يادداشتى درباره چاپ كتاب بستان السّياحه

در طى چندين سال كوشش پيگير و مستمر تحت نظارت آقاى دكتر شهرام پازوكى آماده كرده است. از ديگر مزاياى اين كتاب مقدّمه‏اى است عالمانه كه جناب آقاى حاج دكتر نورعلىتابنده بر آن نوشته‏اند. بستان السّياحه را انتشارات حقيقت در سه جلد روانه بازار كرده و دراختيار خريداران و خواهندگان آن گذاشته است.

 

 

 

 

حضرت آقاى حاج ميرزا زين‏العابدين شروانى، ملقّب به مست‏عليشاه، از اقطاب و بزرگان طريقه نعمت‏اللّهى، در دوران قاجار مى‏باشند. زادروز ايشان در نيمه شعبان سال 1194 ه . ق. و محلّ تولّدشان شماخى ــ كه در اصل بخشى از ايران بوده و اكنون در كشور آذربايجان قرار دارد ــ است.

 

در كودكى به همراه خانواده خود به كربلا مهاجرت مى‏كنند. ايشان نزد پدر و علماى دينى بزرگى همچون: آقامحمّدباقر بهبهانى، مولانا عبدالصمد همدانى، حاجى ميرزا محمّد اخبارى و… به يادگيرى دانش آن زمان مى‏پردازند، و در هفده سالگى نيز نزد مرحوم آقاى نورعليشاه، دستگيرى و مشرف به فقر و درويشى مى‏شوند.

 

مرحوم مست‏عليشاه، براى شناخت و بينش بيشتر از دين و پيمودن راه دشوار سلوك الى‏اللّه‏، سير آفاق و انفس ــ هر دو در كنار هم ــ را آغاز كردند. سرزمين‏هايى كه بدان‏جا سفر كرده‏اند شامل بخش بزرگى از آسيا و آسياى دور، قسمتى از آفريقاى شمالى و پاره‏اى از اروپا مى‏شود. دستاورد اين گشت و گذارهايشان به سرزمين‏هاى دور و نزديك، مجموعه يادداشت‏هايى است كه در سه سفرنامه به نام‏هاى: رياض السّياحه، حدائق السّياحه و بستان السّياحه گردآورى شده است.

 

اين سفرنامه‏ها، از جوانب مختلف، داراى برجستگى و اهميّت بسيارى هستند: از يكسو بازگوكننده سلوكمعنوى ايشان است كه به‏دنبال شناخت و معرفت بيشتر و كامل‏ترى نسبت به خداوند و نفسِ خود هستند، و از ديگرسو چون ايشان در پى آگاهى پيداكردن از باورها و عقايد مردمان و اقوام گوناگون مى‏باشند، اين سفرنامه‏هامنبع پرارزشى هستند براى دانستن اوضاع اجتماعى و فرهنگى، و شناخت باورها و آداب و رسوم مردم آن روزگار. همچنين مرحوم مست‏عليشاه در اين سفرنامه‏ها از دانش‏هاى مختلف و گوناگونى از عرفان، موسيقى، نجوم، پزشكى، علوم غريبه، تعبير خواب تا مباحث پيچيده فلسفى و قرآنى، سخن به‏ميان آورده‏اند؛ كه خود نمايان‏گر دانش گستردهو ژرف ايشان در انواع علوم آن زمان مى‏باشد.

 

بنابر تحقيق برخى از اصحاب فن، سفرنامه‏هاى جناب مست‏عليشاه جزء اوّلين سفرنامه‏هايى است كه حاوىمطالب جالب و بديعى درباره كشورهاى اروپايى و ينگه دنياست كه قبل از ايشان كسى متعرّض آنها نشده بود و از اين لحاظ نيز حائزاهميّت علمى است.

 

بستان السّياحه درواقع آخرين سفرنامه ايشان است كه در رجب 1248 به پايان رسيده است و مى‏توان آن را يكى از بهترين و آموزنده‏ترين سفرنامه‏هايى دانست كه در روزگار قاجار نوشته شده است.

 

اين كتاب داراى فصولى با اسامى يك سير، 28 گلشن و يك بهار مى‏باشد كه ذكر ديار و احوال اشخاص در آن، به‏ترتيب حروف آمده است.

 

كتاب بستان السّياحه را سركار خانم منيژه محمودى، با تهيه چندين نسخه خطّى و مقابله آنها با يكديگر و همچنين تهيه پيشگفتار و فهرست‏هاى مختلف در طى چندين سال كوشش پيگير و مستمر تحت نظارت آقاى دكتر شهرام پازوكى آماده كرده است. از ديگر مزاياى اين كتاب مقدّمه‏اى است عالمانه كه جناب آقاى حاج دكتر نورعلىتابنده بر آن نوشته‏اند. بستان السّياحه را انتشارات حقيقت در سه جلد روانه بازار كرده و دراختيار خريداران و خواهندگان آن گذاشته است.

 

در اينجا بد نيست كه تاريخچه مختصرى از شرح خدمات اين انتشارات را نيز ذكر كنيم. انتشارات حقيقت جزو اوّلين ناشرانى است كه بدون هيچ‏گونه مساعدت مالى دولتى از بدو تأسيس در سال 1371 تاكنون همّ خويش را عمدتا در راه چاپ كتاب‏هاى عرفان و تصوّف اسلامى در ابعاد مختلف فكرى و فرهنگى مصروف كرده است. چاپ كتاب‏هايى در تفسير قرآن (مثل ترجمه و شرح بيان السّعاده)، هنر اسلامى (مثل مبانى هنر اسلامى)، عرفان در محيط اجتماعى و در خانواده (مثل آثار جناب دكتر نورعلى تابنده) و دفاع از اسلام در غرب (مثل قلب اسلام و اقتدا به محمّد(ص)) از اين قبيل است. اين انتشارات همچنين افتخار دارد كه اوّلين ناشرى است كه نشر مجموعه‏اى را به نام عرفان ايران در سال 1378 آغاز كرد و تا سال 1388 هر سال چهار شماره را منتشر مى‏كرد كه متأسّفانه آخرين شماره آن را وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامى در سال 1388 پس از ده ماه بررسى و مميّزى متوقّف كرد. يعنى درواقع اوّلين نشريه‏اى كه به عرفان اسلامى در ابعاد مختلف آن مى‏پرداخت و تنها نشريه‏اى كه عرفان را نه‏فقط در سطح مباحث دانشگاهى و حوزوى بلكه در زندگى روزمرّه مردم معرّفى مى‏كرد، توسّط متولّيان ارشاد و فرهنگ اسلامى ممنوع شد!

ناگفته نماند كه سايت اين انتشارات نيز كه با رعايت موازين قانونى فقط براى معرّفى آثارش فعاليّت مى‏كرد، در هفته گذشته بدون هيچ‏گونه توضيح و دليلى فيلتر شد. بنابر اخبار واصله آثار ديگرى از اين انتشارات نيز در ماه‏هاى اخير دچار مشكلاتى در مسير چاپ شده است كه اميدواريم مسؤولان امر كه بى‏وقفه سخن از خطر توسعه عرفان‏هاى غيراسلامى در ايران مى‏گويند، بتوانند توضيح دهند كه چگونه مانع فعاليّت ناشرى مى‏شوند كه به نشر آثار در حوزه عرفان اسلامى مى‏پردازد. اللّهمُّ اجعل عاقبة امورنا خيرا.