علی(ع) ، مظهر خدا

چون چنین  دیده ای یافتیم  نور علی(ع) را  چون خورشیدی تابنده درآفاق و انفس به  نظاره خواهیم نشست. . میزان در تشخیص  حق و  باطل، ذوالفقار  علی است. ذوالفقار نه آن شمشیر دو دم است ، که حقانیتی است که  عدالت را از شقاوت جدا میکند  هابیل را از قابیل  ، موسی را از فرعون و همه  ستمگران تاریخ را  با دمی میراند

 

 

 

 

 

 

 

علی مظهر تمامی اسماء وصفات الهی است تا نشانه و الگوی بشر برای حرکت و رسیدن به مقام انسانیت  باشد . تا آن زمان که علی را بواسطه تولدش درمکه و در خانه کعبه  می شناسیم او از جان ما  فاصله میگیرد و  در دیار عراق  به خاک  رفته در آنجا ساکن می شود، باید که او در کعبه دل ظهور کند و تولد یابد  تا  ولایت او را  در جان ببینیم و در هر لباس او را بشناسیم

 

دیده ای خواهم که باشد شه شناس          تا شناسد شاه را در هر لباس

 

چون چنین  دیده ای یافتیم  نور علی(ع) را  چون خورشیدی تابنده درآفاق و انفس به  نظاره خواهیم نشست. . میزان در تشخیص  حق و  باطل، ذوالفقار  علی است. ذوالفقار نه آن شمشیر دو دم است ، که حقانیتی است که  عدالت را از شقاوت جدا میکند  هابیل را از قابیل  ، موسی را از فرعون و همه  ستمگران تاریخ را  با دمی میراند و ستم کشیدگان هر زمان را با دم دیگر،  به آگاهی و گرفتن حق خود برای تحقق عدالت دعوت می کند .

 

هر لحظه به شکلی بت عیار بر آمد٬ دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن یار بر آمد٬ گه پیر و جوان شد
گه نوح شد و کرد جهانی به دعا غرق٬ خود رفت به کشتی
گه گشت خلیل و به دل نار بر آمد٬ آتش گل از آن شد
یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی٬ روشنگر عالم
از دیده یعقوب چو انوار بر آمد ٬ تا دیده عیان شد
حقا که هم او بود که اندر ید بیضاء می کرد شبانی
در چوب شد و در صفتِ مار بر آمد٬ زان سحر کنان شد
می گشت دمی چند بر این روی زمین او٬ از بهرِ تفرج
عیسی شد و بر گنبد دوار بر آمد٬ تسبیح کنان شد
فی الجمله هم او بود که می آمد و می رفت هر قرن که دیدی
تا عاقبت آن شکل عرب وار بر آمد ٬ دارای جهان شد
منسوخ چه باشد نه تناسخ به حقیقت٬ آن دلبر زیبا
شمشیر شد و از کف کرار بر آمد ٬ قتال جهان شد
حقا که هم او بود که می گفت انا الحق٬ در صوت الهی
منصور نبود آن که بر آن دار بر آمد٬ نادان به گمان شد
رومی سخن کفر نگفته است و نگوید٬ منکر نشویدش
کافر بُود آن کس که به انکار در آمد٬ از دوزخیان ش
د

 

سایت مجذوبان نور