دکتر شهرام پازوکی : گفتگوی ادیان تنها از طریق عرفان ممک

دکتر شهرام پازوکی استاد فلسفه و عرفان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عصر روز چهارشنبه 23 آبانماه در نشست رابطه من و دیگری به مسئله گفتگوی ادیان اشاره کرد و گفت: همدلی منشای همزبانی است و گفتگوی حقیقی در میان ادیان تنها از طریق عرفان ممکن است که از همدلی به عنوان مبدأی گفتگو سخن می‌گوید.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: همدلی منشای همزبانی است. گفتگوی حقیقی در میان ادیان تنها از طریق عرفان ممکن است که از همدلی به عنوان مبدای گفتگو سخن می‌گویند، از این رو گفتگوی ادیان فقط در عرفان طرح شده و در فقه و کلام طرح نشده است.

دکتر شهرام پازوکی استاد فلسفه و عرفان مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران عصر روز چهارشنبه 23 آبانماه در نشست رابطه من و دیگری به مسئله گفتگوی ادیان اشاره کرد و گفت: همدلی منشای همزبانی است و گفتگوی حقیقی در میان ادیان تنها از طریق عرفان ممکن است که از همدلی به عنوان مبدأی گفتگو سخن می‌گوید.

دکتر شهرام پازوکی مسئله گفتگوی ادیان را مورد بررسی قرار داد و گفت: در بحث از گفتگوی ادیان، معمولاً سخن از راههای گوناگون می‌شود، در حالی که گفتگوی حقیقی میان ادیان راههای مختلف ندارد، یا لااقل صراط مستقیم یک راه بیشتر نیست. البته مقایسه تطبیقی می‌تواند در جهات گوناگون باشد، مثل مقایسه فقه یهود با فقه اسلامی یا اصول عقاید اسلامی با اصول عقاید مسیحی، اما اینها گفتگوی حقیقی نیستند، تبادل آراء بین ادیان مختلف قلمداد می‌شوند و البته تحقق گفتگو مستلزم شرایطی است.

دکتر پازوکی معلمان اولیه گفتگو در سطح فلسفی را فیلسوفان یونان خواند و گفت: گفتگوی بین ادیان زمانی میسر می‌شود که هریک از ادیان نشان دهد که در ماهیت خویش درباره چه چیزی حرف می‌زند. این گفتگو الزاماً با طرف مقابل نیست، بلکه می‌تواند گفتگوی خاموشی نیز باشد که در رساله "سوفیست" افلاطون به عنوان تفکر از آن یاد شده است. فیلسوف معلم گفتگوست و کسی اهل گفتگوست که در مسیر تفکر قدم زده باشد. از این رو چون ادیان با کنه جان انسان سر و کار دارند در سطح باطن می‌توانند گفتگو کنند. این گفتگو در ظاهر ادیان نیست. بلکه آن حقیقت و لطیفه نهایی است که در کنه ادیان وجود دارد و در صور مختلف تجلی کرده است.

دکتر پازوکی گوش دادن را شرط دیگر گفتگو خواند و گفت:  به قول هراکلیتوس باید به ندای آن(لوگوس) گوش فرا داد. لذا کسی که اهل گوش کردن نیست، اهل گفتگو نیز نیست و فقط کسی که می‌تواند به لوگوس گوش کند، اهل گفتگوست. گوش دادن موجب باز شدن است و کسی می‌تواد گفتگوی اصیل کند که گوش برای گوش دادن و زبان برای سخن گفتن داشته باشد. اهل ظاهر در دین به آنچه صریح است توجه دارند اما اهل گفتگو به باطن آن روی می‌آورند و چون به باطن روی می‌آورند راه برای گفتگو باز می‌شود.

وی سپس اظهار داشت: در گفتگو باید از  نگاه ابژه‌ساز پرهیز کرد. ادیان ابژه‌ساز نیستند. در ابژه‌سازی در همان ابتدا فاصله‌ای میان محقق و موضوع تحقیق ایجاد می‌شود در حالی که در دین باید از اول این نگاه فاصله‌انداز برداشته شود. مثلا رابطه عبد و معبود در مسیحیت مبتنی بر عشق است و عاشق در مقام عشق، دنبال شناخت خدا نیست و خدای او محرک اول ارسطویی یا خدای شارع یهودی نیست، بلکه خدای او محبوب است و منظور اتصال خدا با وجود انسان است. عشق فاصله عبد و معبود را بر می‌دارد. در گفتگوی ادیان نیز باید ادیان خود به زبان درآیند و هم آوایی و هم آهنگی با سنتهای مختلف دینی رخ دهد. با این هم‌آوایی و هم‌آهنگی است که می‌شود به گفتگو رسید.

دکتر پازوکی نگاه اصالت تاریخی را یکی از موانع هم‌آوایی و هم‌آهنگی و گفتگوی ادیان خواند و گفت: با قول به اصالت تاریخ، جوهر دین درحوزه پدیدارشناسی، به امر عرضی تقلیل می‌یابد و ادیان به عنوان امور محصل در تاریخ آفاق خود قابل فهم و توجیه علمی می‌شوند. حال آنکه ممکن است ادیان از نظر ظاهری با یکدیگر تفاوتهایی داشته باشند، اما از نظر عارفان باطن‌نگر، زمان و مکان بندهایی هستند که باید از آنها فراتر رفت و به قول هانری کربن گفتگوی فراتاریخی در این شرایط رخ می‌دهد.

دکتر پازوکی کتاب "فصوص الحکم" ابن‌عربی را یکی از برترین آثار در زمینه گفتگوی ادیان خواند که گفتگوی میان انبیا در آن رخ داده است. مثال دیگر دارالشکوه در قرن 11 هجری در کتاب مهم "مجمع البحرین" است که گفتگوی میان اسلام و مسیحیت است و متاسفانه به این کتاب دو سال است که مجوز انتشار نمی‌دهند. نمونه سوم نیز مولاناست که بی‌هیچ تردید تمام مثنوی باب گفتگو را برای کسی که گوش شنوا دارد باز می‌کند.

وی در پایان به اهمیت همدلی برای امکان گفتگو اشاره کرد و گفت: هر سه این عارفان از مقام همزبانی می‌گذرند و در عرفان اساس همزبانی را همدلی می‌دانند. اگر زبان دلها یکی شود، همزبانی نیز پدیدار می‌شود. درهمدلی چنان که مولانا نشان داده، چه بسا یک ترک و یک هندی می‌توانند با هم گفتگو کنند. همدلی باعث همزبانی است و بدون همدلی در ادیان و نه در فلسفه، گفتگو تحقق نمی‌یابد. همدلی مقام عرفاست که در سکوت هم می‌تواند رخ دهد. همدلی منشای همزبانی است. گفتگوی حقیقی در میان ادیان تنها از طریق عرفان ممکن است که از همدلی به عنوان مبداء گفتگو سخن می‌گویند، از این رو گفتگوی ادیان فقط در عرفان طرح شده و در فقه و کلام طرح نشده است.