فتح مقبره مشتاق علیشاه، بدست وارثان ملا عبدالله…

شحنه ها و پاسبانان جهالت و تحجر با توسل به انواع خدعه و دسیسه سعی برآن دارند که در بازار مکاره سیاست وپیشی گرفتن و رقابت  برفتح  مناره حماقت ، بارها مشتاق ها  و حلاج ها را مثله وسنگسار کنند .

 

 

 

 


 


 

یکی ازتفاوتهای بارز و مشهود، میان بزرگان سلسله طریقت و اهل ظاهر آن است که  اولیاءالهی و آموزه های آنها  با معنویت ،فرهنگ و روح ملی ایرانیان  عجین شده است  و ارواح طیبه این بزرگواران زمان را درنوردیده و چون ابری پر باران  کشتزار اندیشه وفرهنگ ملی این سرزمین را  سیراب کرده است. بزرگترین محققین ،محدثین ،مفسرین  ،فلاسفه و…   بعد از مرگ غالبا نام  و آثارشان  تنها محدود به حوزه های درس و بحث   گردیده ویا اساسا فراموش شده اند .  اماعالمان علم طریقت و درویشی،سوار برسفینه ی زمان ، از گذشته به آینده  رفته  و دامنه اثر و نفوذ کلامشان فراتر از این مرز و بوم ودر گستره ای به پهنای  جهان  می باشد. توسن اندیشه آنها و پیام روح بخششان حتی در قالبهای ادیان و مذاهب نیز محصور نمانده  و مخاطب آنان همه بشریت در همه عصرها و نسل هایند .

اما تفاوت و ممیزه ای شاخص تر  نیز وجود دارد که بسیارحیرت آورو تاسف بار است ، عرفا و بزرگان تصوف  قرنها بعد از وفاتشان هم، از دست دشمنانشان در امان نیستند.این سالکان الی الله ، گویا اربابان و اصحاب تحجر را در هر زمان به هراس و وحشت دچار میکنند و از این روست که مکتب درویشی وپیروان آن همیشه مورد آزار و اذیت جاهلان قرار می گیرند. یکی از مشهورترین مشایخ تصوف که  متعصبان و مقلدان نادان  او را به جرم شکستن  دیوار جهل عوام و گسستن زنجیر خرافات، سنگسار و به شهادت میرسانند،  مشتاق علیشاه کرمانی است . دشمنانش بعد از آن جنایت بزرگ  و بعد از گذشت دو قرن بر عناد و دشمنی خود همچنان پافشاری میکنند.

مقبره حضرت مشتاق  ، که تحت پوشش اداره اوقاف  و ثبت در فهرست آثار ملی  می باشد، چند روز قبل، مورد تعرض شبانه عده ای لباس شخصی! قرار گرفت وآثار و تصاویر و عکسهای مشایخ و اقطاب دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی و تمامی نشانه های وارثان حقیقی این شهید واسطوره عرفان،  از این مکان جمع آوری و محل برگزاری جلسه قرائت قرآن ! و نماز جماعت !در ماه مبارک رمضان! گردید.  چه سیاستی؟!، کافیست دراویش به آنچه صورت گرفته اعتراض کنند، آنگاه همان وارثان ملا عبدالله ،مجتهد و فتوا دهنده به قتل مشتاق(1) ،در بوق وکرنا میدمند که صوفیان با قرآن و نماز مخالفند و حکم به تکفیر درویشان  خواهند داد . باید پرسید آیا با وجود این عکسها و تصاویر بر در و دیوار این زیارگاه ،قرائت قرآن و اقامه نمازممکن نبود؟ البته باید به آنان حق داد ،چرا که اگر  نمازگزاران متوجه شوند که در کجا نماز می خوانند و مشتاق چه کسی بوده و قاتلانش که بوده اند مسلم مشکل ساز خواهد شد!!

شفیعی کدکنی  در بیان شقاوت قشریون علیه حسین منصور حلاج  که می توان برای مشتاق و همه عارفان  ،  تعمیم داد ،  چنین سروده است:

…..

تو در نماز عشق چه خواندی

که سالهاست

بالای دار رفتی و این شحنه های پیر

از مرده ات هنوز پرهیز می کنند

……

شحنه ها و پاسبانان جهالت و تحجر با توسل به انواع خدعه و دسیسه سعی برآن دارند که در بازار مکاره سیاست وپیشی گرفتن و رقابت  برفتح  مناره حماقت ، بارها مشتاق ها  و حلاج ها را مثله وسنگسار کنند .


پاورقی

(1) – در زمان حیات مشتاق ملا عبدالله  مجتهد شهرکرمان  بود و برای کشتن وی  درپی بهانه می گشت تا اینکه روز بیست و هفتم ماه رمضان ۱۲۰۶شمسی، هنگامی که بر منبر بود، مشتاق علیشاه وارد شد و در گوشه ای به عبادت مشغول گشت. ملا عبدالله چون شنیده بود که وی قرآن را با نوای سه تار تلاوت می کند، از همان بالای منبر حکم به سنگسار کردن و قتل مشتاق علیشاه داد وپرچمدار این جنایت شد. مشتاق علیشاه  هنرمندی شوریده بود که هم شعر می سرود و هم سه تار را به مهارت می نواخت، و اصلا ً نام او با نام سه تار عجین است چرا که وی یک سیم به سیم های سه تار افزوده که به نام وی، «سیم مشتاق» نامیده می شود. بعد از مرگ مشتاق، ملا عبدالله که بانی مرگ او بود به «ملا عبدالله سگو» معروف شد، چون هنگام مرگ زمانی که دید لب های مشتاق علیشاه هنوز تکان میخورد و « یاهو» می گوید، به او نزدیک شد و با لهجه ی کرمانی گفت: « سگو هنوز هم یا هو میگویی؟» و عجیب اینکه این لقب آز آن به بعد بروی او و اقوامش ماند و مردم آنها را خاندان «عبد الله سگو» می نامیدند.

 

حمید رضا مرادی از مدیران سایت مجذوبان نور