هدف وسيله راتوجيه نمي‌كند

Imageسردار محسن رشيد سخنگوي كميته ايثارگران ستاد مهندس ميرحسين موسوي – كه از فرماندهان پيرو خط امام در سپاه پاسداران در دهه 60 بوده‌اند – در گفت‌وگو با يكي از پايگاه‌هاي خبري حامي مهندس از راه‌اندازي شاخه بسيج در ستاد ايشان خبر داده‌اند. سردار رشيد ضمن استقبال از بيانيه اخير سپاه در تجويز فعاليت سياسي بسيجيان غيرنظامي آن را حركتي اصلاح‌طلبانه(؟!) خوانده و افزوده است: «قبل از صدور اين بيانيه افراد بسيجي بودند كه در ستاد ثبت‌نام مي‌كردند اما با توجه به معترض شدن پايگاه‌شان فرم ثبت‌نام خود را پس مي‌گرفتند حال با توجه به اينكه اين موانع برداشته ‌شده ما بايد از اين موقعيت استفاده كنيم.»

سردار محسن رشيد سخنگوي كميته ايثارگران ستاد مهندس ميرحسين موسوي – كه از فرماندهان پيرو خط امام در سپاه پاسداران در دهه 60 بوده‌اند – در گفت‌وگو با يكي از پايگاه‌هاي خبري حامي مهندس از راه‌اندازي شاخه بسيج در ستاد ايشان خبر داده‌اند. سردار رشيد ضمن استقبال از بيانيه اخير سپاه در تجويز فعاليت سياسي بسيجيان غيرنظامي آن را حركتي اصلاح‌طلبانه(؟!) خوانده و افزوده است: «قبل از صدور اين بيانيه افراد بسيجي بودند كه در ستاد ثبت‌نام مي‌كردند اما با توجه به معترض شدن پايگاه‌شان فرم ثبت‌نام خود را پس مي‌گرفتند حال با توجه به اينكه اين موانع برداشته ‌شده ما بايد از اين موقعيت استفاده كنيم.»
از مصاحبه سردار چند نكته استفاده مي‌شود:
نكته اول «قبل از بيانيه اخير سپاه، ستاد مهندس موسوي از بسيجيان ثبت‌نام مي‌كرده است.» اقدامي كه كاملا مغاير با اصل قانوني منع دخالت نظاميان و شبه‌نظاميان در سياست و انتخابات بوده و با توجه به سوابق مهندس موسوي در رهبري جناح خط امام و موضع روشن امام در منع دخالت نظاميان و شبه‌نظاميان در سياست تعجب‌انگيز است. ياران موسوي به ياد دارند كه حساسيت جناح خط امام نسبت به اين مساله چنان بود كه نوه محترم ايشان حاج سيدحسن خميني در سي‌امين سال پيروزي انقلاب اسلامي در مصاحبه‌اي مهمترين خطر دهه چهارم جمهوري اسلامي را دخالت نظامي در عرصه سياسي خواندند.
نكته دوم «پايگاه‌هاي بسيج با ثبت‌نام بسيجيان در ستاد مهندس موسوي مخالفت كرده‌اند» واكنشي كه قابل تقدير است به شرط آنكه پايگاه‌هاي بسيج با ثبت‌نام بسيجيان در همه ستادهاي انتخاباتي (به‌خصوص ستادهاي محمود احمدي‌نژاد) مخالفت كنند و اين البته همان پاشنه آشيل داستان است كه ياران موسوي متاسفانه به‌ آن توجه نمي‌كنند: گشودن باب ورود شبه‌نظاميان به سياست و ستادهاي انتخاباتي پايه گذاردن بدعتي است كه در درجه اول دامان آنان را دربرخواهد گرفت چراكه هيچ‌كس تضمين نمي‌دهد كه بسيجيان تنها يك مدعو داشته باشند كه ميهماني‌هاي رنگين بر سر سفره سياست بسيار است.
نكته سوم «حال كه اين موانع برداشته شده است ما بايد از اين موقعيت استفاده كنيم.» توصيه‌اي كه در شأن بيان اخلاقي حاميان موسوي (كه در دهه‌هاي گذشته همواره نماد اخلاق سياسي شناخته شده‌اند) نيست و نماد نوعي فرصت‌طلبي است كه حال كه همه حق دارد از اين نهاد ملي و نظامي و شبه‌نظامي استفاده كنند چرا ما استفاده نكنيم. غافل از اينكه در اين بازي اصلاح‌طلبان به نتيجه‌اي جز «باخت – باخت» تن نمي‌دهند هم اصول فكري خود (جدايي سياست‌ورزي از نظامي‌گري) را رها مي‌كنند هم با نفوذ جناح مقابل در شبه‌نظاميان نتيجه نهايي را از دست مي‌دهند و سلاحي هم براي نقد فرآيندي كه خود پذيرفته‌اند نخواهند داشت چون خود را خلع سلاح كرده‌اند.
نكته چهارم «صدور بيانيه سپاه حركتي اصلاح‌طلبانه بود» قضاوتي كه به هيچ‌وجه اصلاح‌طلبانه نيست چراكه اصلاح‌طلبي اصولي دارد كه در راس آنها يكي هم تفكيك «سياست‌ورزي از نظامي‌گري» است. نه‌تنها از سال 1376 كه حتي در دهه 1360 هم اصلاح‌طلبان و نياي خط امامي آنها از مخالفان نفوذ نظاميان در سياسيون بوده‌اند و در واقع پذيرش اين اصول از اصول اصلاح‌طلبي به شمار مي‌رود.
نكته پنجم «در زمان مهندس موسوي بخش عمده‌اي از كارهاي حكومتي از سوي انجمن‌هاي اسلامي ادارات، دانشجويان دانشگاه‌ها، كارگران و… انجام مي‌شد اما بعد از جنگ بسيج نقش انجمن‌ها را برعهده گرفت. هم‌اكنون حركت جديد سپاه حركتي جهت احياي سازماني شبيه انجمن‌هاي اسلامي است و ما مي‌توانيم با جوانه‌هايي كه رشد مي‌كند بازگشت به سابق را نظاره كنيم.»
اين بخش از سخنان سردار رشيد مهمترين، استراتژيك‌ترين و خطرناك‌ترين بخش ديدگاه‌هاي ايشان است. احياي انجمن‌هاي اسلامي دهه 60 (كه قرار است با تجربه بسيج در دهه 70 و 80 هم تلفيق شود) گامي به پس در حركت اصلاح‌طلبي است. دقت كنيد كه مقصود تنها انجمن‌هاي اسلامي دهه 60 است و نه انجمن‌هاي اسلامي دهه‌هاي 30، 40 و 50 كه در دوره ماقبل حكومت اسلامي با حضور چهره‌هايي مانند مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم آيت‌الله طالقاني، شهيد محمدعلي رجايي، استاد مرتضي مطهري و… نهادهاي مدني پاسدار دين در جامعه و در برابر دولت‌هاي وقت بودند. در دهه 60 انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان، مهندسين، پزشكان، كارگران و… به ادامه غيررسمي نهادهاي حكومتي در جامعه تبديل شدند كه بعضا به علت بهره‌برداري از رانت قدرت و پيوند ايدئولوژيك با حاكميت وقت تجربه مثبتي از خود بر جاي نگذاشتند.

 نویسنده : محمد قوچانی
منبع : روزنا – وب سایت روزنامه اعتماد ملی