خانه ملت در اشغال قدرت !!

Imageنامه ای امضاء نشد ، کسی هم اعتراضی از تخریب حسینیه ها و یورش به درویشان و اخراجهای متداول از مراکز اجتماعی و به بند کشیدنها و شلاق زدنها به زبان نیاورد . حتی برای به بند کشیدن و شلاق زدن پیش نماز خود نیز خموشی را پیشه کردند . گویا دراویش آمده بودند پیاده روی دسته جمعی در یک خیابان پایتخت را تجربه کنند و به جرم هیچ نگفتن و حق خود را طلب نکردن وحتی به جرم امضاء نکردن عریضه ، بیش از 850 تن از آنان دستگیر شوند ، بازجویی شوند و نهایتا بیش از صد نفر از آنها رهسپار سلولهای انفرادی  اوین گردند . حتی دراویش به این دستگیریها اعتراض هم نکردند !! اما  قصه ناتمام ماند و حکایت همچنان باقیست ….. 

مجلس خانه ملت است و مردم ایران صاحبان و مالکان مشاعی این خانه اند . شرف و هویت حقیقی مجلس شورا ی اسلامی به ساختمان و زمین آن نیست که به اعتمادمردم و تعهد نمایندگان در قبال این اعتماد است .

ساختمان مجلس برای آن است که وکلای ملت از سرما و گرما در امان باشند تا بتوانند  موکلین خویش را از رنج سردی و گرمی ، ستم و ظلم وبی قانونی حفظ نمایند .نمایندگان برای تصویب قوانین باید در آرامش ورفاه باشند تا آسودگی و بهروزی ملت را تامین کنند .

روز شنبه سوم اسفند ماه 1387 جمعی از دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی به قصد استیفاء حقوق قانونی خویش به خانه ملت در میدان بهارستان رفتند .

به جهت عدم دخالت دراویش درسیاست متداول ، نمی دانستند که خانه ملت دراشغال یگانهای ضد شورش است. در اشغال همانهایی که از مالیات مردم و از جمله دراویش ، معاش می کنند ، همانهایی که باید حافظ جان و مال و نوامیس مردم باشند ، همانهایی که باید به دنبال نقشه های شوم دشمنان این مرز و بوم بوده تا پیام آور امنیت و ثبات کشور باشند ، اما دراویش مظلوم به دست همانها و همان به اصطلاح مستخدمین ملت ، دستگیر و روانه زندان شدند .

تاسف بار آن است که دراویش نماینده ای را هم  ندیدند ، زیرا صفهای چند لایه نیروهای امنیتی و گارد ضد شورش این مجال را نه تنها به دراویش بلکه به هیچ کدام از اقشار دیگر مردم هم نمی دهد . شاید دیوار حائل قدرت و مشتهای آهنین چکمه پوشان ، میان مردم و نمایندگان آنها مقصر این جدایی باشد و آنها هستند که نمی گذارند وکیل حرف موکل خویش را بشنود . شاید هم نمایندگان مردم خجالت می کشیدند که مبادا دراویش پرسشی را اظهار کنند که توان پاسخ به آن را نداشته باشند . شاید هم اساساً مجلسیان به هر دلیل از مردم می ترسند . به هر شکل جماعتی می خواستند بیایند و حتی بدون توقف در مقابل خانه خود نامه ای را امضاءکنند و به عرض نمایندگان برسانند .

نامه ای امضاء نشد ، کسی هم اعتراضی از تخریب حسینیه ها و یورش به درویشان و اخراجهای متداول از مراکز اجتماعی و به بند کشیدنها و شلاق زدنها به زبان نیاورد . حتی برای به بند کشیدن و شلاق زدن پیش نماز خود نیز خموشی را پیشه کردند . گویا دراویش آمده بودند پیاده روی دسته جمعی در یک خیابان پایتخت را تجربه کنند و به جرم هیچ نگفتن و حق خود را طلب نکردن وحتی به جرم امضاء نکردن عریضه ، بیش از 850 تن از آنان دستگیر شوند ، بازجویی شوند و نهایتا بیش از صد نفر از آنها رهسپار سلولهای انفرادی  اوین گردند . حتی دراویش به این دستگیریها اعتراض هم نکردند !! اما  قصه ناتمام ماند و حکایت همچنان باقیست …..

چون مشکلی حل نشد ، داستان ادامه خواهد داشت . ما باز می آییم . پیاده روی می کنیم و مخالفین ما اگر بخواهند قانونی برخورد کنند البته اگر نیازمند قانون باشند باید در قوانین جزایی پیاده روی هم به عنوان جرم تلقی کنند تا محملی قانونی برای اعمال خود بیابند .  

به هر روی ما باز می آییم و زندانها را مالامال از حضور خود خواهیم کرد شاید بتوانیم کاری کنیم که آقایان زندان رفتن را هم غیر قانونی اعلام کنند .

این سیاست ماست . ما تا احقاق حقوق قانونی خود از پا نخواهیم نشست . با سیاست کاری نداریم . طالب اجرای قانون و تحقق حداقل حقوق انسانی خود هستیم . ما مسلمانیم ، شیعه 12 امامی و تابع قانون اساسی هستیم . اگر روش برخورد ما را سیاسی تفسیر می کنید این سیاست ماست . به قانون احترام بگذ ارید .

سایت مجذوبان نور