مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس صبح پنج‌شنبه ۹۶/۱۰/۷ – خانم‌ها (سالگرد حضرت آقای حاج شیخ محمدحسن بیچاره بیدختی صالحعلیشاه (طاب ثراه))

Dr Noor Ali Tabandeh Majzoub Alishah 35بسم الله الرّحمن الرّحیم

شکر خدا که من را در یک خانواده‌ای مرحمت کرد به وجود آورد که پدرم و جدم و پدر جدم از افتخارات عرفان و درویشی و راهروان به سوی خدا بودند. چون بشر به هر وقت، در هر زمانی، هر لباسی که بیاید اصل و منشأش‌‌ همان فرمان الهی‌ست و وضعیتی که خداوند برایشان مشخص کرده و الحمدلله تا حدی که توانستم آبروی عرفان و آبروی خانواده‌ی ما، خانواده‌ی عرفان که از تقریباً دویست سال قبل می‌شود گفت که این خانواده‌ی ما مختص عرفان بودند، پَست و بالای همه‌ی خاطرات عرفانی یک گوشه‌اش به خانواده‌ی ما… حالا امروز هم، پدر روحانی و جسمانی من؛ یعنی من هم خداوند به صورت ظاهر، من را از این خانواده و از این نسل قرار داده که یعنی ارتباط وجودی بین پدر و پسر هست، هر دو از یک وجودند. ایشان هم خب الحمدلله من چون همین خمیره در وجودم بود از فرمایشات ایشان می‌توانستم پند بگیرم و تا حدی که لیاقت خودم بود پند گرفتم. این شعر مشهور است که:

مرد باید که گیرد اندر گوش
ور نوشته‌ است پند بر دیوار

من این از‌‌ همان بچگی یادم بود و به در و دیوار هم نگاه می‌کردم. حالا ان‌شاءالله نام این بزرگوار را که ما در یک جلسه تا حد آزمایش خودمان، تا حد لیاقت خودمان تجلیل کردیم و مجلسی گرفتیم؛ این نام این بزرگوار برای همه‌ی ما سایه‌ای باشد که ما را از شرور ابلیس و از شرور انسان‌های ابلیس‌نما حفظ کند. خیلی متشکرم، من به اندازه‌ی کافی این روز‌ها حرف زدم، اصلاً دهانم خسته شده ولی روحم خسته نشده، روحم با شماست. خداحافظ.