واعظ بلا متعظ

آنروز گفتند که حسینیه درویشان مسجد ضرار است!!  یعنی فتوا دهندگان و مسببان این فاجعه در مقام پیامبر، بلکه در مقام خداوند هستند، زیرا حضرت رسول اول با ساخت مسجد موافقت نمود وبواسطه قدرت وحی (سوره توبه ) امر به تخریب مسجد ضرار داد .به هر روی  داستان شبیه سازی شد ،شهرستان قم ،مدینه شد، سال 1384 شمسی قمری معادل سال نهم هجری گردید، درویشان  همان  مسیحیان و منافقان فرض شدند و لباس شخصی ها  هم اصحاب رسول خدا  و

 

 

 

 

 

 

 

 

 

چندی پیش آقای علی لاریجانی  رئیس مجلس شورای اسلامی در پیامی به روسای جهان خواستار تدوین منشور جهانی در جلوگیری از هر گونه توهین به مقدسات ادیان آسمانی شد . ریاست محترم مجلس ،عملا  قصد دارند که با تهیه و تدوین  این منشور و امضاء آن  نسبت به احترام به ادیان الهی و جلوگیری از توهین به آنها ، در سطح بین المللی همه کشورهای جهان را، قانونا،  مکلف به رعایت این منشور کرده ومسلما این دولتها نیز برای اجرایی شدن آن موظف خواهند شد در ساختار نظام حقوقی و قضایی داخلی خود،تغییراتی ایجاد کرده و این مهم را لحاظ نمایند.

 

در میان صدها و بلکه هزاران اخبار تلخ و ناگوار و اظهار نظرهای غیر مسئولانه و تصمیمات عجولانه ی مسئولین که متاسفانه ملت ایران بدان عادت نموده اند این خبر می توانست باعث مسرت و شادی  باشد اما ؛

 

واعظان  کین  جلوه  در  محراب  و  منبر می کنند

چون به خلوت می روند صد کار دیگر می کنند

مشکلی  دارم  ز   دانشمند  مجلس باز   پرس

توبه  فرمایان   چرا    خود  توبه  کمتر  می کنند؟

 

رهبران جهان ومخاطبین آقای لاریجانی در تنگنای واقعیتها وفاصله ی زیبایی این تقاضا و زشتی آنچه مکرردر کشور ایران  دیده اند،  آیا پذیرای این دعوت خواهند بود؟

 

آیا آقای لاریجانی در مقام ریاست  مجلس قانونگزاری نظام جمهوری اسلامی، شایسته نبود قبل از این تقاضا از بیگانگان ، برنامه ریزان نهان و آشکارسیاست کشور را در درون و برون از مرزها، مورد خطاب و درخواست خود قرار میدادند ؟ و آنچه از کشورهای دیگر متوقعند،  برای نشان دادن حسن نیت خویش، با تصویب قوانینی غیر قابل تفسیر!!  این اصل اساسی  و الهی  را ،اول در کشور خودمان قانونی ونهادینه می نمودند !

 

واقعیت ها

 

واقعیت آن است که توهین به خداوند ،کتب آسمانی ،پیامبران  ومقدسات ادیان،  هیچ خدشه ای به عظمت و شرافت و جوهره ی این حقایق وارد نمی کند، بلکه نمایانگر جهالت و حماقت توهین کنندگان است .اما واکنش در برابر توهین به مقدسات، ضمن آنکه به منظور حفظ ارزشهای متعالی معنوی و پاسداری از حریم آنهاست، در واقع احترام به پیروان وعقاید معتقدان به این ادیان است به بیان دیگر فکر و اندیشه و اعتقاد فرد و جامعه محترم و قداست و شرافت دارد. ادیان و مقدسات از دو سو به شکل صوری و ظاهری و از طریق محتوایی و پنهان می تواند، مورد توهین و تحقیر قرار گیرد . برای مثال ،حقیقتا ، قرون وسطی و حکومت کلیسا در اروپا از آن جهت که بنام  خدا و دین مسیحیت جنایت می کرد ، مصداق بارز توهین  محتوایی به مقدسات بود .

 

در کشور ما نیز امروز شبیه سازیها و  و معادل قرار دادن رجل  سیاسی با  شخصیتهای دینی _تاریخی و مقدس نمودن افراد به ضرب تبلیغات وبه منظور تبعیت مردم از خواسته های  عموما ، مغایر با موازین دینی، که امری متداول و تبدیل به  یک رویه  و سنت نابخردانه  شده است ، توهین به اسلام محسوب می شود. برداشتهای متفاوت و متضاد از مبانی دینی و خلط آن با امور سیاسی در راستای تمایلات جناحی و گروهی ، که عملا دین را مبدل به ابزاری برای رقابت در تصاحب قدرت نموده است. توهین به مقدسات می باشد. مقلد پروری ، دامن زدن به خرافات و تعصبات  و گرفتن قدرت تفکر و اندیشیدن از عوام در جهت  تحکیم مسند نشینی دینی و کسب اقتدار و شوکت مذهبی ، از سوی بعضی رجال دینی و استفاده  از حمایت عوام بعنوان یک اهرم پر قدرت برای گرفتن امتیاز های سیاسی از حاکمیت  و بسط نفوذ در ارکان حکومت  که در عمل  فرهنگ مذهبی مردم را به زهر سیاست  آلوده نموده است،  تحقیر انسانها وتوهین به مذهب تشیع می باشد.

 

اما بزرگترین فاجعه آن است که  نظام جمهوری اسلامی در یک سیر قهقرای و رو به تزاید  کلیه ارکان  و اجزای آن بنام دین!، مبدل به یک حزب سیاسی شده و  خصوصا در حوزه های امنیتی بی تفاوت به مصالح جامعه و تعهدات قانونی،  در یک فرآیند خطرناک   به نام حفظ نظام دینی و حفظ امنیت آن !! اعتقادات ، امنیت ومطالبات ملت را به چالش کشیده است وابزار پیشبرد مقاصد و اغراض رهبران پیدا و پنهان  بظاهر دینمداری شده است ،که گویا هدفی جز شکستن قداستها و بی محتوا نمودن ارزشهای اعتقادی مردم ندارد.

 

در این آشفته بازار و در اول هزاره سوم  و در عصر  جهشهای بلند علم و پیشرفت در کشوری که مهد تمدن و فرهنگ  بوده است  و اکثریت آن پیرو مذهب تشیع می باشند، پیروان مسیجیت و یهود  تنها آن زمان حقوق آنان رعایت می شود که در نمایشات سیاسی خصوصا در سیاست خارجی سنگ حکومت شیعه را  بر سینه زنند و الا کتب الهی  انجیل و توراتی که در دست این اقلیتهای دینی است، گویا، نه از سوی پیامبران آسمانی که  به دست صهیونیزم و امپریالیزم آمریکا نوشته شده و آنان در نشر و بسط آن دخیل می باشند و بالنتیجه!! مستحق به آتش کشیدن می شوند! . برادران اهل سنت نیز تنها آن زمان قابل احترام  هستند که در دعای ندبه و نماز جمعه و … دعا گوی شیعیان حاکم ! باشند و الا وهابیند وحتی  اجازه احداث  مسجد را هم ندارند.

 

برخورد با اقلیتهای دینی و اهل سنت در معادله اقلیت و اکثریت، منطقی وتو جیه پذیر و در اذهان مردم و عوام تعدی به حقوق آنها به گونه ای سنبل می شود . ، اما توهین کنندگان به مقدسات پا را از این هم فراتر گذاشته اند و برخوردهای قهر آمیز با مراجع بزرگوار و مستقل تشیع و روحانیت متعهد شیعه و عارفان وصوفیان واهل الله  را در معادله  اربابی دولت و رعیتی ملت توجیه می کنند . حسینیه دراویش گنابادی در قم، مرکز جهان تشیع به آتش کشیده می شود ،قرآنها را می سوزانند و کتیبه هایی که اسما الهی  بر آن نقش بسته بود به زیر تیغ بلدوزرها می رود ، قداست خانه حسین (ع) شکسته می شود. کتاب قرآن در قم مرکز روحانیت شیعه سوخته می شود .توجیه آن چیست ؟!

آنروز گفتند که حسینیه درویشان مسجد ضرار است!!  یعنی فتوا دهندگان و مسببان این فاجعه در مقام پیامبر، بلکه در مقام خداوند هستند، زیرا حضرت رسول اول با ساخت مسجد موافقت نمود وبواسطه قدرت وحی (سوره توبه ) امر به تخریب مسجد ضرار داد .به هر روی  داستان شبیه سازی شد ،شهرستان قم ،مدینه شد، سال 1384 شمسی قمری معادل سال نهم هجری گردید، درویشان  همان  مسیحیان و منافقان فرض شدند و لباس شخصی ها  هم اصحاب رسول خدا  و ..  در سوزاندن قرآن هم گفتند، که امام علی در جنگ با معاویه دستور داد که بر قرآنها اسب برانید .!! قداست شکنان با شبیه سازی این واقعه، خود را در مقام امام معصوم گذاشتند !!!  

آنروز هر چند بزرگوارانی همچون آقای  کروبی  و مرحوم آیت الله منتظری شجاعانه ثابت کردند که روحانیت بیدار و متعهد چشم بر حق نمی بندد، اما سکوت دلسوزان دین و نظام، اصحاب جور را به قداست شکنیهای دیگر واداشت و چند صباحی نگذشت که معلوم شد، میزان حق و باطل ، علم و تقوی  نیست ، دین و بی دینی نیست، بحث شریعت و طریقت نیست، حتی مقوله قانون و حقوق انسانی هم در یورشهای  سیاسی در این کشور جایگاهی ندارد.  مراجع تقلید شیعه، که حتی در نظام غیر دینی گذشته  دارای قداست و شانی بودند، مورد توهین قرار گرفتند و به دفاتر آنها حمله کردند و مساجد وحسینیه ها را  بنام مسجد ضرار مورد اهانت و تهاجم قرار دادند و…

 

آقای لاریجانی ، این چه توقع نابجایی است که در حکومتی بظاهر  شیعی ، مسلمان و شیعه و صوفی  و مرجع تقلید و روحانی ، را به ستم بیازارند و قرآن ،مسجد و حسینیه بسوزانند و فریاد و ادینا و واقرآنا سر دهیم که چرا در دول بیگانه که نه مسلمانند و نه شیعه ، نباید به قرآن توهین شود ! وقتی جماعتی لباس شخصی، به منزل یک روحانی همچون آیت الله کروبی، به مسجد یک مرجع تقلید چون آیت الله دستغیب  و حسینیه های دراویش گنابادی  و حتی حسینیه جماران حمله می کنند، درخواست از رهبران جهان برای تدوین وامضاء  منشور جهانی در جلوگیری از توهین به مقدسات ادیان آسمانی، موجب نمی شود که بیگانگان شما را مصداق بارز واعظ بلا متعظ بدانند!؟

 

حمید رضا مرادی از مدیران سایت مجذوبان نور

 

منبع : جرس