ولایت مطلقه خداوند/نحوه ی راهنمایی بشر برای کسانی که در دوران حیات توفیق پیدا نکرده

كساني كه طينت آنها خوب باشد ولي در دوران حيات، يا به واسطه‌ي بُعد  مسافت يا به واسطه‌ي عدم امكان بررسي و تحقيق، توفيق پيدا نكرده باشند در دم آخر هم علي به فريادشان مي‌رسد و در همانجا او را مي‌شناسند. از قول علي عليه السلام مي‌گويند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ولایت مطلقه خداوند/نحوه ی راهنمایی بشر برای کسانی که در دوران حیات توفیق پیدا نکرده باشند[1]

با عرض سلام، نامه‌ي شما رسيد. ان شاءالله خداوند به شما توفيق بدهد كه در انجام خدمات به فقرا و همچنين در انجام دستورات موفق باشيد. خدواند فرموده است:إنَّالَلَّهِ وَ إِنَّاإِلَيْهِ راجِعُون[2]، به اين معني كه وجود، بستگي به روح دارد نه اين جسم. روح را هم خدواند همان طوري كه فرموده است در ابتدا در حضرت آدم دميد و روحي كه نزد ما است از ناحيه‌ي خداوند است و تناسب با آن دارد. به اين جهت وقتي كه نوبت زندگي دنيايي او تمام شد به منبع اصلي بر مي‌گردد و در آن درياي عظمت الهي حل مي‌شود. ولايت علي عليه السلام هم در واقع تشخيص ولايت مطلقه‌ي خداوند است كه در روي زمين به پيغمبر و علي و ائمه داده است. كساني كه طينت آنها خوب باشد ولي در دوران حيات، يا به واسطه‌ي بُعد  مسافت يا به واسطه‌ي عدم امكان بررسي و تحقيق، توفيق پيدا نكرده باشند در دم آخر هم علي به فريادشان مي‌رسد و در همانجا او را مي‌شناسند. از قول علي عليه السلام مي‌گويند كه فرموده است: مَنْ يَمُتْ يَرَنِي[3].

اي كه گفتي فمن يمت يرني

جان فداي كلام دلجويت

كاش روزي هزار مرتبه من

مُردمي تا بديدمي رويت

در آن دم آخر، علويت علي به فريادشان مي‌رسد و دستشان را مي‌گيرد. بنابراين اگر زندگي‌شان هم با خلوص نيّت گذشته باشد و عنادي نداشته باشند، خداوند راهنمايي‌شان مي‌كند؛ كما اينكه در داستان آن نصراني كه اصلاً حضرت امام حسين را نمي‌شناخت، آمده كه وقتي به گودال قتلگاه رفت تا آن امر فجيع را انجام دهد به محض اينكه حضرت را مشاهده كرد، جذبه‌ي ولايت او را گرفت و برگشت و با قشون ابن سعد جنگيد و شهيد شد كه اكنون جزء شهدا از وي نام برده مي‌شود. خدواند كه مي‌خواست او را راهنمايي كند چنان گردش روزگار را درست كرد كه در آخرين لحظه‌ي حيات حضرت، خدمتشان شرفياب شد و توفيق دستيابي يافت. والسّلام.



[1] . 15خرداد1380

[2] . سوره بقره ،آیه 156.

[3] .بحار النوار، ج 65،ص 121، «هر که بمیرد مرا میبیند»

Tags