دو گزارش ازدراویش گنابادی در خارج از کشور

Image

سلسلۀ نعمت اللهی که اصیل ترین سلسلۀ عرفانی ، تصوف و درویشی در ایران در ارتباط با مذهب تشیع است که سراسر داخل ایران و بخشهای عظیمی از هندوستان مانند حیدرآباد و دکن و امارات و غیره و ذلک را .. بعد از اینکه نوادگان “حضرت شاه نعمت الله ولی”(رحمة الله علیهم) وادار به کوچ از ایران شدند و در آنجا مستقر شدند در اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجاریه دوباره بزرگان سلسلۀ نعمت اللهی به ایران مهاجرت کردند و بعد این سلسله در گناباد و در بیدخت پا گرفت و مشعل عرفان در این شهر برافروخته شد بزرگان عرفان که آمدند همه از این شهر برخاستند یعنی از بیدخت گناباد در استان خراسان شمالی و مزار اکابر عرفان ایران در دوران معاصر یعنی در این صد و پنجاه سال اخیر همه در گناباد بود و بنام مزار سلطانی هم معروف است 

 مصاحبۀ تلفنی آقای میبدی از شبکۀ پارس تی وی با جناب آقای دکتر سیّد مصطفی آزمایش در خصوص مصادرۀ زمینهای موقوفه متعلق به سلسلۀ نعمت اللهی گنابادی

آقای میبدی : آقای دکتر آزمایش خبرهای بدی می رسد از سرکوب عرفای ما ؛ درویشان ، به هر حال همین مقدار که سعی کرده اند در تمام این سالها یک پناهگاه امنی برای خودشان ایجاد کنند (پناهگاه فکری امن) و هر روز هم دارند سرکوب می شوند

دکتر سید مصطفی آزمایش :  بله کاملاً همینطوری است که می فرمائید ، این یک وضعیت سرکوب برنامه ریزی شده است و الآن مدتهاست یعنی از زمانی که دولت نهم آمد سر کار این سرکوب درویشان بطور برنامه ریزی شده آغاز شد و البته از هماهنگی کلیۀ دستگاههای اجرایی و قضایی مملکت هم برخوردار است

آقای میبدی : این اتفاق جدیدی که در گناباد افتاده است ، از چه قرار بوده است؟.

دکتر سید مصطفی آزمایش : من خدمت شما عرض کنم ، قضیه از این قرار است که اینها (نظام جمهوری اسلامی ایران) یک ایدئولوژی ای را اختراع کرده اند از خودشان به نام اسلام در حالیکه این کاملاً بدعت و اختراع است و عبارت است از:” یک نظریۀ مهدویت گرایانه ای که هیچ تکیه گاهی در فقه شیعه و اسلام نداشته” و حدود پنجاه سال پیش توسط حجتیه اختراع شد و اکنون این آقایانی که پیرو این طرز تفکر هستند این نظریه را اسلام راستین می شمارند و به این بهانه می خواهند تمام رشته های منشعب از اسلام و شاخه های وابسته به اسلام را در هم بکوبند وبر اینها عنوان فرقه (برچسب فرقه) می گذارند و مورد تهاجم قرار می دهند نخستین و قدیمی ترین تکیه گاه فرهنگی ایران که در واقع تصوّف و عرفان است و قدمتش بسیار بسیار زیاد است ، مورد هجوم این آقایان قرار گرفته است و برای آنکه ریشۀ تصوّف را به گمان خودشان بتوانند بخشکانند ، بطور کلی اقدام  به حذف شهر گناباد بر روی نقشۀ جغرافیایی و کتب درسی کرده اند

آقای میبدی : یعنی در نقشه های اسم این دو شهر(بیدخت و گناباد) نیست؟.

جناب آقای دکتر سید مصطفی آزمایش : نخیر ، دیگر نیست، اصلاً در نقشه ها نیست و این در واقع هجوم فرهنگی است که پایه های پیش پا افتادۀ فرهنگ ایران … یعنی می خواهند مردم به تدریج وجود این دو شهر را از خاطر ببرند از جانب دیگر … .

آقای میبدی : آقای دکتر آزمایش به هر صورت الآن نسل جوان می پرسد چرا بیدخت ؟ چرا گناباد؟ یعنی سابقۀ تاریخی در این شهر چه بوده است که اینها سعی در حذف آنها از صفحۀ جغرافیا دارند؟.

 

جناب آقای دکتر سید مصطفی آزمایش : بله ، در واقع سلسلۀ نعمت اللهی که اصیل ترین سلسلۀ عرفانی ، تصوف و درویشی در ایران در ارتباط با مذهب تشیع است که سراسر داخل ایران و بخشهای عظیمی از هندوستان مانند حیدرآباد و دکن و امارات و غیره و ذلک را .. بعد از اینکه نوادگان “حضرت شاه نعمت الله ولی”(رحمة الله علیهم) وادار به کوچ از ایران شدند و در آنجا مستقر شدند در اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجاریه دوباره بزرگان سلسلۀ نعمت اللهی به ایران مهاجرت کردند و بعد این سلسله در گناباد و در بیدخت پا گرفت و مشعل عرفان در این شهر برافروخته شد بزرگان عرفان که آمدند همه از این شهر برخاستند یعنی از بیدخت گناباد در استان خراسان شمالی و مزار اکابر عرفان ایران در دوران معاصر یعنی در این صد و پنجاه سال اخیر همه در گناباد بود و بنام مزار سلطانی هم معروف است،  به همین دلیل ، دولت نهم کارهای بسیار بسیار نادرستی که انجام داد یکی هم این بود که دفن هر کسی (هریک از درویشانی که فوت می کنند) که فوت می کند و بر اساس وصیتشان خانواده هایشان می برند که در بیدخت گناباد دفن کنند ، اینها اجازۀ دفن نمی دهند و می گویند اینجا تعطیل است و کسی اجازۀ دفن اموات خودش را ندارد و اخیراً هم از روی نقشۀ جغرافیای کتب درسی اسم این دو شهر را برداشته اند و آخرین کاری که کرده اند ، آغاز به مصادرۀ زمینهای وقفی متعلق به سلسلۀ نعمت اللهی گنابادی کرده اند و تا به حال سه فقره زمین را مصادره کرده اند و در اختیار وزارت آموزش و پرورش و غیره قرار داده اند در حالیکه اینها زمینهای وقفی برای وقف خاصّ متعلق به سلسلۀ نعمت اللهی گنابادی است و اینها نشاندهندۀ آنست که اینها برنامه ای وسیع و درازمدتی را تدارک دیده اند برای اینکه نام فقر و تصوف را تا آنجایی که از دستشان بر می آید ، متأسفانه از ایران ریشه کن بکنند

 

آقای میبدی : دکتر آزمایش این عدد دو میلیون نفر که زیر پوشش هستند ، عدد درستی است؟.

جناب آقای دکتر سید مصطفی آزمایش : بله ، همینطوری که خدمتتان عرض شد ، سلسلۀ نعمت اللهی در ایران بسیار بسیار زیاد سابقۀ دارد و بسیار گسترش و انتشار دارد نه فقط در ایران بلکه در سراسر کشورهای همجوار من الجمله پاکستان و هندوستان در امارات ، حتی در اروپا و آمریکا انتشار دارد و به علت سبقۀ تاریخی و اینکه کارهای علمی یعنی متون علمی و عرفانی بسیار زیادی توسط بزرگان این سلسله نوشته شده است در محافل دانشگاهی و بین المللی و علمی هم کاملاً شناخته شده است یعنی می توان گفت که یک سلسلۀ عرفانی است که با نگاه علمی و خرافات زدا به تصوف و عرفان نگاه می کند و به همین دلیل مورد استقبال جوانان ایران است که بیش از پیش جوانان به این سلسله علاقه مند می شوند و اخیراً به دنبال سرکوبهای متعددی که نسبت به مراکز اهل تصوف بخصوص سلسلۀ نعمت اللهی در ایران صورت گرفت جوانان منزجر شدند از این کسانی که ادعای اسلام دارند و بیش از پیش به تصوف و عرفان رو آورده اند ، برای ما معمول نیست که در واقع آمار کسانی را که می آیند که مشرف شوند به طریق فقر و تصوف ، نام نویسی آنها در واقع بصورت گرفتن آمار نیست اما اخیراً با یک بررسی دقیقی که جامعه شناسانی که در سلسلۀ نعمت اللهی ، سالک هستند و اهل سلوک هستند مورد بررسی دقیق قرار داده اند حداقل دو میلیون نفر هستند البته من خودم تا جایی که بررسی کرده ام و اطلاع دارم بسیار بیش از این آماری است که داریم ولی چون “حضرت آقای نورعلی تابنده بزرگ سلسله” فرموده اند که اخیراً دو میلیون نفر است من هم همان دو میلیون نفر را می گویم ولی آنطوری که ارزیابی شده بود بیش از این میزان را نشان می داد چیزی حدود پنج میلیون نفر را نشان می داد

 

آقای میبدی : تصور می کنید برای جلوگیری از این عملیات وحشیانه ما باید چکار کنیم یعنی اقداماتی در محافل جهانی صورت گرفته است و افرادی که سرکوب می شوند گزارش می شود ؟.

 

جناب آقای دکتر سید مصطفی آزمایش : بله ، یعنی متأسفانه اینها بعد از اینکه حسینیۀ قم را در بهمن ۱۳۸۴ تخریب کردند بعد از آن موج تخریبها آغاز شد حسینیۀ بروجرد متعلق به درویشان نعمت اللهی گنابادی را در سال بعد از آن تخریب کردند و بعد حسینیۀ اصفهان را تعطیل کردند و درویشانی که در منزل یکی از آنها جمع می شدند در ناحیۀ چرمهین اصفهان که منزل مسکونی آن شخص بود که محل اجتماع هفتگی بود رفتند آنجا را هم خراب کردند و بعد از آن اصلاً حسینیه ای را که در قبرستان تخته فولاد بود و میراث فرهنگی آنجا را به عنوان یک ساختمان شناخته شده قرار داده بود آنجا را تخریب کردند ، درویشان آمدند به تهران و در روز سوم اسفند ۱۳۸۷  (بنام روز درویش) نامگذاری شد بخاطر آنکه در آن روز یک عدۀ بسیار بسیار زیادی از درویشان از شهرهای مختلف آمدند و مقابل مجلس شورا آنجا اجتماع کردند تا اعتراض کنند به دنبال آنها یک تعدادی دستگیر شدند و به زندان افتادند در حالیکه مرتکب هیچ جرمی نشده بودند چون در خیابان و یا در منازل خودشان قبلاً دستگیر شده بودند و تعداد کثیری را هم فقط به جرم دارا بودن سبیل ، و آنها که تصور می کردند که هر کسی که سبیل دارد باید درویش باشد دستگیر کرده بودند که حدود ۸۵۰ نفر بودند به دنبال این ماجراها جامعۀ بین المللی ، مدافعان حقوق بشر و حقوق اقلیت ها بسیار به این مسئله توجه خاصی مبذول داشتند و به حمایت از حقوق درویشان اقدام کردند و هیئتهای مختلفی را برای مذاکره با مقامات حقوقی و قضایی ایران فرستادند من الجمله از پارلمان اروپا عده ای رفتند و به دنبال آنهم موج تظاهرات در خارج از کشور در پایتخت های اروپایی در آمستردام ، استکهلم ، کپنهاگ ،  لندن برگزار شد و هنوز هم ادامه دارد یعنی تا زمانی که این موج سرکوب درویشان متوقف نشود و با آپارتاید مذهبی نسبت به درویشان برخورد بشود تا زمانیکه این آپارتاید مذهبی ادامه داشته باشد و درویشان را شهروند درجه دوم بشمار بیاورند از ادارات اخراج کنند ، حق کار به انها ندهند و اجازه ندهند که اینها نمازشان را بخوانند و نمازخانۀ شان را داشته باشند و مراسم عبادی- اسلامی  حقیقی خودشان را انجام بدهند ، این تظاهرات و اعتراضات برای جلب حمایت افکار عمومی در سراسر شهرهای دنیا ادامه خواهد داشت و عدۀ بسیاری طومارهای بسیاری را امضاء کرده اند که در بین آنها پارلمانترها ، اساتید دانشگاه ، نویسنده ها ، چهره های شناخته شدۀ بین المللی هستند که اینها از حقوق درویشان سرکوب شدۀ ایران به حمایت برخاسته اند و اینها در حد خودش اهمیت دارد و مهم است

 

آقای میبدی : بسیار سپاسگزارم از اطلاعاتی که دادید

 

 

گزارش برنامۀ پژواک پیرامون گردهمایی در مرکز شهر استکلهم در پشتیبانی از دانشجویان و درویشان گنابادی

اختصاصی اینساید آف ایران/در داخل ایران – گزارش برنامۀ پژواک روز، دوشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۸ ، ماه می دو هزار و نه میلادی ، پیرامون گردهمایی در مرکز شهر استکلهم در پشتیبانی از دانشجویان و درویشان گنابادی

 خانم زینت هاشمی از رادیو پژواک مصاحبه ای داشتند با جمعی از تجمع کنندگن در این برنامه که به شرح زیر است

زینت هاشمی : چطور است استقبال به نظرتان؟

محمد : به نظر استقبال خوبی کرده اند مردم و به نظر بسیار غیرمنتظره بوده است

 زینت هاشمی : من الآن دیدم یک خانم و آقایی رد شدند و نخواستند این اعلامیه را بگیرند، اینجوری زیاد هستند؟

 محمد : همه نوع هستند یک تعدادی علاقه مندند می گیرند و عده ای علاقه ندارند و نمی گیرند

 زینت هاشمی : به نظرتان راجع به ایران مردم چقدر می دانند؟

 محمد : اطلاعات خوبی دارند راجع به تمام مشکلات اطلاعات دارند ، بخصوص راجع به آقای احمدی نژاد اطلاعات کامل دارند

……. زینت هاشمی : این تصاویری که الآن شما به خودتان آویزان کرده اید 

 محمد : ما برای کمک به درویشان و دانشجویان این کار را کرده ایم که این زندانیانی که الآن در زندان هستند حداقل ما یک کاری بتوانیم بکنیم در خارج از کشور یک کاری بتوانیم برای آنها انجام دهیم

 زینت هاشمی : این تصاویر سنگین نیستند که الآن به گردنتان از دو طرف آویزان هستند؟

 محمد : نه به آن صورت سنگین نیستند ولی هدف ما در واقع کمک به کسانی است که در ایران هستند که حداقل ما در خارج از کشور بتوانیم کمکی به آنها کرده باشیم

 زینت هاشمی : شما خودتان هم از درویشان گنابادی هستید ؟

محمد : بله ما هم جزء درویشان گنابادی هستیم

زینت هاشمی : تعدادشان چقدر است در استکهلم یا در خارج از کشور ؟

 محمد : در استکهلم حدود دویست و پنجاه تا سیصد نفر است ولی در خارج از کشور تعدادشان بسیار زیاد است

 زینت هاشمی : فعال هستند همه شان؟

 محمد : بله در تمام کشورها ، تا بحال در دانمارک ، هلند ، سوئد ، بلژیک ، انگلیس ما برنامه داشته ایم ، همین چیزهای اعتراضی بهدستگیری دانشجویان و درویشان و خانقاه ها و حسینیه هایی که خراب کرده اند

 زینت هاشمی : شما چقدر از ماجراهایی که برای آیت الله بروجردی پیش آمده است مطلع هستید؟

محمد : تا حدودی مطلع هستیم او هم الآن چند وقتی است که در زندان است پیغامهایش می رسد و از سایتها و خبرها ما می خوانیم ، آیتالله بروجردی اعتقادات بخصوصی دارند و ما هم اعتقادات خودمان را داریم برای خودمان ، خوب هرکسی که بخواهد در کشور ما حرفی بزند یعنی بخصوص در ایران بخواهد یک حرفی بزند برای آنها منطقی ندارد ، آنها منطقی ندارند آنها همه را بد می بینند

 زینت هاشمی : می خواهید خودتان را معرفی کنید ؟

محمد : من محمد هستم

زینت هاشمی : سپاسگزارم

 خانم زینت هاشمی : هر دو روز اینجا بودید آقای نجفی ؟

آقای نجفی : من هر دو روز اینجا بودم ، برای من از این جهت جالب بود که کمیّت خیلی مهم بود برای اینکه افراد می ایستادند و بیستدقیقه تا نیم ساعت سوئدی ها می ایستادند و می خواستند تا ما برایشان تشریح کنیم و فقط مسئلۀ ما را مطرح نمی کردند ، مثلاً یک خانمی با کمال ناراحتی می گفت برای چه می خواهید مدارس مذهبی مسلمانان درست می کنید ، ما به پرسشهایی پاسخ دادیم که شاید همه اش مربوط به اینجا نبود ولی مشخص است که مردم (سوئدی ها) خیلی مسائل دارند که می خواهند بدانند راجع به این مسائل ، که چیست و برای چیست؟ و چرا این کارها را می کنند در ایران با صوفیان؟اسلام چه نقشی را می خواهد بازی کند ؟ یعنی این چیزها بود که بسیارجالب بود . یعنی ما بیش از ، برای هر نفر سوئدی بیش از چهل دقیقه وقت گذاشتم تا قضیه یک مقداری روشن شود به نظر من کمیت مهم نبود بلکه کیفیت بسیار مهم بود و خیلی هم جالب بود یعنی ما این تعدادی که هستیم کفاف نمی داد برای اینکه به پرسشهای عمیق سوئدی ها که نگرانی هایشان را مطرح می کند که ما شنیده ایم که می خواهیم انجام دهیم و این همه مسلمان در اروپا است و شما می خواهید چه بکنید؟ می خواهید مدارس مذهبی درست کنید و این مسائل را اینجا هم بپا کنید؟

خانم زینت هاشمی : آنوقت توضیح شما چی بود در برابر این حرفها ؟

 آقای نجفی : خوب ابتدا کوشش ما این بود که مسئله را منحصر ببه تصوف نکنیم افرادی که در ایران در زندان هستند نظیر دانشجویان وسپس من از خود اروپاییان می خواستم که شما آگاهیش را دارید و راه حل را نمی توانید از ما بخواهید ، راه حل پیش خودتان است ، اینکه شما وقتی که می خواهید با کشورهایی مثل ایران تجارت کنید درهایتان باز است این کارها را به راحتی انجام می دهید و صددر صد در مورد این مسایلی که می پرسید راه حل پیش خودتان است موضوع این است که چقدر شما می خواهید ما به شما کمک بدهیم و مسائل را روشن کنیم

 خانم زینت هاشمی : سلام آقای دکتر ، می توانم از شما خواهش کنم یک مقداری اطلاعات مختصری به شنوندگان ما بدهید در رابطه بادرویشان گنابادی چرا با درویشان گنابادی به این نحو برخورد می شود؟

 آقای دکتر … : درویشان گنابادی به دلیل آنکه اصول انسانی را رعایت می کنند و اساس فکرشان عشق و مهر و محبت است و اینها ازطرف جمهوری اسلامی قبول نیست و جمهوری اسلامی اینها را برنمی تابد و همیشه اینها را تحت فشار قرار داده و فشارش روزبروز بیشتر شده و منجر به آن شد که در قم فجایعی بوجود آمد و حسینیۀ قم را اینها تخریب کردند و بعد از آن حسینیۀ بروجرد را تخریب کردند و در این اواخر مرکز درویشان در تخت فولاد اصفهان را از بین بردند و علی رغمی که تخت فولاد جزء آثار فرهنگی و ثبت شده در یونیسف بوده است

 خانم زینت هاشمی : مردم عادی چطورند برخوردشان با درویشان گنابادی چگونه است؟

 آقای دکتر …. : مردم عادی از آنجا که درویشان گنابادی در زندگی اجتماعی در خدمت مردم هستند اینها مراکزی دارند که به مردم کمکمی کنند و درمانگاههایی دارند که به مردم کمک می کنند و بطور کلی مورد مهر مردم هستند

 خانم زینت هاشمی : انتقادی هم از جانب درویشان گنابادی راجع به اعمال رژیم صورت می گیرد ؟

آقای دکتر … : درویشان گنابادی که به هیچ وجه انتقادی از رژیم نداشته اند آنها مشغول کار خودشان هستند و کاری به کار دیگران ندارند و اساساً از آن انضباط و خط اساسی که اینها دارند عشق و مهر و محبت است و خدمت به مردم است ولی علی رغم اینها رژیم یک نیروی رشد یابنده را برنمی تابد و اینها را سرکوب می کند مخصوصاً بخشهای مرتجع خود رژیم

 خانم زینت هاشمی : آماری هست که بتوان فهمید چقدر از درویشان گنابادی الآن در ایران زندگی می کنند؟

 آقای دکتر … : گفته شده که حدوداً سه میلیون هستند خانم زینت هاشمی : در خارج از کشور چقدر ؟ آقای دکتر … : در خارج از کشور مثلاً در آلمان و فرانسه و هلند و دانمارک و امریکا و حتی در یونان هم یونانی هایی هستند که پیرو این طریقتند

 خانم زینت هاشمی : در زمان شاه برخورد با درویشان چطور بوده است ؟

 آقای دکتر … : در زمان شاه چنین برخوردی نبوده است اگر بوده که منعکس می شد به هیچ وجه همچنین مسائلی نبوده است

 خانم زینت هاشمی : چند سال است که شما از ایران خارج شده اید ؟

 آقای دکتر … : من حدود بیست و پنج سال است

 خانم زینت هاشمی : شما خودتان هم از درویشان گنابادی هستید ؟

 آقای دکتر … : من نه ، ولی ارادت دارم به آنها سپاسگزارم از شما شرکت کننده در تجمع استکهلم

خانم زینت هاشمی : سلام خانم ، با بچۀ کوچک اینجا هستید ؟

 تجمع کننده : بله ، من نوه و داماد و دختر و خواهر شوهر دخترم هستند

 خانم زینت هاشمی : شما خودتان هم برای حمایت از درویشان گنابادی اینجا هستید ؟

 تجمع کننده : بله البته ، از صبح تا بحال ، برای همین ماجرا مصاحبه با یکی از درویشان گنابادی حاضر در واقعۀ تخریب حسینیۀدرویشان در شهر قم خدمت شما عرض کنم من خودم درواقعه قم بودم ، هم خودم و هم خانمم بازداشت شدیم

 خانم زینت هاشمی : چه برخوردی با شما داشتند؟

شرکت کننده : وقتی همه را گرفتند دستبند زدند و همه را بردند ، در ابتدا آنقدر گاز اشک آور و سمی استفاده کرده بودند در حسینیه و در آخر پنجره ها را خرد کردند و آمدند داخل و ما همه داشتیم خفه می شدیم واقعاً اگر ده دقیقه دیرتر آمده بودیم بیرون خفه شده بودیم چون هرچقدر ما تلاش کردیم که اینها از بین برود از بین نمی رفت ، طوری شد که همه داشتیم خفه می شدیم و اینها از پشت بام و در و پنجره آمدند داخل و همه را گرفتند و دستبند زدند و بردند بیرون در حیاتی بود که متعلق به صاحب حسینیه بود و خانۀ ایشان در کنارش بود ما را در آنجا نگه داشتند به ما گفتند بنشینید ، هر کس تا سرش را برمی گرداند با لقد و باتوم می زدند به سر ما همه و جالب این بود که بعد تمام دور پشت بام جمعیت زیادی از دختر و پسرهای بسیجی بودند بیشترشان بسیجی بودند اینها از آن بالا مرتب داد می زدند که صوفیعلی اللهی نجس ، در صورتیکه ما همه در سطح ایران و خارج از کشور همه می دانند ما شیعۀ اثنی عشری و دوازده امامی هستیم و دستورات شریعت را کاملاً رعایت می کنیم و خودشان هم می دانند و منتهی ما یک چیزی اضافی داریم یک چیزهای طریقتی داریم که به ما دستورات داده اند که مفصل تر است و بهتر است مربوط به باطن خودمان و باید انجام دهیم

خانم زینت هاشمی : ربطی به علی اللهی دارید؟

 شرکت کننده : نخیر ، اصلاً ، ما شیعۀ دوازده امامی هستیم ، تمام کتابهایمان خودشان هم می آیند می بینند ، آنها در آنروز در فاجعۀ قم هر چیزی به دستشان می رسید از بالا بر سر ما پرتاب می کردند و مانند منصور حلاج هر چیزی به دستشان می رسید به ما می زدند و می گفتند صواب دارد

 خانم زینت هاشمی : مردم عادی هم در آنها بودند؟

 شرکت کننده : مردم عادی هم در بینشان بودند ولی بیشترشان بسیجی ها بودند ، در میانشان یک نفر که فرماندۀ شان بود و لباسضدضربه پوشیده بود که مرتب داد می زد که اینها اسیری هستند و چیزی به آنها نزنید ، گوش نمی کردند تا اینکه در آخر ما را بردند در زیر زمین ، زیر زمینی بود که چند تا اتاق و کتابخانه ای بود و این پنجره ها را همینجوری خرد می کردند و ما را از پله و پنجره هل می دادند به شکل بی رحمانه ای به بیرون در بین ما زخمی و دست و پا شکسته بود کسی که لباسش پاره شده بود با وضعیت فجیعی همه را زیر زمین می کردند و همه دستبند به دست بودند و نشسته بودند کسی هم جرأت نمی کرد حرف بزند من حدود ساعت دو نیمه شب به رئیسشان گفتم : ما تا کی باید اینجا باشیم؟ من ساده تصور می کردم که باید ما را ول کنند ، گفت شما حالا حالا ها اینجا هستید مگر ندیدید چه خبر است ؟ شما اگر بیائید بیرون کسانیکه بیرون هستند شما را می کشند ، گفتم : چه کسی ؟ گفت همین اشخاصی که فریاد می زدند ، ما شما را نگه می داریم تا وضعیت آرام شود و همه بروند تا ببینیم باید چه می شود . کتابخانه را ریخته بودند زمین و یک آخوندی هم بود و کتابها را جمه کردند در کارتنها و بردند و اینها به کتابها نگاه می کردند که چه محتوایی دارد ، یکی از این کتابها که بسیار مهم و معروف است و به زبان انگلیسی هم اینجا موجود است ، بنام پند صالح است یعنی خلاصه شده قرآن است ، جوهر قرآن است که نوشتۀ آقای صالح علیشاه است که قطب چهارم است خلاصه نوشته است و دستورات دینی و تربیتی و اخلاقی همه در آن است ، این آخوند این را پیدا کرد و نگاه کرد و آمد پیش من و گفت این هم مثل شما علی اللهی نجس بوده است؟ گفتم : اقا حالا هر کاری می خواهید بکنید ، بکنید ولی اسلام واقعی گفته که هیچوقت پیش داوری نکن شما این کتاب را ببر بخوان ببین چه کسی هستند و چه چیزی گفته اند ؟ مرامشانچیست؟ یک نگاهی کرد و کتاب را پرتاب کرد ، در این حال در حال خرد کردن همه لوازم نیز بودند تمام کتابخانه ها و قفسه ها و … سپس یک سربازی خیلی ناراحت بود ، گفت آمده اند و به ما گفته اند یک گروهی خارج از مذهب شورش کرده اند می خواهیم برویم اینها را سرکوب کنیم ، من آمده ام اینجا و دارم می بینم که اینجا حسینیه است و روی دیوار نام خدا و نام ائمه اطهار است تمام دستورات شرع است ، اینها را که دیده ام خودم از وجدان خودم ناراحت هستم

خانم زینت هاشمی : به شما مخفیانه گفت ؟

 شرکت کننده : بله ، پنهانی داشت به من می گفت تا فرمانده می آمد دیگر هیچی نمی گفت

خانم زینت هاشمی : احتمالاً برداشت مردم هم این بوده است که شما علی اللهی هستید به این دلیل شاید آن نحوه برخورد را داشتند ؟

شرکت کننده : نخیر اینها پیش از وقوع این ماجرا رفتند به سراغ چند تن از آیات عظام که من از گفتن نامشان خودداری می کنم ، و مطالبی به آیات عظام گفتند ، و آیات گفتند ما سالهاست که اینها را می شناسیم این سلسله برحق و درست است اما چه بکنیم که یک گروهی بنام حجتیه و تندرو اینها تسلط پیدا کرده اند بر روی بسیجیان ، بعضی از اینها را شستشو فکری داده اند و یک حکومتی را برای خودشان درست کرده اند و هرچه ما به آنها می گوئیم حرف کسی را گوش نمی دهند و کار خودشان را می کنند خانم

زینت هاشمی : این را روحانی محل به شما گفته است؟ شرکت کننده : این ها که من از بردن نامشان معذورم چهار آیت الله هستند که معروف هستند

 خانم زینت هاشمی : شما چند روز در بازداشتگاه ماندید ؟

شرکت کننده : من سه روز بودم و خانمم هم همینطور ، تمام وسائل ما را هم پس ندادند و چه کارها نکردند و انگشت نگاری و تمام مشخصات فردی و خانوادگی را از ما پرسیدند و تعهد گفتند و وسایل ما را نیز به ما پس ندادند ، حتی وقتی وسایلمان را مطالبه کردیم ، به هیچ کس هیچ یک را برنگرداندند

 

اختصاصی اینساید آف ایران