سه نسل سحابی

جلیل ضرابی

در عده بسیار کمی مبارزه به نسل سوم هم کشیده می شود؛ دراین خانواده پدر، پسر و نوه تا پایان عمر مبارزه کردند.

مهندس عزت الله سحابی را از سال ۱۳۴۰ می شناسم . در آن زمان نهضت آزادی ایران تازه تشکیل شده بود؛ من و ایشان عضو کمیته اجرایی بودیم و این چنین گاهگاهی با هم در تماس. پدر ایشان دکتر یدالله سحابی از بنیان گذاران نهضت آزادی بود. آن زمان این دو نفر، الهام بخش ما جوانان آن دوره بودند و هر دو آنها سابقه طولانی در مبارزه داشتند. در زمان دکتر مصدق و نهضت ملی کردن نفت از طرفداران فعال دکتر مصدق بودند. بعد از کودتای ۲۸ ‏مرداد سال ۱۳۳۲ از بنیان گذاران نهضت مقاومت ملی شدند و در آن زمان در اختناق شدید بعد از کودتا که همراه با شکنجه، تبعید و زندان بود، این پدر و پسر مدت ۸ سال مبارزه کردند. هر دو طعم زندان را چشیدند و دکتر سحابی جزو ۱۱ ‏استادی بود که از ‏دانشگاه اخراج شدند.

 

 

‏بعد از تشکیل نهضت آزادی هر دو آنها دستگیر، تبعید و زندانی شدند. مهندس سحابی بار دومی که دستگیر شد بعد از شکنجه به ۱۱ ‏سال زندان محکوم شد ولی در سال ۱۳۵۷ مدت کوتاهی قبل از پیروزی انقلاب همراه با بقیه زندانیان سیاسی آزاد شد. بعد از پیروزی انقلاب و انحراف آن، این دو نفر به مبارزه خود ادامه دادند و در این زمان نسل سوم آنها، خانم هاله سحابی هم به آنها پیوست. هاله خانم در دوران انقلاب از جوانان فعال انقلابی بود، و بعد از منحرف شدن انقلاب اسلامی، همراه پدر و پدربزرگ به فعالیت سیاسی خود ادامه داد. 7

مهندس سحابی چند بار در جمهوری اسلامی زندانی و شکنجه شد. خودش می گفت که زندانهای جمهوری اسلامی به مراتب بدتر از زندانهای زمان شاه است. خانم هاله سحابی بعد از انتخابات ۱۳۸۸، در جریان تظاهرات کتک خورد و از پیشانی مجروح شد. در همان حال او را دستگیر و زندانی کردند. آثار آن زخم بر پیشانی او همچنان بر اثر عدم مداوا بر پیشانی او باقی ماند. با آنکه معمولا خانمها از داشتن اثر زخم بر صورت خود ناخشنود هستند اما این اثر زخم در صورت ایشان نشان افتخار شد. جمهوری اسلامی ایشان را به دو سال زندان محکوم کرد. وقتی پدرش در بیمارستان ‏بستری و بیهوش شد، برخلاف همه قوانین دینی و عرفی به ایشان اجازه ملاقات با پدرشان را ندادند. بعد از یک ماه در حالی که مهندس سحابی درحال مرگ بود به ایشان چند روزی مرخصی دادند. اما پدر ایشان چندی بعد فوت کرد.

در جریان به خاکسپاری پدر، چماق‌داران حکومت جنازه در حال حمل را در همان کوچه گرفتند و با پرت کردن خانم هاله سحابی بر زمین، او را مضروب کردند. هاله خانم یکی دو ساعت بعد در درمانگاه جان سپرد. پزشک جراحی که ایشان را معاینه کرده گزارش داده که بر اثر ضربه به پهلو، جان سپرده است.

 

‏این سه نفر پدر، پسر و نوه هر سه مسلمان قرآنی و هم مفسر قرآن بودند. دکتر سحابی کتاب «خلقت انسان» را حدود ۶۰ سال پیش نوشت و در آن با استفاده از آیات قرآن نشان داد که قرآن تکامل موجودات زنده را دقیقاً آنچنان که علم امروز می گوید تائید می کند. این کتاب بارها تجدید چاپ شد و هنوز هم در نوع خود بی‌نظیر است. ‏مهندس سحابی نیز از مفسرین قرآن نیز بود و سخنرانی‌هایی در این رابطه داشت. ‏خانم هاله سحابی نیز در مورد حقوق زن در قرآن تحقیقات وسیعی داشت و کتابی با عنوان «احد قله بحران، قله مدیریت» همراه با مهندس لطف الله میثمی و آقای قدیانی نوشت که در آن اشاره به آیات زیادی از سوره آل‌عمران در رابطه با جنگ اُحد شده است.

 

عده کمی از کسانی که مبارزه می کنند، مبارزه را تا آخر زندگی ادامه می دهند و در تعداد کمتری از آنها مبارزه به نسل بعدی‌شان منتقل می شود و در عده بسیار کمتری مبارزه به نسل سوم هم کشیده می شود. اما در این خانواده پدر، پسر و نوه هر سه تا پایان عمر مبارزه کردند. مانند حضرت ابراهیم که بقیه پیامبران بعدی از نسل ایشان بودند، و نیز مانند پیغمبر اسلام که ائمه از نسل ایشان همه عمر خود را صرف مبارزه با ظلم کردند و هیچکدام از آنها به مرگ طبیعی نمردند.

‏قرآن در سوره احزاب آیه ۲۳ ‏می فرماید:

‏”از میان مؤمنان مردان و زنانی هستند که با آنچه با خدا عهد بسته‌اند صادقانه وفا کردند؛ برخی از آنان به شهادت رسیدند، و برخی از آنها در انتظارند و (هرگز پیمان با خدا ) را تغییر ندادند”

‏و نیز قرآن در سوره بقره آیه ۲۱۴ ‏میفرماید:

“آیا پنداشتید که داخل بهشت می‌شوید، و حال آنکه هنوز مانند آنان دچار سختی از محیط (مانند اختناق شدید در جامعه) و از درون (مانند زندان و شکنجه و از دست دادن شغل و اموال) شدند تا آنجا که به لرزش در آمدند تا جایی که پیامبر (خدا) و کسانی که با وی ایمان آورده بودند ‏گفتند: پس یاری خدا کی خواهد بود؟ آگاه باشید، که یاری خدا نزدیک است” .

‏اکنون در ایران عزیز ما اختناق به حد نهایت رسیده، و وعده خدا نزدیک است.
‏این سه مبارز از سه نسل متوالی، افتخار فامیل محترم سحابی و از افتخارات ملت ایران هستند.
روحشان شاد و راهشان پر رهرو باد!