. رژیم ناقض حقوق بشر ایران، در ادامه سرکوب اقلیت های مذهبی در سال های گذشته، این بار با شدتی بیشتر، دراویش گنابادی را تحت فشار قرار داده است.

در هفته های گذشته شاهد بودیم که عده ای از نیروهای بسیجی با حمله به دراویش شهرستان کوار در استان فارس، اقدام به درگیری با دراویش منطقه کرده و ضمن زخمی کردن عده ای از این دراویش، عده ای را نیز بازداشت کردند. نکته ی جالب توجه بازداشت وکلای این دراویش می باشد.

بازداشت وکلای دراویش گنابادی دقیقا مانند بازداشت و تحت فشار قرار دادن وکلای هفت مدیر سابق جامعه بهائیان ایران است. جمهوری اسلامی ضمن فشار بر اقلیت های مذهبی، با فشار بر وکلای مدافع قصد دارد، حق اقدام قانونی علیه فشارهای اعمال شده را از اقلیت های مذهبی بگیرد. این در حالی است که از نظر جمهوری اسلامی اطلاع رسانی در مورد این گونه اعمال نیز جرم محسوب می شود.

در واقع جمهوری اسلامی قصد سلب حق دادخواهی، چه در داخل کشور و چه در خارج را برای اقلیت های مذهبی، دارد.

دراویش را نمی توان اقلیت مذهبی نام نهاد. زیرا بر پایه قانون اساسی، مذهب رسمی کشور اسلام و شیعه است. حال آنکه دراویش نیز مسلمان و شیعه مذهب هستند. اما می توان آنان را مانند پیروان آیت الله بروجردی بعنوان دگراندیشان مذهبی، معرفی کرد. در واقع اسم این گروه از شهروندان ایرانی هرچه که باشد، دارای حق و حقوقی هستند که اکنون از آن محرومند و این وظیفه ی تک تک ماست که از حق آنان دفاع کنیم.

بسیار قبل تر از آنکه آمریکا کشف شود، دراویش و طریقت های صوفیانه در این آب و خاک وجود داشته اند؛ حال چگونه است که عده آنان را با لفظ “درویش آمریکایی” خطاب می کنند؟[۱] منتسب کردن عده ای از هموطنان ایرانی به آمریکا یا انگلیس یا اسرائیل یکی از راه هایی است که در این چند ساله حکومت اسلامی برای محروم کردن آن دسته، از حقوق اولیه خود بکار برده است.

به روش حکومت اسلامی در برخورد با اقلیت های مذهبی و دگراندیشان مذهبی، در این چند ساله نگاه کنیم. بهائیان که بعنوان مضنونین همیشگی، بصورت دایم در اخبار و گزارشات نقض حقوق بشر قرار دارند. جمهوری اسلامی مسیحیان را نیز بصورت دوره ای دستگیر و شکنجه می کند و معتقد است، که آنان قصد دارند جوانان مسلمان را گمراه کنند.

زرتشتیان نیز متهم هستند که قصد تخریب هویت اسلامی این مرز و بوم را دارند. بهائیان که جاسوس و دست پروده قدرت های غربی شناخته می شوند و اکنون جمهوری اسلامی قصد دارد با انتساب دراویش به آمریکا، بهانه ای برای بازداشت و زندانی کردن آنان داشته باشد.

جمهوری اسلامی و برخی از سران آن که بر طبل هویت اسلامی بجای هویت ایرانی، می کوبند از این نکته غافل اند که طریقت های درویشی و صوفیانه، جزیی از همان هویت اسلامی است که از آن دم می زنند و درواقع زدن برچسب “آمریکایی” به دراویش نوعی توهین غیر مستقیم به اسلام و هویت اسلامی است.

امروز دراویش ایرانی، تحت فشار حاکمیت هستند. فردا شاید این فشارها بر زرتشتیان اعمال شود و بعد از آن… امروز همه ی ما، با هر دین و مسلک و مرامی که داریم باید اعمال فشار، بازداشت و ضرب و شتم دراویش و وکلای آنان را محکوم کنیم و از حکومت ایران بخواهیم که این اعمال غیر انسانی و خلاف اعلامیه جهانی حقوق بشر را هرچه زودتر پایان دهد.

حکومت ایران باید بداند، که اقلیت های مذهبی، یک قسمت جدا شده از مردم ایران نیستند، آن ها شهروندان درجه ی دو و سه بحساب نمی آیند و دارای حق و حقوقی هستند که باید محترم شمرده شود. دراویش در نزد تمام مردم ایران چه مسلمان و چه غیرمسلمان دارای احترام ویژه ای هستند و حکومت ایران باید این را در نظر داشته باشد که نسبت دادن اتهامات دروغ به دراویش تنها نتیجه عکس در برخواهد داشت.

امروز در برابر فشار های حاکمیت بر دراویش، خاموش نمی نشینیم تا مبادا فردا بخواهیم اظهار تاسف و شرمندگی کنیم.