سربداران (قسمت هجدهم)

sarbedaran18 96

{youtube}Tms7Jnu4D2o{/youtube}

هوالمجذوب

تاریخ و سربداران (بخش سوم)

برخی از علمايی كه در منطقه‌ی خراسان زندگی می‌كردند، عبارتند از:
۱. نصير‌الدين بن محمد طبری كه در سبزوار مدفون است و به احتمال قوی در اواخر قرن هشتم می‌‌زيستند، چون شاگردِ شاگرد فخر‌المحققين (م ۷۷۱ ق) بوده است‌. 
۲. اسكندر استرآبادی كه به احتمال قوی در خود استرآباد ساكن بوده است. او استاد نصير‌الدين طبری و شاگرد فخرالمحققين بوده است. 
۳. حسن بن حسين شيعی سبزواری.

تشيع سربداران به احتمال قوی به گونه‌ای بود كه در طول مدت حكومتشان رو به تكامل بود و از تشيع ظاهری و بی‌محتوا به تشيعی بامحتوا تبديل شده بود و مهم‌ترين نشانه بر اين مدعا سكه‌هايی است كه از دوران سربداران به جاي مانده است. سير تاريخی سربداران حاكی از اين است كه تا قبل از سال ۷۵۹ ق نسبت به تشيع تعصب خاصی نداشتند و بعد از اين تاريخ، تعصب آنها به تشيع بيشتر می‌شد. و همچنين سربدارانی كه در مسائل مذهبی، ابتدا به صوفيانی همچون شيخ حسن جوری مراجعه می‌نمودند، در آخر به علمای فقيه مراجعه می‌كردند. بالاخره خواجه علی مؤيد، آخرین حاکم سربدار، در دوران خود، تشيع سربداران را رسمی كرد. مير‌خواند و خواند‌مير درباره او آورده‌اند كه وی بيش از اسلاف خود در مذهب تشيع تعصب نشان می‌داد و امر كرد تا هر بامداد و شامگاه، اسب زين‌كرده‌ای آماده نگاهدارند تا چنانچه حضرت صاحب‌الزمان ظهور كند بی‌مركب نماند. او دستور داد به‌نام دوازده امام شيعيان سكه زدند و نام ايشان را روی سكه‌ها حک كردند. اين مسئله جز رسمی كردن تشيع توسط اين حاكم معنايی ندارد.